رضا رضائی
اصلاح طلبان معتقدند هرگونه تغییر و اصلاح می بایست از طریق انتخابات و صندوق رأی رقم بخورد و برای پیش نیاز آن نیز تضمین حضور همه ی گرایشات و افکار را در انتخابات لازم می دانند و تلویحا اعلام می کنند که بدون وجود شرایط رقابتی و سالم، هرگونه انتخابات به شکست منجرخواهد شد اما نمی گویند که آیا باید منتظر تصمیمات دیگران بود و دید که انتخابات رقابتی و سالم خواهد شد یا نه و اگر دیدیم که اینگونه نمی شود چه باید بکنیم؟
اما این واقعیت یک روی دیگر سکه نیز دارد و بسیاری از مردم معتقدند که نه اصلاحات و نه صندوق آراء در اسفند ماه نمی تواند باعث تحقق خواسته های آنها باشد چرا که هم این تجربه بارها شکست خورده و هم تفکر نظام حکمرانی برای برگزاری انتخابات آزاد و سالم تغییر نکرده و چرخش های دیپلماتیک و ژست های اصلاح طلبی، هیچکدام نشانه های قابل قبولی از تغییرات اساسی در ساختار قدرت نیست.
یازده ماه به انتخابات مانده و این زمانی است که کم کم چهره های ساکت، منزوی، عافیت طلب، دور اندیش و ترسو را از بستر راحت خود به صحنه ی کارزارها بخصوص در فضای مجاری می کشاند ولی افسوس که این حضور نیز نخ نما شده و گوشی برای شنیدن صدای سازشکاران وجود ندارد.
از طرف دیگر نشانه هایی برای عصبانی کردن مردم بروز پیدا کرده که هم خواسته های مردم را محدود به جلوگیری از " ماست افشانی " می کند و هم نزاع بی حجاب با آمر به معروف را نه تنها شرعی بلکه سیاسی خواهد کرد و این به معنی ایجاد انحراف در مسیر جنبش زن زندگی آزادی و نهضت مهسا است.
از آنجائیکه انتخابات، اعتراضات و انتقادات فقط در بستر آگاهی مردم به شکل اساسی و موثر به نتیجه ی مطلوب می رسد، بنابراین راه آگاهی بخشی در راستای نهضت بیداری و خیزش خردورزی از اهمیت خاصی برخوردار و در سالم سازی تصمیم گیری مردم موثر خواهد بود، بنابراین پیش بینی انسداد راه های ارتباطی روشنگری، شفاف سازی، و اطلاع رسانی دور از انتظار نخواهد بود و " انتخابات بی انتخابات " و " ادامه ی اجباری اعتراضات " امری محتوم به نظر می رسد اما آرزوی خردمندان مردمی و شاید برخی از مردم دوستان و وطن دوستان در نظام حکمرانی نیز، یک آرزوی عبث نباشد چرا که منجر به کاهش هزینه های دوران گذار از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب خواهد بود.
اما از فروردین تا اسفند چه اتفاقاتی خواهد افتاد را نباید به بازی سرنوشت و تقدیر سپرد و جا دارد که همه ی نیروهای معتقد به آزادی، استقلال، عدالت و فقر زدایی، پای کار بیایند و پروسه ی آگاهی بخشی را به پیش ببرند تا سرنوشت نسل های آینده " ماست مالی" نشود.
"سرنوشت را نباید از سر نوشت بلکه باید درست نوشت" ایام به کام
مسئله این است نه آن!
احمد زیدآبادی
انتخابات مسئلهٔ ایران نیست؛ اصلاحات مسئلهٔ ایران است! به نظر من تا زمانی که اصلاحات معنادار و ملموسی در جهت کارکرد طبیعی نهادهای انتخابی صورت نگیرد؛ انتخابات مجلس و ریاستجمهوری حتی اگر آزاد و رقابتی و با حضور چهرههای شاخص برگزار شود، گرهای از کلافِ در هم پیچیدهٔ بحرانهای انباشت شدهٔ کشور نخواهد گشود. به عبارت دیگر، نوع برگزاری انتخابات در جمهوری اسلامی تضمین کنندهٔ اصلاح امور نیست و به همین علت، تغییر و تحول در کارکرد نهادها مقدم بر انتخابات است.
این تغییر و تحول کارکردی هم فقط از همین حکومت یکدست اصولگرایان برمیآید. اگر آنان تا انتخابات آتی تغییر و تحولات لازم و ضروری را انجام دهند، انتخابات هم در پی آن تبدیل به امری راهگشا و به خودی خود رقابتی و کم و بیش آزاد و سالم و مشارکتی خواهد شد؛ اما اگر تغییر و تحول و اصلاح ملموسی انجام نگیرد، انتخابات حتی به شرط رقابتی بودن آن، صرفاً نوعی بازگشت به دوران دو پارهگی قدرت خواهد بود که در عمل وضعیت کشور را مبهمتر و مشکلات را پیچیدهتر میکند! پس اگر قرار است انتخابات زمستان امسال با مشارکت واقعی همراه شود، اصلاحات همهجانبه و عینی از هماکنون باید آغاز شود.