به روز شده در ۱۴۰۳/۱۰/۰۷ - ۱۷:۵۴
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۱۵ ساعت ۱۹:۲۳
کد مطلب : ۴۸۵۱۲۷

پایان دولت وعده‌های بی‌پایان

پایان دولت وعده‌های بی‌پایان
رضا صادقیان
دولت سیزدهم به پایان رسید. به تعبیری دقیق‌تر و متضاد با معنی دولت «ایران قوی» این دولت تمام شد.
اول: از انصاف نباید گذشت؛ دولت سیزدهم ادامه دهنده راه دولت اول و دوم احمدی‌نژاد نبود. چون نه آن منابع بی‌شمار در دستانش بود که میزان رضایت مردم را با دلارپاشی و ارزان فروشی کالاها و خدمات بخرد و نه شرایط اقتصادی کشور چنین اجازه‌ای را می‌داد که در شهرستان‌های زیر 20 هزار نفر جمعیت استخر بزرگ و ورزشگاه بزرگ بدون استفاده بسازد. دولت سیزدهم نفت بیشتری فروخت، اما خرج گذران روزمره‌گی‌های کشورمان کرد. برخی از مدیران دولت احمدی‌نژاد در ساختار جدید جای گرفتن، اما نگاهشان با سال‌های 84 تا 92 بسیار متفاوت‌تر و تکنوکرات‌تر شده بودن. درک بهتری از عدد و رقم پیدا کردند، حواسشان بود که نباید زیاد پول خرج کرد. مراقب بودن بی‌خود و بی‌جهت هزینه‌های دولت را افزایش ندهند و همیشه یادشان بود که با فروش یک میلیون و دویست هزار بشکه در روز امکان تعریف پروژه‌های بزرگ مقیاس به آسانی امکان‌پذیر نیست. استعفای برخی وزیران، معرفی جایگزین‌های جدید برای وزارتخانه و خداحافظی ریاست سازمان برنامه بودجه برآمده از چنین تغییر نگرشی بود. دولت سیزدهم به دیوارنوردان سفارتخانه‌ها و سرایندگان شعر برای نابودی انگلیس و عربستان سعودی میز مدیریتی عطا کرد، اما مراقب بود کسی دیگری هوس بالا رفتن از دیوار سفارت‌ها را نکند. چون به خوبی اندازه هزینه‌های تحمیلی به کشور را می‌دانست. تحریم‌ها و اثرات ویرانگر آن را هم به خوبی درک کرد. حتی برجام و احیاء آن را.
دوم: شعارهای تکرار شده در سال 1400 را به تنهایی متعلق به مرحوم شهید رئیسی نمی‌دانم. هیچ کدام از کاندیدای ریاست جمهوری به هزار و یک دلیل مشخص امکان بررسی و رسیدن به یک برنامه جامع و بی‌نقض را برای اداره کشور نداشته و ندارند. حتی دولت سایه که مدعی وقت گذاشتن و ساعت‌ها مطالعه و تهیه گزارش با حضور نخبگان و جوانان اهل علم بود. واقعیت نشان داد آنچه به عنوان نمودار و عدد در مناظره‌های سال 1403 در حوزه کشاورزی، ظرفیت روستاها و حمل و نقل و خودرو گفته شد چیزی جزء ره پیمودن در گذرگاه تاریک نبوده است. تکیه به ارقامی دور افتاده از واقعیت که گاه مرزهای خیال را جابجا می‌کرد، نمونه بارزش مبلغ بازار صیفی‌جات که با آمارهای کشور روسیه ناهمخوان بود. بگذریم تا بعد. هر کدام از کاندیدای ریاست جمهوری در ادوار مختلف براساس دریافت مشورت‌ها از کارگروه‌های مشخص در حوزه اقتصاد، جامعه و سیاست شعارهای خود را تنظیم و در زمان تبلیغات به شهروندان ارایه می‌کنند. به نظر می‌رسد نحوه ارایه برنامه‌ها و چشم‌انداز برای دولت سیزدهم برآمده از نگاه غیرکارشناسی افرادی بود که نام اقتصاددان، نخبه اقتصادی و استاد دانشگاه را با تریلی یدک می‌کشیدند اما درک درستی از اعداد و ارقام و خصوصا میزان درآمدهای کشور نداشته‌اند. ارایه شعارهایی مانند ساخت یک میلیون مسکن در سال، ایجاد یک میلیون شغل، حل فاصله طبقاطی، مدیریت بازار ارز، افزایش نظارت بر بازار، داشتن نگاه یکسان به مردم، جهت‌گیری در راستای عدالت، اصلاح دولت و مبارزه با فساد اداری، جهش در تولید و تقویت کسب و کار، فعال کردن اقتصاد دریایی، رونق اقتصادی فضای مجازی و... براساس آمارهای موجود کمتر از 400 هزار واحد مسکونی در حال ساخت است، این یعنی شعار یک میلیون مسکن در سال محقق نشده است. وضعیت بازار ارز نیز گویاست. شاید برای مدیران بانک مرکزی این بازار از حال و هوای دیگری برخوردار باشد، اما برای عموم مردم سنجش وضعیت بازار ارز با هزینه‌های خودشان مقایسه می‌شود و با فهم آنان از دولت‌مردان سیزدهم به کلی تفاوت دارد. در بخش اصلاح دولت و مبارزه با فساد اداری نه تنها این رویکرد اتفاق نیفتاد، بلکه شاهد فساد چای دبش بودیم. متاسفانه مبلغ و بزرگی چنین فسادی آنقدر هست که با خاک‌روبه زیر قالی هم نرود. حال و روز رونق اقتصادی فضای مجازی نیز پس از فیلتر شدن اینستاگرام و تعطیل شدن بیش از 350 هزار فرصت شغلی و کسب و کار کوچک خانگی گویاتر از آن است که بتوان آفتاب حقیقت را وسط محدودیت‌های اینترنت منکر شد.
سوم: جا دارد از کسب درآمد فیلترشکن فروش‌ها یاد کنیم که ماهیانه 5 هزار میلیارد تومان از جیب مردم به حساب این افراد جهت دور زدن فیلترینگ به ناچار واریز می‌شود. زمینه‌ساز واریز چنین مبلغ هنگفتی تنها با رویکرد دولت سیزدهم در فضای مجازی امکان‌پذیر شد. فروشندگان فیلترشکن هیچ وقت فکر نمی‌کردند دولت وقت تصمیمی بگیرد و آنان را به ثروت‌های بیکران برساند. در خیالات خام‌شان هم نبود که روزگاری هزاران مراجعه کننده و خریدار پیدا می‌کنند که در اوج عدم مدارا با مشتری باز هم مشتری خواهند داشت. در اینجا دولت برخلاف مسیر نشان داده شده در دوره تبلیغات انتخابات گام برداشت. به جای محقق کردن شعار رونق اقتصادی در فضای مجازی، در عمل رونق بخش زندگی و کسب و کار فروشندگان فیلترشکن‌ها را در بالاترین سطح و گردش مالی فراهم کرد و با مقاومت و باوری استوار به این مسیر ادامه داد. این همه یعنی سیاست دولت سیزدهم در حوزه اینترنت نه تنها مبتنی بر درک شرایط نبوده، بلکه عارضه بزرگتری را برای ارتباطات در اینترنت ایجاد و گسترده کردند.
چهارم: بالاتر نوشتم دولت سیزدهم تمام شد. چون ادامه راه آن هیات دولت با رد صلاحیت صدر تا ذیل نزدیکان به آن دولت از سوی شورای نگهبان مسدود شد. همان مسدودیتی که قبل‌تر توسط دولت سیزدهم برای اینترنت مردم اتفاق افتاده بود، با این تفاوت که امکان خرید و استفاده از فیلتر شکن برای دور زدن شورای نگهبان حتی با تهیه نامه تایید وجود نداشت. تهیه نامه از سوی برخی وزیران و جمع‌آوری امضاء به منزله کارآمد دانستن وزیر فرهنگ و ارشاد دولت سیزدهم حکایت تضعیف، ضعف ساختاری و حتی انکار جایگاه دولت‌مردان سیزدهم در نگاه حاکمیت را فریاد می‌زد. لشکری از دولت‌مردان سیزدهم با پوشه‌ای در دست اقدام به ثبت‌نام کردند و همه رد صلاحیت شدند؛ این همه یعنی حتی از زاویه نگرش مدافعان این دولت در سال 1400 امکان دفاع از کارنامه آنان در سال 1403 ممکن نیست. به راستی بسیار دشوار است از افزایش قیمت دلار 60 هزار تومانی دفاع کرد. سخت است از تورم 43 درصد دفاع و برای آن اقامه توجیه کرد. بنابراین همان بهتر که از دولت‌مردان سابق کسی در میدان انتخابات نباشد. از این مورد نباید گذر کرد، آنان که صبح‌ها در دولت سیزدهم بودند و شب‌های برای یکی از کاندیدای انتخابات با دمیدن در تنور کینه و نفرت رای جمع می‌کردند، نشان دادند حتی در امانتداری بیت‌المال و دخالت نکردن به عنوان ناظر بی‌طرف صلاحیت ندارند. وگرنه هیچ دلیلی نداشت فرماندار فلان شهرستان به نام و جایگاه دولت اقدامات خلاف قانون را با هماهنگی معاونان خودش انجام بدهد!
پنجم: یاد و خاطره شهید رئیسی به نیکی باد. از منظر شخصیت آقای رئیسی یکی از شخصیت‌های سیاسی بدون پیچیدگی‌های خاص بود. ساده. صمیمی و مردم‌دار. واقعا چنین بود. جا دارد از مرحوم عباس معروفی داستان نویس شهیر ایرانی نیز برای تایید گزاره مردمی و صمیمیت وام بگیریم، او نیز از رفتار خوب و صمیمانه مرحوم رئیسی در زمان بازداشت‌اش خاطره خوبی را نقل کرده است، قاضی که با حوصله و آرامش سوال پرسیده و با خوبی پاسخ داده است. بنابراین اگر شهید رئیسی از کارگر خط تولید سوال کرد که ناهار خوردید، برآمده از شخصیت مردمی‌اش بود. اگر به راننده نهاد ریاست جمهوری متذکر شد که خودم پشت فرمان می‌نشینم حرف دلش را زد و وقتی هم با لباس روحانیت وسط مردم سیل‌زده حضور داشت خودش بود. ساده و حاضر در میدان کار، اهل تشریفات غیرمعمول نه در مراسم بود و نه در رفتار. یادش گرامی باد. اما در بخش بررسی کارنامه دولت‌ها عددها، وعده‌ها، محقق شدن وعده‌ها و زندگی مردم سنجیده می‌شود. در این بخش نام یک فرد به عنوان رئیس دولت در میان نیست، بلکه سخن از هیات دولت سیزدهم است. هیاتی که قرار بود همان وعده‌ها را برای آرامش بخشیدن به مردم، پویاتر شدن جامعه ایران و آسایش و زندگی عادی مردم را آرامش بخش باشد که نبود و دقیق‌تر گفته باشیم نتوانست آن کند که گفته بود. نه خبری از ایجاد شغل با یک میلیون تومان شد. نه خبری از ایجاد یک میلیون شغل و نه سرمایه‌گذاران کشور امارات متحده عربی 100 میلیارد دلار در پروژه‌های کشورمان سرمایه‌گذاری کردند. نه بازار خودرو به سامان رسید و نه جلوی تورم گرفته شد و...
برچسب ها: دولت سیزدهم

۱۴۰۳/۰۵/۱۶ ۱۴:۴۸
ساده بود که چنین وعده هایی داد (440421)
۱۴۰۳/۰۵/۲۲ ۱۰:۵۷
شورای راهبردی سر کاری بود. برای همه خبرها محل ارسال نظر بگذارید (440440)
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها