گروه سياسي: رونمايي از جديدترين وحشيگري گروه موسوم به داعش جهان را در بهت و خشم مضاعف قرار داد. پديده «داعش» كه از حروف اول كلمات «دوله الاسلاميه عراق- شام» تشكيل ميشود و اخيرا به «الدوله الاسلاميه» تغيير نام داده است را شايد بتوان از پيچيدهترين رخدادهاي چندساله اخير جهان دانست، زيرا به زعم بسياري از تحليلگران، بررسي تفكر حاكم بر اين پديده روز به روز پيچيدهتر ميشود!
بسياري از سياسيون غربي، اسلامي و منطقهاي بر اين گمان بودند كه اين پديده شوم صرفا با بمباران و جنگ، به پايان ميرسد اما واقعيات ميداني چندساله اخير، چنين چيزي را نشان نميدهد. اينكه هزاران جوان از كشورهاي مختلف جهان به راحتي و با انگيزه جهادي! فوج فوج به اين گروه ملحق شوند و در راه آرمان!! خود آماده مرگ باشند و در اين راه به هر كاري از سربريدن، تجاوز (تحت نام اسارت و بردگي زنان كفار!)، سنگسار، پرتاب از ساختمان چندطبقه (تحت عنوان پرتاب از بلندي) و در تازهترين نوعش زندهزنده سوزندان يك اسير جنگي «آن هم به استناد فتاوي شرعي!!» دست ميزنند، امري بسيار پيچيده است كه حتي نوع برخورد و سركوب آن نيز دشوار و سخت خواهد بود.
پيچيدگي موضوع آنجاست كه حتي اگر نگاه صرفا نظامي هم به اين بحران داشته باشيم، به دليل اينكه مركز ثقل داعش كشوري است (سوريه) كه هيچكدام از قدرتهاي منطقهاي (به جز ايران و روسيه) و جهاني اصلا حاضر نيستند با دولت تضعيف شده آن كه فقط حدود يك سوم خاك كشورش را در تسلط دارد، كمترين همكاري و تعاون نظامي داشته باشند، دورنماي اميدوار كننده و مطلوبي نميتوان (حداقل با شرايط كنوني)، از نابودي داعش متصور بود. آسمان سوريه در حال حاضر و شبانه روز در اشغال هواپيماهاي غربي و ائتلاف است بدون اينكه دولت سوريه كمترين توان و اختياري در مديريت آنها داشته باشد.
در روي زمين نيز هر بخش و استان سوريه در اختيار يك گروه مسلح قرار دارد، شمال شرق آن در اختيار داعش است، شمال غرب آن در اختيار كردها، شهرهاي درعا، حمص، حما ، حلب و ... نيز هر گروه مسلحي بخشهايي از آنان را تحت تسلط دارند و جنگ به طور مرتب بين همه آنها و همچنين ارتش حكومتي در جريان است. ظاهر شهرها به ويرانه مبدل شده، ميليون ها سوري در داخل و خارج آواره شده و...!
* داعش چگونه به وجود آمد؟!اين تشكيلات پس از حمله نظامي آمريكا و ائتلاف همسو با غرب به عراق كه به سرنگوني حكومت صدام حسين منجر گرديد، در مناطق سنينشين عراق شكل گرفت و از همان زمان چهره خشن خود را در سربريدن برخي نظاميان اسير شده غربي و همچنين شهروندان شيعه، كرد و در برخي موارد اهل سنت نشان داد اما به دليل حضور نيروي زميني غرب و خصوصا آمريكاييها در عراق، رشد و نمو اين گروه با سرعت توام نبود تا اينكه اتفاقات بهار عربي به سوريه رسيد و اين كشور در پي تظاهرات مردمي، صحنه سركوب شديد شد تا بخشي از نيروهاي ارتش و نظامي سوريه به جمع مخالفان و معترضان پيوسته و عملا يك هسته نظامي را در بسياري از شهرهاي سوريه شكل دادند. اين موضوع عملا به يك جنگ خونين 4ساله كه حاصل آن بالغ بر 200 هزار كشته و 7 تا 9 ميليون آواره و همچنين نابودي كامل زيرساختهاي اكثر شهرهاي اين كشور بوده مبدل شد كه همچنان و با شدت ادامه دارد.
«داعشيها» كه عرصه را در عراق تنگ ميديدند از چهار سال پيش سوريه را كه با عراق مرز طولاني هم دارد بهترين مكان براي رشد و نمو مناسبتر ديده و از اين طريق پايگاه اصلي خود را از غرب عراق به سوريه منتقل كردند. در واقع هسته اصلي داعش، گرچه عراقيها هستند اما حوادث سوريه اين گروه را به تشكيلاتي «فراعراقي» تبديل كرد كه ابتدا با نيروهاي داوطلب «عراقي» تاسيس شد، سپس با جذب برخي مخالفان «سوري» به «دولت اسلامي عراق- شام(داعش)» تبديل شد وهنگامي كه ابوبكر البغدادي (رهبر اين گروه) چند شهر سوريه و عراق را به تصرف درآورد، خصوصا هنگامي كه جوانان عمدتا مسلمان از ديگر كشورها و خصوصا غرب را جذب كرد عنوان «خلافت اسلامي» بر خود نهاد و مدعي شد در تلاش است مناطق گستردهاي از جهان را تحت خلافت خود درآورد!
در حال حاضر مهمترين شهرهاي تحت كنترل «داعش»، موصل و تكريت، فلوجه در عراق و «الرقه» و «ديرالزور» و بخشهايي از شهر بزرگ «حلب» در سوريه ميباشند. نكته جالب اينكه اينكه داعش در سوريه همزمان با نيروهاي مسلح مخالف حكومت اسد (همچون ارتش آزاد و حتي جبهه النصره (شاخعه القاعده در سوريه) هم در حال جنگ است و آنها را نيز مرتد ميداند!
داعش از سال گذشته با تقويت و كادرسازي خود در سوريه مجددا به فكر بازگشت به خاستگاه اوليه اش يعني عراق افتاد و تصرف شهرهاي بزرگي چون موصل و تكريت در عراق در سال 2014 و به غنيمت گرفتن بسياري از پادگانهاي نظامي، اين گروه مخوف را عملا به يك گروه شبه دولتي نظامي مبدل كرد. گروهي كه پول دارد، سلاح دارد و به طور مرتب از نظر نيروهاي داوطلب از جايجاي دنيا نيروهاي جنگي خود را تامين ميكند.
يك نگاه گذرا به ميزان كشتههاي اين گروه طي 4 ساله اخير نشان ميدهد حداقل بالاي 20هزار نفر از عناصرش در اثر بمبارانها و حملات پيشگيرانه نيروهاي دولتي و مردمي در عراق و سوريه به قتل رسيدهاند. جايگزين كردن فوري نيروهاي جنگي كار يك گروه ساده و مبتدي نيست لذا به خوبي ميتوان دريافت كه در حال حاضر داعش را صرفا نبايد يك گروه تروريستي محسوب كرد. اين گروه تواما هم گروهي تروريستي است، هم يك دولت، هم ارتش تقريبا منسجم و از نظر مالي و امكانات، مجهز!
در كنار همه اينها بايد به ايدئولوژي حاكم بر داعش نگاه ويژهاي داشت كه شايد به جرات بتوان گفت رمز ماندگاري و اين همه مقاومتشان در مقابل بمبارانها و عمليات ارتشهاي منسجمي چون ارتش عراق، سوريه بمباران نيروهاي غرب موسوم به ائتلاف و همچنين در مصاف با مخالفان مسلح ديگر سوري، ريشه در ايدئولوژي و نگاه خاص افراطي، ارتجاعي و انحرافي به ايجاد حكومت مذهبي دارد.
از نظر داعش، حكومت به اصطلاح مذهبي يعني سربريدن، هر كسي مخالف ماست از شهروند عادي به خاطر شيعه يا ايزدي يا كردبودن تا خبرنگار ژاپني و... خانهنشيني محض و كامل زنان و «برقعه بستن» زنان در خيابان (متاهلها با پوشيه مشكي و مجردها با پوشيه سفيد!)، جهاد نكاح، حرام بودن بسياري از تفريحات و حتي ورزشها! و... از همه مهمتر نگاه ضدغربي(فرهنگ غربي).
همين مورد آخر (ضديت با فرهنگ غرب) باعث گرايش شديد بسياري از جوانان مهاجر (يا از خانوادههاي مهاجر مسلمان آفريقايي و عربي) مقيم اروپا به داعش شده به نحوي كه در حال حاضر بسياري از نيروهاي جنگجو و همچنين حوزههاي مختلف تكنولوژي مورد نياز (كامپيوتر، اينترنت، مخابرات و...) از اين نيروها تشكيل ميشوند.
نگاه غرب و حتي بسياري از مسلمانان ميانهرو نسبت به پديده داعش، سطحي به نظر ميرسد و ميپندارند با بمبارانهاي متوالي، ميتوان از شر آنها خلاصي يافت اما در عمل اينگونه نيست و نحوه بازپسگيري «كوباني» گواهي بر صحت ادعاي پيش گفته شده است. ماجراي كوباني نشان داد فقط مبارزه و مقاومتي «بومي» آن هم روي زمين در مقابل اين جماعت مرتجع و متوحش، ميتواند نتيجه بخش باشد.
داعش به دليل اينكه از يك ايدئولوژي تركيبي از افراط، نفرت، مرگ و خشونت با نهايت عقبافتادگي و جمود تشكيل شده بايد در روي زمين به مبارزه طبيده شود همان طوري كه در «كوباني» توسط كردها و همچنين برخي شهرهاي عراق شاهد هزيمت آنها بودهايم؛ اما خلاصي از شر اين جماعت و اين پديده نحس به مجموعه عوامل ديگري نيز نيازمند است. يكي از اصلي ترين پيش نيازها، بحران سوريه است.
حالا عمده رهبران منطقه و جهان به اين نتيجه رسيده اند كه تا اوضاع كشور سوريه به شكل كنوني باشد، (شهرها زير بمباران مستمر و بالغ بر نيمي از جمعيت كشور در آوارگي!) بستر فعاليت داعش همچنان فراهم است، ديروز در خبرها آمده بود كه رييسجمهور فرانسه از انفعال كشور در قبال بحران سوريه سخت پشيمان است،
(اينجا) . به زبان ساده اغلب سياسيون جهان به اين نتيجه رسيدهاند كه سرزمين سوريه ميتواند از يك طرف نقطه بقا و حتي تقويت و رشد اين پديده وحشي و ضدبشري (داعش) باشد و از سوي ديگر نقطه عطفي براي اضمحلال و فروپاشي خلافت اين عقبماندگان؛ البته اگر عزمي جدي در عرصه منطقه و بينالملل بوجود آيد!
اين عزم و اراده بايد توسط همه كشورهاي تاثيرگذار در بحران سوريه در منطقه و جهان، ايجاد شود در غير اين صورت متاسفانه هر روز تداوم و تحكيم سلطه شوم داعش بيش از پيش به نگاه جهاني به اديان الهي و خصوصا دين مبين اسلام صدمات جدي و جبرانناپذيري وارد خواهد آورد كه آخرين موردش را فاجعه آتش زدن يك اسير جنگي توسط اين جانيان شاهد بوديم كه جهان را تكان داد.
مـــــــــذاکـــره در بـــــــرخود بـــــا داعـــــــش مـــــعـــنــــــــا نـــــدارد .
جامعه ی بین الملل باید اول تکلیف پوتین را مشخص کند تا زمانی که این دیوانه به تاخت و تاز ادامه می دهد امیدی به بهبودی اوضاع جهان نداشته باشید .
پوتین چون خرس زخمی است که تنها راه مهارش این است که تیر خلاص به او زد . (288104)