دریافت لینک صفحه با کد QR
آشنایی با پایگاه تمدن عیلام
پیشینهی تاریخی سرزمین بختیاری
21 تير 1395 ساعت 9:25
دکتر عزت اله عبدالهی نوروزی
گروه جامعه: سرزمین بختیاری با توجه به مختصات جغرافیایی، پایگاه تمدنهای کهنی از جمله تمدن عیلامی بوده است و اندکی پس از آن پارسوماش (مسجدسلیمان کنونی) در سرزمین بختیاری به عنوان خاستگاه اولیه تمدن هخامنشی، یکی از با اهمیتترین مناطق جهان آن روز به شمار میرفت. وجود آثار باقی مانده از این تمدنهای کهن و همچنین علاوه بر آن کشف آثاری از انسان دورة ماقبل تاریخ در غاری در تنگ پبده (در این مکان غاری وجود دارد که در سال 1949 م برای اولین بار رومن گیرشمن بقایای انسان ماقبل تاریخ را در آن کشف کرده) در کوههای بختیاری واقع در شمال شرقی شوشتر نشان دهندة وجود حیات و تمدن دیرینه در این سرزمین است.
سرزمین بختیاری پایگاه تمدن عیلام
تمدن عیلام، یکی از چهار تمدن دنیای قدیم ـ یعنی آکاد در شمال، سوبارو در شرق، آمورو در غرب و عیلام در جنوب محسوب میشده است. کشور عیلام شامل استانهای خوزستان کنونی، لرستان امروزی، ایلام کنونی و سرزمین بختیاری بوده است. شهر شوش به عنوان پایتخت عیلام شناخته میشد. سیماش (شمال و شمال شرقی دشت خوزستان) ، آنزان یا انشان (نواحی شرقی و جنوب شرقی مال امیر بختیاری) و پارسوماش (مسجد سلیمان امروزی) نیز از جمله ایالتهای مهم کشور عیلام به شمار میآمدند.
پس سرزمین بختیاری قسمت مهمی از حکومت عیلام به شمار میرفت. در پی کاوشهای باستان شناسی که در مناطقی مثل شوش و مالمیر صورت گرفته چندین بت کشف شده که اکنون در موزة لوور پاریس نگهداری میشوند. اگرچه آئین عیلامیها هنوز به درستی شناخته شده نیست ولی میبایست مبتنی بر پرستش خدایان متعدد بوده باشد. اطلاعات حاصل از کاوشهای باستان شناسی نشان میدهد که دین عیلامیها در طی زمان دچار تغییراتی شده است. در هزارة سوم ق. م. که مبانی مادر سالاری همچنان در جامعه وجود داشت، الهههای مادر خدایان در رأس خدایان عیلام پرستش میشدند. از جمله الهه «پرتی» که محل پرستش او در کوههای شرقی انشان بود.
پس از سپری شدن این دوره، بزرگترین خدایی که مورد پرستش قرار میگرفت، شوشیناک بود. عیلامیها بعد از شوشیناک به شش خدا و پس از آنها به گروهی از ارواح معتقد بودند و هر کدام از ارواح را خدای جائی میدانستند. نقوش اشکفت سلمان مربوط به دورة عیلامی حرکت دستههایی را برای انجام مراسم مذهبی نشان میدهد که البته تصویر رب النوع نقر نشده است. محمد علی امام اهوازی این مسأله را دلیل بر نوعی تغییر در عقاید مذهبی میداند.
آثار باقی مانده از دورة عیلامیها در سرزمین بختیاری
-اشکفت سلمان
از جمله نقش برجستههای باقی مانده از دوره عیلامی، نقش برجسته «اشکفت سلمان» است که مربوط به «هَنَّ» ( (Hanna از امرای تابع عیلامیها در قرن هشتم قبل از میلاد است. این مکان در سه کیلومتری جنوب غربی شهر ایذه کنونی قرار دارد. اشکفت در زبان مردم بختیاری به معنی قطعه سنگهایی است که در کوهستانها به طور طبیعی به صورت اطاقی درآمده باشد به گونهای که بتوان در باد و باران در آن جای گرفت. ایرج افشار از این مکان با عنوان اشکفت سلمان نام برده است و قدمت این نامگذاری را نیز بیش از صد سال نمیداند، در حالیکه بیشتر منابع از آن با عنوان اشکفت سلمان نام بردهاند.
روبروی مجموعه اشکفت سلمان در سمت راست، دو نقش نیم رخ برجسته که در درون دو چهارگوش مقعر حجاری شدهاند، وجود دارد. نقش اول مرکب از تصویر سه شخص است که پشت سر هم در یک ردیف ایستادهاند و رو به شرق نگاه میکنند، آتشدانی فروزان در جلوی آنها است که بلندی آن تا زانوان آنها بیشتر نیست. در لوحة دوم که به فاصله چند متر از لوحه اول و بر سطح قطعه سنگی دیگر حجاری شده دو نقش وجود دارد که یکی از آنها نقش مردی و دیگر نقش زنی است.
اما در شرق این دو لوحه، اشکفت بزرگ یعنی سایه بان خمیده کوه قرار دارد که در زیر آن بر روی بدنه کوه یک کتیبه مستطیل شکل خط میخی و چند نقش حجاری شده و در زیر این کتیبه که در ارتفاعی قرار دارد، محل نشستن و تختگاه و یا انجام مراسمی بوده است. در بین سفرنامههای اروپائیان نیز اشاراتی به این مکان شده است. لایارد در سفرنامة خود مینویسد: «سلمان لَـلِه و معلم علی (ع) ، جانشین و داماد «محمد» (ص) پیغمبر اسلام بوده است. لرها عقیده دارند که سلمان یکی از اعضاء فرقه علی اللهی (یکی از فرق متعددی که معتقد به الوهیت بشر و تجسم خدا به صورت انسان میباشد) در این محل مدفون است و به همین خاطر احترام زیادی برای این مکان قائل میباشند.»
اگر چه اظهار نظر لایارد درباره مقام للگی و معلمی سلمان در قبال حضرت علی (ع) را به هیچ وجه نمیتوان پذیرفت، زیرا حضرت علی (ع) از همان دوران کودکی تنها تحت تعلیم وتربیت خود پیامبر اکرم (ص) بودهاند و در زمان حضور سلمان در نزد پیامبر (ص) نیز ایشان (حضرت علی (ع) ) در شرایطی نبودند که محتاج آموزش دیدن از سوی سلمان باشند و همینطور بر اساس تحقیقات به عمل آمده، هیچگونه گرایشهای علی اللهی در بین لرها دیده نمیشود و برداشت لایارد از این مسأله به کلی اشتباه بوده است، اما در هر حال این برداشت نشان دهنده باورهایی خاص در مورد شخصیت حضرت علی (ع) در بین لرهای بختیاری است.
- زیگورات چغازنبیل
زیگورات چغازنبیل معبدی است که در نیمه قرن سیزده قبل از میلاد توسط «اونتاش گال» یا به نقلی «اونتاش هومبان» پادشاه عیلام ساخته شده است. این معبد که بزرگترین و قدیمیترین اثر معماری ایران به شمار میرود، در جائی بین شوش و هفت تپه از یک طرف و شوشتر از طرف دیگر قرار دارد. در سالهای اخیر کاوشهای جدیدی در این منطقه و تپههای اطراف معبد صورت گرفته است. جمعی از کاوشگران عیلام شناس معتقدند که این معبد، معبد بزرگی برای پرستش رب النوع اینشوشیناک بوده است، اما برخی دیگر از محققین، بنای این معبد را اختصاص به پرستش الههی «گال» دانستهاند و گال رب النوع حفاظت شاهان بوده است.
معبد مذکور در 5 طبقه ساخته شده است. باستان شناسان هنگام خاکبرداری معبد و ناحیه مقدس، چند ردیف مسقّف، زیارتگاه، نمازخانه و میادینی که سطح آنها به دقت با آجر مفروش شده است، پیدا کردند. در گوشه شمالی زیگورات سه معبد که وقف ربالنوع «گال» و رب النوع «ایش کارات» و رب النوع «کیریرشا» که رب النوع مادر نامیده میشده است بدست آمده است. شناسایی این معابد از روی آجرهای کتیبه داری که به نام این خدایان است صورت گرفته است. در طبقه پائین که محل مقدس نامیده شده چهارده غرفهی عبادت کشف گردیده که درگروههای سه یا چهارتائی نزدیک یکدیگر قرار گرفتهاند. این غرفهها نیز همگی دارای قربانگاه و صفهی نذورات بودهاند.
نقوش برجسته کول فره
نقوش برجسته کول فره نیز از جمله آثار باقی مانده از دوره عیلامی و مربوط به هَنَّ از امرای تابع عیلامیهاست. در این منطقه 5 نقش برجسته وجود دارد. نقش اصلی، نقش تشریفات مذهبی مربوط به پادشاه (حانی) را نشان میدهد. وی در میان نقش برجسته قرار گرفته و پشت سر او وزیر (شورترور) و شخص دیگری که هویتش معلوم نیست یکی بالای سر دیگری نشان داده شده است. در جلوی مجلس دو نقش دیگر در سنگ کنده شده است. کتیبهای که روی این نقش و گاهی درون آن میباشد حاکی از این است که این نقش از زبان پادشاه شوتروک ناخونته دوم است. در مجاورت همین نقش چهار نقش برجسته دیگر روی تخته سنگهایی وجود دارند که از کوه جدا شدهاند. این نقوش تا حدودی خراب شدهاند و حتی بسیاری از آنها محو شدهاند. موضوع این نقوش مجالس مربوط به عبادت یا قربانی برای خدایان است. ترجمه خطوط میخی این نقوش، شرح چگونگی ساختمان معبد و کارهای مربوط به آن است. (ضمیمه (2) )
حجاری کورنگون
حجاری کورنگون در کوههای بختیاری نیز یکی دیگر از نقوشی است که از دوره عیلامی باقی مانده است (قرن 15 تا 11 ق. م) . این نقش دارای تصویر یک خدا و یک الهه و تعداد زیادی پرستشگر است.
سرزمین بختیاری خاستگاه اولیه تمدن هخامنشی
همزمان با افول تدریجی قدرت حکومت عیلام در سرزمین بختیاری، حکومت دیگری در این سرزمین در حال رشد بود. و آن حکومت هخامنشی بود که شاخهای از آن در سرزمین پارسه ـ فارس کنونی ـ به فرمانروایی آریارمنه و شاخه دیگر آن در ناحیه پارسوماش (مسجد سلیمان کنونی) به فرمانروایی کوروش فرزند چیش پیش برقرار شد. پس از چندین سال سرانجام جانشینان آریارمنه نیز به صورت دست نشاندگان پادشاهان هخامنشی پارسوماش درآمدند. کورش بزرگ فرزند کمبوجیه اول پادشاه پارسوماش توانست با گسترش فتوحات خود و تسلط یافتن بر تمدنهای بزرگی مثل عیلام و بابل، امپراتوری هخامنشی را تشکیل دهد. به اینگونه میبینیم که ناحیه پارسوماش واقع در سرزمین بختیاری خاستگاه اولیه سلسله هخامنشی بوده است.
احترام به نیروهای طبیعت و در رأس آنها اهورا مزدا از اعتقادات خاص پارسیان دوره هخامنشی بوده اشاره به پرستش اهورا مزدا که به عنوان خدای بزرگ و آفریدگار همه از او یاد میشود در کتیبههای داریوش مکرر به چشم میخورد ولی در کتیبههای پادشاهان بعد (اردشیر دوم) از ایزدان دیگری همراه با اهورا مزدا یاد شده که مهمترین آنها عبارتند از مهر و آناهید (ناهید، در اوستا صفت فرشتهای مونث که نگهبان آب است) . اردشیر دوم برای ایزد آناهید معابد متعدد در شوش، همدان و بابل بنا کرد. احتمالاً در این زمان آمیختهای از مذهب قدیم عیلام به همراه مزدا پرستی وجود داشته است. دین زرتشت نیز به تدریج در حال توسعه یافتن بود.
آثار باقی مانده از دوره هخامنشی در سرزمین بختیاری (خوزستان)
- کاخ آپادانا
آپادانا ناحیهای است در جهت جنوب شرقی در شوش که قصر زمستانی سلاطین بزرگ هخامنشی به خصوص خشایارشا و اردشیر بوده است. این کاخ در حدود سالهای 518-512 ق. م به فرمان داریوش بزرگ هخامنشی بنا شده است. پس از داریوش، خشایارشا و اردشیر دوم و اردشیر سوم در تکمیل این پایتخت زمستانی اقدام نمودند. در اراضی اطراف شوش آثار زیادی از ادوار مختلف تاریخ ایران پیدا شده که از آن جمله آثار زیادی از دورة هخامنشی است.
بر روی زیر ستونی که از زمان اردشیر دوم بدست آمده، این مطلب عنوان شده: «من اردشیر، شاه بزرگ، شاه شاهان. . . گوید: این آپادانا را نیای بزرگ من داریوش بنا کرد. بعد در زمان نیای من اردشیر این بسوخت. به فضل اهورا مزدا و میترا، من این آپادانا را ساختم. . .». زیباترین آثار پیدا شده در تالار پذیرایی کاخ آپادانا، شیرهایی است که روی کاشی لعابدار با رنگهای مختلف نقش شده است.
- تپه مسجد سلیمان
تپه مسجد سلیمان واقع در نزدیکی مسجد سلیمان کنونی، سابقاً مسکن امرا و سلاطین بوده و سه ایوان در این محل دیده میشود. از نظر گیرشمن این منطقه آثار باقی مانده از دوران هخامنشیهاست. که بدعتی در نجد ایران به شمار میرود و تنها در ناحیه اورارتو از این نوع سبک ساختمانسازی وجود دارد.
بردنشانده
بنای دیگری مشابه بنای تپه مسجد سلیمان به نام «بردنشانده» وجود دارد. گیرشمن این دو بنا را به همراه بنای پاسارگاد، اسلاف تپة تخت جمشید میداند. البته قابل ذکر است که آندره گدار این دو مکان را متعلق به دورة اشکانیها میداند.
سرزمین بختیاری در دوره اشکانی
خوزستان و سرزمین بختیاری در زمان سلطنت مهرداد اول (171-138 ق. م) ، تحت حکومت اشکانیان درآمد. درباره دین و اعتقادات مذهبی در دورههای مقدونی و اشکانی اطلاع چندانی در دست نیست، اما آنگونه که از شواهد بر میآید، تثلیث اهورا مزدا ـ مهر ـ ناهید که در روزگار هخامنشیان پرستش میشد در زمان پارتیان نیز مورد توجه بوده است. ناهید معادل پارسی «الهه نانا» یِ عیلامی است که پرستش آن هنوز ادامه داشت. در گورستانهای کشف شده از دوران اشکانی مردگان با لوازم تدفین در تابوتهای سفالین دفن شده بودند. این مسأله نشان دهندة این مطلب است که در این دوره هنوز کیش زرتشت مذهبی رسمی نبوده است. زیرا رسم زرتشتیان در مورد دفن مردگان به این صورت بوده که کالبد مرده را طعمه جانوران و پرندگان می-ساختند و آن را به خاک نمیسپردند.
همچنین در دوره پارتیان، خرم آباد لرستان یکی از مراکز بزرگ و عمده مهرپرستی بوده است. در حال حاضر در جنوب غربی شهرستان خرم آباد آثاری از دوران مهر پرستی به چشم میخورد. در درة مشهور به «بابا عباسی» در کنار سفید کوه دخمهای بر سینة این کوه وجود دارد که یادگار دوران مهرپرستی ایرانیان است. این دخمه دارای چند ستون و چهار دیوار میباشد. مردم این منطقه، این دخمه را که مدعیاند قبری در آن وجود دارد، به مقبرة «بابا عباسی» میشناسند. مردم بر اساس اعتقادات کهنی که دارند، نذوری از قبیل مهرهای رنگارنگ و. . . تقدیم میکنند و دخیل میشوند، هر چند اثری از قبر در این دخمه مشاهده نمیشود، اما باور عامه آن نواحی بر این است که «بابا عباسی» در این مکان مدفون است. روی این اصل میتوان گفت که این اعتقاد کهن و احترام به این دخمه از یک اعتقاد کهن مهرپرستی به یادگار مانده است، زیرا تا زمان اشکانیان دخمهها و معابد مهرپرستی رونق داشتند.
علاوه بر اینها در دورة اشکانی آئین یهود هم در ایران نفوذ محدودی داشت. در شهر شوش، یهودیان سکونت داشتند و در آزادی کامل به سر میبردند. همچنین با ظهور حضرت عیسی در زمان سلطنت مهرداد چهارم، مسیحیت در خوزستان نیز وارد شد و دیرهای متعددی در این سرزمین بنا شد.
آثار باقی مانده از دوره اشکانی در سرزمین بختیاری
1- از مهمترین آثار این دوره مجسمة بزرگ مفرغی است که در درة شمی به دست آمده است. پرستشگاهی که این تندیس در آن پیدا شده نزدیک مال امیر (ایذه) قرار دارد.
2- اثر تاریخی دیگری که از دوره اشکانی بدست آمده نقش برجستهای است که در شوش کشف شده و در آن اردوان پنجم اشکانی نشان داده شده است که به شهربان شوش حلقه یا تاجی را عطا میکند.
3- آندره گدار از سه منطقه با عنوان پرستشگاههای اشکانی یاد میکند. برد نشانده، تپه مسجد سلیمان، صفه مسجد سلیمان که از این میان بر اساس تحقیقاتی که گیرشمن بر روی این مکانها انجام داده به این نتیجه رسیده که برد نشانده و تپه مسجد سلیمان از جمله آثار باقی مانده از دوران اولیه هخامنشی ـ پارسوماش هستند اما در مورد مکان سوم آندره گدار همچنین این مکان را که در چهل کیلومتری مسجد سلیمان واقع است و مرکب از صفحهای مستطیل شکل است که پلکان پهنی به آن راه میدهد و روی آن سکوی چهارگوشی است که جای عبادت یا قربانی است، یک اثر متعلق به دوران اشکانی میداند.
سرزمین بختیاری در دوره ساسانیان
پس از فروپاشی دولت اشکانی سرزمین بختیاری نیز به تصرف سلسله ساسانی درآمد. با آغاز کار سلسله ساسانی، دین زرتشت نیز رسمیت یافت. وجود آتشکدههای فراوان در سراسر ایران و از جمله در سرزمین بختیاری نشان دهندة نفوذ دین زرتشت است. در سالهای اخیر در بسیاری از ویرانههای آتشکدههای ایران تحقیقات علمی به عمل آمده است، که از آن جمله ویرانههای آتشگاهی بسیار معروف در بالای تپهای در نزدیکی اصفهان است. معمولاً ساختمان آتشکدهها عبارت از بنای گنبدداری به همراه ابنیه اضافی دیگر در اطراف آن بوده است. برخی از این آتشکدهها خصوصاً در شهر اصفهان و خوزستان تا قرن چهارم هجری برپا بودهاند. از جمله آتشکدهای که در ایذه وجود داشت و تا زمان هارون الرشید عباسی فعال بوده است.
با توجه به مطالب این فصل میتوان اینگونه نتیجه گیری کرد که از آنجا که سرزمین بختیاری نیز در طی دورههای مختلف تحت نفوذ و سلطه همین حکومتها بوده است، پس قاعدتاً با ایجاد هرگونه تغییر و تحول در عقاید مذهبی این حکومتها، سرزمین بختیاری نیز تحت تأثیر قرار میگرفته است. اگرچه با وجود ایجاد تحولات فراوان در عقاید مذهبی، یادگارهایی از این اعتقادات همچنان در بین اقوام مختلف از جمله بختیاریها دیده میشود. احترام و حتی گاهی سوگند یاد کردن به نیروهای طبیعت مثل درختان، آتش، آب، آفتاب و. . . از این قبیل اعتقادات در بین بختیاریها به شمار میروند.
کد مطلب: 110962
بهار نیوز
https://www.baharnews.ir