علی سبزمیدانی
مهر ماه موسم خاص و متفاوتی برای ایرانیان است. فصل پاییز و تغییرات خاص آن نوید دهنده تغییرات اقلیمی است. پاییز را شاید بتوان همچون بخشی از عمر انسان بر شمرد، بخشی البته کوتاه! انسانی که از زندگی تجربههای زیادی به دست آورده و پخته شده است و حالا رو به کهنسالی و سراشیبی زندگی میرود.
از سالیان سال مهر ماه برای ایرانیان خجسته و مبارک بوده است. دومین جشن بزرگ پارسیان و مردم ایران زمین برابر است با دهمین روز از ماه مهر، البته این جشن در بسیاری از مناطق ایران حدود ده روز الی دو هفته طول میکشیده است. یعنی در آغازین روزهای پاییز شروع شده و تا نیمه آن به طول میانجامیده است. این جشن در مهر روز آغاز میشود و شش روز به درازا میانجامد و در روز رام روز به پایان میرسد.
نخستین روز جشن، مهرگان عامه (همگانی) و واپسین روز جشن، مهرگان خاصه (ویژه) نامیده میشود. قدمت این جشن مثل بسیاری از جشنهای ایرانی بس دراز و کهن است. پیشینه جشن مهرگان به هزاره دوم پیش از میلاد بر میگردد و بیش از ۴۰۰۰ سال قدمت دارد. دیرینگی این جشن دست کم تا دوران شاهان باستانی و بزرگی چون فریدون باز میگردد. مهر یا میترا در زبان فارسی به معنایفروغ، روشنایی، دوستی، پیوستگی، پیوند و محبتاست و ضد دروغ، دروغگویی، پیمانشکنی و نامهربانی کردن است.
ایرانیان برای مهر و محبت و سخاوت و برخورد و رفتار نیک و خلق و خوی خوش بسیار اهمیت میدادند و بر این موارد تاکید فراوانی داشتهاند، همچنین از هر فرصتی برای شادی و شاد زیستن و دور هم جمع شدن استفاده میکردند تا در کنار هم لحظات را شاد و خجسته بگذرانند مهرگان در واقع جشن دوستیها و مهرورزی میان انسانها است. مهرگان موعد ستایش و شکر گذاری بوده است.
سه ماه تابستان و قبل از آن یعنی بهتر است بگوییم شش ماهه نخست سال فصل برداشت و برچیدن از زمینهای کشاورزی و درختان بوده و تقریبا تا اوایل مهر همه محصولات برداشته شده و درختان آرام آرام آماده خواب زمستانی میشوند. مهرگان فرصتی بوده تا بندگان از لطف و نعماتی که پروردگار به آنها داده شکر و سپاسگذاری کنند. این جشن مراسم نیایش هم بوده است. دلیل برگزاری جشن مهرگان در آغاز مهرماه و اصولاً نامگذاری نخستین ماه فصل پاییز به نام مهر، در این است که در دورههایی از دوران باستان و از جمله در عصر هخامنشی، آغاز پاییز، آغاز سال نو بوده است و از همین روی نخستین ماه سال را به نام مهر منسوب کردهاند.
روز مهر یا مهر روز
در گاهشماری زرتشتی یا اوستایی، سال ۱۲ برج و برج ۳۰ روز بودهاست و هر روز از برج نامی داشتهاست. بعضی از این نامها، به نام برجهای دوازدهگانه نامیده میشد هرگاه نام روز و نام برج هم نام میشد ایرانیان آن روز را جشن میگرفتند. برای نمونه دهمین روز به نام تیر، شانزدهمین روز به نام مهر و پنجمین روز به نام سپندارمذ بود که بهترتیب جشنهای تیرگان، مهرگان، اسفندگان را جشن میگرفتند. بسیاری مهرگان را روز پیروزی فریدون بر ضحاک میدانند، در تاریخ طبری چنین آمدهاست: فریدون سر بیوراسب (ضحاک) را با گرز سرخمیدهای بکوفت، پس او را به کوه دماوند برد و دست و بازویش را محکم ببست و به چاه افکند و فرمان داد که روز مهرماه مهروز را عید بگیرند؛ و این همان جشن مهرگان است. مهرگان همچون نوروز دارای اعتدال کیهانی است.اندازه شب و روز در مهر برابر میشود و شاید از همین رو این ماه را به نام مهر که ایزد داوری و عدالت و دادگستری است گذاشتهاند.
از برگزاری مهرگان به عنوان جشنی خانوادگی، در بین زرتشتیان یزد و کرمان و نیز از آیین قربانی کردن گوسفند، در برخی از روستاهای زردشتینشین یزد، برای ایزد مهر خبر میدهد. تا سی سال پیش، زردشتیان کرمان، در این روز، به یاد مردگان، مرغی را کشته و شکمش را با حبوبات و آلو انباشته و به عنوان خوراک ویژه، یادمان مردگان میپختند. زمان برگزاری آیین قالی شویان در مشهد اردهال را جلال آل احمد، با مهرگان هم پیوند میداند. صدرالدین عینی در یادداشتها، از جشنی در تاجیکستان و سمرقند یاد میکند که هر سال در ماه میزان برگزار میشد. جشنی که میتواند، با همهً دگرگونیها، بازماندهً جشن مهرگان باشد.
با همه اینها مهرگان هم همچو تیرگان و جشن سده و آبانگان و سپندارمذگان با سرعت به سمت فراموشی پیش رفته، به شکلی که دهههاست مثل صدههای قبل گسترده و فراگیر نبوده و تنها اقلیتی آن را برگزار میکنند. در این بین کتب تاریخی و فضای مجازی اما همت کردهاند و حداقل در زنده نگاه داشتن و معرفی آیین و رسوم مهرگان تلاش کردهاند. باشد تا ایرانیان هم سعی کنند تا همچون نوروز و یلدا به مهرگان که دومین جشن بزرگ سرزمینشان از دیرباز بوده نیز توجه ویژه داشته باشند و آن را احیا و فراگیر کنند و به این جشن ملی بیشتر اهمیت دهند.