دریافت لینک صفحه با کد QR
اگر آن روز اهواز بوديد، اينگونه درباره روحاني بيانصافي نميكرديد
دوستان؛ ناخواسته گل به خودی نزنند!
29 دی 1392 ساعت 8:24
آيا همين كه بدانيم كه حتي پوسترهاي هاشمي و خاتمي در كنار روحاني كه در دست بسياري از مردم اهواز در هنگام ورود به مصلي شهر، توسط ماموران ضبط ميشد مشخص نميكند، بخش اصلي اين مردم به دلخواه و نه از روي اجبار و مثل دوره سابق با تعطيلي مدارس و ادارات، به استقبال روحاني آمده بودند؟
اشکان بنکدارجهرمی
گروه سياسي: سفر استانی رئیس جمهور، حسن روحانی، طبق روال دولتهای پیشین از استان خوزستان آغاز شد. انتخاب این استان به عنوان اولین مورد شاید بدین دلیل باشد که این استان در عین داشتن ذخایر نفتی فراوان با معضلات عدیدهاي رو برو ميباشد و تدبیر و انصاف حکم ميکند که خوزستان اولین مورد انتخابی برای سفرهای رئیس جمهوری کشورمان باشد.
این سفر که در سکوت یا فضای خاکستری رسانههاي افراطگرا انعکاس یافت با استقبال مطبوعات و سایتهای حامی اعتدال و اصلاحات دنبال گشت. اما در این میان برخی از نظرات دوستان و روزنامه نگاران اصلاح طلب نیز شایسته توجه ميباشد. یکی از روزنامههاي حامی دولت اعتدال در سرمقاله روز پنجشنبه خود مينویسد: تصور ما این بود آن مردی که مردم را به دنبال خودروی خود میکشاند، آن مردی که وقتی در جایگاه سخنرانی قرار میگرفت شعار تحویل مردم میداد، دیگر رفته است. تصور ما این بود که پس از کش و قوسهای فراوان و انتخاب فردی معتدل به عنوان رئیس جمهور، دوران شعار گذشته و زمان عمل است.
نویسنده خطاب به حسن روحانی مينویسد: آقای رئیس جمهور! این نوع رفتار مختص یک حقوقدان نیست. این که مردم سادهدل به دنبال خودروی شخصی که صاحب قدرت است بدوند، نه تنها افتخار نیست بلکه دردآور است. این که مردم گرفتار به رئیس جمهور نامه بنویسند و درخواست وام و یا حتی ابراز علاقه کنند، انسان را واقعاً رنج میدهد. حضور مردم پشت سر خودروی رئیس جمهور، معیار محبوبیت نیست.
آقای صادق زیبا کلام نیز که چه در زمان انتخابات و چه بعد از آن تمام قد از روحانی و رویکرد اصلاح طلبانه وی دفاع نموده است نیز در مصاحبه با سایت پیام نو با مضمونی مشابه از شعار زدگی و پوپولیسم موجود در سخنان رئیس جمهور گله ميکند و آن را بی شباهت به روش احمدینژاد نميداند. وی سخنی از روحانی که حاصل مذاکره را به زانو درآمدن کشورهای غربی در برابر مقاومت مردم دانسته بود را مورد نقد قرار ميدهد.
وی همچنین گلایه ميکند که: "واقعا شأن شهروند ایرانی این نیست که دنبال ماشین رئیس جمهور بدود و برای رساندن یک نامه که به احتمال زیاد جوابی هم در پی نخواهد داشت، هر کاری را انجام دهد.\" زیبا کلام در مورد روش و ادبیات رئیس دولت یازدهم نیز نقد دارد به این که: "روحانی در قدم اول باید بتواند پایه اجتماعی که حداقل در همین انتخابات گذشته اصالتا متعلق به خود او بوده را حفظ کند و بعدا سراغ دیگر لایهها برود. وی اگر بخواهد با روش هایی پوپولیستی دل به جذب لایههاي پایینی داشته باشد قطعاً طبقه متوسط را از دست می دهد. اینجا است که نهایتاً آقای روحانی می شود مصداق آدم از اینجا رانده و از آنجا مانده. اول که پایه اجتماعی واقعی خود را از دست داده و نهایتاً لایه هایی را توانسته جذب کند که اصالتاً متعلق به خود او نیستند. این لایهها را اصولگرایان با ابزارهایی که دارند در بزنگاهها خیلی راحت تر از آقای روحانی جدا خواهند کرد."
در نقد سخن دوستان ابتدا باید گفت که سابقه ایشان و محتوای انتقاد آنان از رئیس جمهور نشان ميدهد که این اظهار نظرها مشفقانه و همراه با راه حلهایی از جهت دلسوزی ميباشد و اما نکته دوم این که این دو دیدگاه گرچه در کلیت مثبت ارزیابی ميشوند ولی نقاط مغفول ماندهاي از چشم نویسندگان آنها را نیز ميتوان مورد اشاره قرار داد.
نگارنده نیز همچون این دو عزیز از عدم رعایت شأن انسانی هموطنانش رنج ميبرد ولی سؤال این است که آیا رفتار روحانی و هیأت همراه دلیلی بر رغبت ایشان بدین عمل را به نمایش ميگذارد یا این که دستوریا فرمانی از جانب رئیس دولت مبنی بر نامه نگاریهاي این چنینی صادر شده که به تبع آن دویدنهای بی حاصل پشت اتومبیل مقامات صورت گیرد. اولاً این که حتی در دموکراتیک ترین و مدرن ترین حکومتهای دنیا نیز ارتباط نزدیک با مردم امری رایج است و یا حد اقل غیر معمول نیست و دوم این که منطقاً عدم تمایل دولت بر تعطیلی مدارس و ادارات و گردآوری اتوبوسی مردم نشان از حرمت والای جایگاه ملت در نظر این دولت دارد.
اگر ميبینیم که مردم مستأصل با نامهاي در دست دوان دوان به دنبال ماشین رئیس جمهور حرکت ميکنند باید کمی به گذشته بر گردیم و ریشه آن را در سنت سیئه به جا مانده از آن هشت سال جستجو کنیم و سوء مدیریتی که مردم را این گونه به فلاکت کشاند مد نظر قرار دهیم. البته این سخن به معنای تجویز چنین حرکتهایی نميباشد و دولت هم نميتواند به دلیل این که سوء نیتی نداشته از کنار آن بگذرد و به فکر اصلاح آن نباشد بلکه این بدان معنی است که واقعاً قصد بر حفظ حرمت هم میهنان خوزستانی بوده و شاید گناه دولت فقط این باشد که از عادات نا صواب به جا مانده در مردم طی هشت سال گذشته غفلت ورزیده است!
البته برخی از مردم هم فقط از روی حسن نیت و علاقه به مسؤولان به استقبال ميآیند بنابراین نقد این دو همکار گرامی زمانی ميتواند درست باشد که مردم مجبور باشند به خاطر رفع مشکل به دنبال ماشین رئیس جمهور یا دیگر مقامات بدوند و یا جهت سوء استفادههاي تبلیغاتی با هزینههاي گزاف از بیت المال و تعطیلی مدارس، دانشگاهها، ادارات و سربازخانهها به دستور دولتیان به استقبال ترغیب و حتی گاه اجبار شده باشند.
آيا همين كه بدانيم كه حتي پوسترهاي آقاي خاتمي و هاشمي در كنار روحاني كه در دست بسياري از مردم اهواز در هنگام ورود به مصلي توسط ماموران ضبط ميشد مشخص نميكند، بخش اصلي اين مردم به دلخواه و نه از روي اجبار و مثل دوره سابق با تعطيلي مدارس و ادارات، به استقبال روحاني آمده بودند؟ لذا به صراحت به اين دوستان ميگوييم: اگر آن روز اهواز بوديد، اينگونه درباره روحاني و مقايسه سفر استانياش با احمدينژاد، بيانصافي نميكرديد.
سخنان روحانی در مورد مذاکرات هستهاي نیز ميتواند با مصرف داخلی تو جیه پذیر باشد همچنان که دول غربی نیز گاه مجبورند برای اقناع افکار عمومی کشور خود تفسیر دیگری از وقایع بدهند. سؤال این است که آیا تفسیر رئیس جمهور از نتیجه مذاکرات واقعاً آن قدر غیر محتمل مينماید که نباید ذکر شود یا این که ميتواند یکی از چند تعبیر متفاوت ودر عین حال به نوعی محتمل از این موضوع تلقی گردد. آیا در این مدت شاهد تعابیر متفاوت از رؤسای دول غربی در این مورد نبوده ایم؟ مسلماً در بین مردم نیز تعابیر متفاوتی از این جریان وجود دارد. و دنیا در سیاست، به اعمال ما بیشتر مينگرد تا به گفتار ما.
و اما نکته قابل توجه و همسو با نظر این جانب ميتواند این باشد که رئیس جمهور به عنوان صاحب یک خط فکری متمایز نباید از ادبیات و روشهای عاریتی رقیب و متناقض با آن خط فکری استفاده نماید. چرا که روحانی به عنوان فرد معتدل یا اصولگرای متمایل به اصلاحات هرچه بکوشد تا نظر جناح رقیب را جلب کند به همان نسبت از پایگاه اجتماعی خود خواهد کاست و در عمل نیز به پیش بینی آقای زیباکلام در بزنگاهها حمایت لایههاي غیر همسوی جذب شده را از دست خواهد داد و به همان سرنوشتی دچار خواهد شد که جناح اصلاح طلب در سال 84 ضربه آن را متحمل گشت.
در آخر ضمن احترام به دو همکار مطبوعاتی خویش و درک دغدغه آنان در حفظ اصول تفکر اصلاح طلبی و این که انتقاد حتی از دولت همسو نیز روا و چه بسا واجبتر مينماید ولی دوستان مواظب باشند که نا خواسته گل به خودی نزنند!
کد مطلب: 28619
بهار نیوز
https://www.baharnews.ir