گروه جامعه- رسانه ها: روزنامه ابتکار در گزارشي درباره پيامک هاي طنزآميزي که هر از گاهي، به بهانه هاي اجتماعي و سياسي، در تلفن هاي همراه شهروندان دست به دست مي شود منتشر كرده كه در زير ميخوانيد:
توفان چند روز گذشته در تهران يک بار ديگر ذوق مردم ايران در برخورد طنز آميز با مسائل را نشان داد. تقريبا از سال 84 با روي کار آمدن دولت نهم، دستمايه قرار دادن موضوعات روز اجتماعي و سياسي از طريق پيامک به امري مرسوم تبديل شد و روزي نبود که عملکرد دولت و صحبت هاي رئيس وقت آن به موضوع شوخي براي استفاده کنندگان از تلفن همراه تبديل نشود. در اين گزارش به سراغ پيشينه نه چندان دور پيامک هايي که موضوعات روز اجتماعي و سياسي را با نگاه طنز بيان مي کنند رفتيم و سپس به پيامک هاي طوفان هاي اخير تهران پرداختيم که در ادامه مي خوانيد.
موضوع پيامک هاي اجتماعي و سياسي در زمان انتخابات سال 92 به اوج خود رسيد و نحو مناظره هاي کانديداهاي رياست جمهوري به موضوع مورد بحث تبديل شد. براي نمونه مي توان به اين موارد اشاره کرد: «پيامک رضايي به غرضي: اگه راي نياوردي ناراحت نشو! منم اولاش تفريحي کانديدا ميشدم!»، «پيامک کروبي به روحاني: نخوابي حسن! خطرناکه حسن!»، «ميگن قاليباف داره دو طبقه اتوبان صدر رو خراب ميکنه مي ريزه تو تونل توحيد و نيايش» و «[صداي اتاق شمارش آرا:] روحاني، روحاني، قاليباف، روحاني، روحاني، قاليباف، روحاني، روحاني، ولايتي، جليلي، روحاني، جليلي، قاليباف، روحاني، روحاني، روحاني، بچهها اينجارو!! غرضي!!!! (خندهي ناظران)».
پس از آن نيز دوران پيامک هاي «روحاني مچکريم» فرا رسيد. مثل «جديدا وقتي اينترنت اکسپلورر اشتباهي باز ميشه، ديگه تو شصت تا تب باز نميشه زودم بسته ميشه؛ تازه عذر خواهي هم ميکنه؛ روحاني مچکريم.»، «رفتم هندونه خريدم، بازش کردم ديديم سفيده، روحاني از تو بعيد بود…»، «از وقتي روحاني رئيس جمهور شده ديگه اين انگشت کوچيک پام گير نمي کنه به گوشه مبل…!روحاني مچکريم.» و «از روحاني مي خوايم حالا که همه چيز رو رديف کرده سوراخ نون سنگک رو هم ببنده، مربا کوفتمون مي شه!» که بسيار دست به دست مي چرخيد.
سپس ملاقات هاي هسته اي ظريف و اشتون، مذاکرات 5+1 و کنار رفتن جليلي از مذاکرات دستمايه شوخي هاي پيامکي قرار گرفت. از جمله اين دسته از پيامک ها «ظريف کار خاصي انجام نداده، تيم جليلي چون انگليسي بلد نبودن چيزي نمي فهميدن، اصلا از اول اختلافي وجود نداشته!» و « 5+1 : ! !» بود. سبد کالا نيز پيش از يارانه ها در تيررس آخرين موج پيامک ها قرار گرفت: «اميدوارم شانه تخم مرغتان در راه بشکند، در برنجتان فضله موش ببينيد و قوطي روغنتان سوراخ و حبه پنيرتان تاريخ گذشته باشد. "انجمن دلشکستگان فاقد سبد کالا»
پيامکي از ديار يارانه
بعد از آن دوران يکه تازي يارانه ها و انصراف از يارانه بود. پيامک هاي انصراف از يارانه آنقدر زياد و متنوع هستند که مي توان به جرات گفت رکورد انواع مختلف پيامک هاي طنز را شکسته است. آنقدر تنوع زياد است که مي توان پيامک هاي انصراف از يارانه را به چند دسته و نوع تقسيم کرد. از جمله اين پيامک ها، پيام هاي بهداشتي است: « : « ، تصد ، ، دند.» تبليغات بازرگاني و بهره بردن از نحوه اجراي آن از جمله روش هايي است که براي طنزپردازي در انصراف از يارانه بسيار به کار رفته: «صداوسيما هم گفته آنها که از يارانه انصراف بدهند اسمشان را جلو فروشگاهها خواهند زد تا از اين به بعد مجبور باشند با آنها بهتر رفتار شود.» و انواع ديگر پيامک ها که پرداختن به آن چندان جايز نيست.
پيامک هاي با سرعت طوفان 120 کيلومتري
بعد از خوابيدن تب اين دسته از پيامک ها آمدن يک طوفان سرخ عجيب ترس آور که حتي منجر به کشته شدن 5 نفر از شهروندان و مجروح شدن چند تن ديگر شد و تصادفات زنجيره اي در اتوبان تهران-قم را به وجود آورد کافي بود تا دوباره سيلي از پيامک هاي طنزآميز با سرعتي به اندازه خود طوفان دوشنبه هفته پيش سرازير شود از جمله اينکه: «گربه، ديش ماهواره و ايرانت بود که تو آسمون مي رفت»، «190 هزار تومن شلوارم معلوم نيست کجا رفت.»، «ممنونم از طوفان تهران پارس که داره خونه ما رو مي بره تجريش.»، «خوب شد من از تن تاک استفاده مي کنم. چيزيم نشد. استفاده از تن تاک رو به شما هم پيشنهاد مي کنم.»، «يه حوله گل گلي طوفان آورده خونمون، صاحبش راضي باشه.»، «صحنه خيلي رمانتيک بود، همه جا تاريک، همه جا قرمز... دستمال بديد گريه امونم نميده لامصب.» و... ده ها پيامک ديگر که اين روزها ميان مردم مي چرخد. ساخته شدن و ارسال اين دسته از پيامک ها اين سوال را به وجود مي آورد که چرا مردم کشور ما دربرابر حوادث تلخ هم به سراغ طنز و شوخ طبعي مي روند و با ساختن اين نوع پيامک ها و دست به دست شدن اش به وجه طنز آن بيشتر مي پردازند؟
طنزپردازي ريشه در تاريخ ايران دارد
براي يافتن اين پاسخ با دکتر مصطفي اقليما، رئيس انجمن علمي مددکاران اجتماعي ايران به گفتگو نشستيم که او دراين باره به پيشينه گذشته ايرانيان در خصوص طنزپردازي اشاره مي کند: «ايرانيان از ديرباز بيشتر از ساير کشورها براي بيان حرف هاي خود از زبان طنز استفاده کرده اند به همين خاطر نيز اين پديده نه تنها در خانواده ها بلکه در جامعه نيز به چشم مي آيد که افراد به قول معروف شوخي شوخي حرفشان را مي زنند.» او ادامه مي دهد: «به هر حال تاثير گذاري کلام طنز بر کسي پوشيده نيست و به خوبي مي تواند پيام داخل طنز را به خواننده برساند.»
اين رئيس انجمن علمي مددکاران اجتماعي ايران درخصوص پيامک هايي که در اين چند روزه به خاطر وزيدن طوفان در تهران دست به دست در ميان مردم مي چرخد نيز مي گويد: «ساختن اين نوع پيامک ها و دست به دست چرخيدن آن بار مسئوليتي براي هيچ کس ندارد و به اين طريق حرف ها هم زده مي شود و علاوه بر اينکه خنده به لب خواننده مي نشاند حرف هاي خود را هم به اين نوع مي زند.»