چرا آزار زنان در ايران سير صعودي دارد؟
افزايش مزاحمت خیابانی برای زنان و دختران
پارس - پروانه رضازاده , 21 آذر 1393 ساعت 9:54
گروه جامعه: مزاحمت خیابانی بخشی از تجربه اجتماعی بسیاری از دختران و زنان جامعه ما شده است، موضوعی که مربوط به زمان، مکان و افراد خاصی هم نمیشود و تا دلتان بخواهد، انواع و اقسام مختلف دارد. از متلکپرانیهای کوچهبازاری و تنهزنی گرفته، تا ترمز زدن با ماشین جلوی پای دختران، بوق زدن، تعقیب و گریز و حتی قمه کشیدن در خیابان و... هر کدام با شدت و ضعفی، در زمره مجموعه مزاحمتها جای میگیرد.
در کنار تمام عواملی که زمینه بروز آن را فراهم میکند، نباید از نقش و اهمیت ظاهر و برخورد خانمها هم چشمپوشی کرد. به هر حال هر اقدامی که در فضای عمومی از سوی فردی در برخورد با فرد دیگر انجام شود، به گونهای که زمینه آزار و اذیت وی را فراهم آورد مزاحمت خیابانی محسوب میشود. هیچ آمار رسمی دقیقی از حجم و تعداد مزاحمتهایی که زنان در خیابانها با آن مواجه میشوند وجود ندارد، اما نبود این آمار دلیلی بر کتمان ماجرا نیست. در انواع مزاحمتها، حقی از حقوق شهروندان ضایع میشود، اما در بسیاری از موارد، نه کار به دادگاه و تنبیه مزاحم میکشد و نه فرهنگسازی گستردهای برای کاهش بار مزاحمتها اندیشیده شده است.
براساس آخرین تحقیقاتی که چندسال پیش توسط یک مرکز تحقیقاتی خصوصی انجام شد، هر زن یا دختری در جوامع شهری در ایران به میزان مسافتی که طی میکند یا مدت زمان حضورش در سطح خیابانها، در هر تردد شهری، بین یک تا ۲۰ بار به لحاظ مزاحمتهای کلامی، فیزیکی و چشمی (نگاه نامناسب و آزاردهنده) از سوی برخی مردان مورد آزار و اذیت قرار میگیرد (به نقل از روزنامه ابتکار).
تقریباً میتوان گفت بیشتر زنان در هر موقعیت سنی و با هر نوع پوششی و با هر ترکیب ظاهر و چهره، در تمام ساعات شبانه روز با انواع گسترده مزاحمتهای خیابانی روبه رو میشوند. هر چند این اتفاق میتواند برای خانمهایی که پوشش مناسبی دارند، بمراتب کمتر پیش بیاید.
در این پرونده نگاهی مستند داریم به این معضل اجتماعی که بخش اعظم افراد جامعه هر روز بنحوی با آن سر و کار دارند و به سراغ این میرویم که ببینیم چه عواملی میتواند بازدارنده باشد و نقش مردمی که ناظر ماجرا هستند، چیست و...
برخی از زمینهها و انگیزههای مزاحمتهای خیابانی
متلک پرانی را شاید بتوان یکی از رایجترین و دمدستیترین شکلهای مزاحمت در ایران دانست. گرچه مردان هم در تیررس انواع متلکها از سوی زنان قرار میگیرند اما بیشترین قربانیان متلکها در کشور ما خانمها هستند. به نظر باید جالب باشد که بدانیم هدف برخی آقایان از حرکاتی که از آن به عنوان مزاحمتهای خیابانی برای زنان یاد میشود، از چه انگیزهای نشأت میگیرد. شاید در نگاه اول به نظر برسد، هدف سوء استفاده است، اما مطالعات گوناگونی که در کشورهای متفاوت روی این نوع مزاحمتها انجام شده و نظر بسیاری از روانشناسان و جامعهشناسان، حاکی از آن است که حقیقت این است که هدف افراد از ایجاد مزاحمت، ارضای نیازهای جنسی نیست!
در واقع نتایج این تحقیقات نشان میدهد که بیشترین لذت مردانی که قصد ایجاد مزاحمتهای خیابانی را دارند، احساسِ قدرت و برتری و تحقیر جنسی طرف مقابل است که در قالب کلام یا تماس کوتاهی بروز پیدا میکند. این تحقیر کردن از ویراژ دادن در مقابل دخترخانمها برای به رخ کشیدن به اصطلاح تواناییهایشان، ترمز کردن و متلک پرانی و تمسخر و گاهی هم فحاشی شروع میشود تا تنه زدن و تعرضهای جسمی در حد و حدود مختلف. این مزاحمتها، از تنها یک صدا و آوای آزار دهنده یا یک کلام تا آزارهای جسمی و جنسی، احساس نامطلوبی را در زنان ایجاد میکند و احساس آرامش و امنیت روانی آنان را دستخوش تزلزل میکند. در حقیقت ایجاد مزاحمت امری غیرعادی محسوب میشود.
مشکلات شخصیتی یا ساختاری؟
نگاه تخصصی دو گروه جامعهشناس و روانشناس به این موضوع جالب و کمی با یکدیگر متفاوت است؛ برخی روانشناسان مشکلات شخصیتی و روانی را عامل مهمی در ایجاد مزاحمت خیابانی میدانند و در مقابل جامعهشناسان مشکلات ساختاری و مسائل بنیادین را که جامعه با آنها درگیر است به عنوان مهمترین عامل این موضوع مطرح میکنند.
فاصله زیاد بلوغ طبیعی و اجتماعی
تغییر سبک زندگی در جامعه ما و ورود فناوری جدید ارتباطی که از جلوههای زندگی مدرن است؛ نوعی دوگانگی فرهنگی ایجاد کرده است. در یک سو ارزشهای سنتی جامعه خودمان قرار دارد و در سوی دیگر دریافت آخرین تصاویر و محصولات فرهنگی غرب. در واقع این نبود تعادل بین فرهنگ وارداتی و فرهنگ خودی، بین بلوغ طبیعی و بلوغ اجتماعی فاصله ایجاد کرده است. از آنجا که هیچ طرح فراگیری هم برای پر کردن این فاصله وجود نداشته است، اختلالاتی همچون مزاحمتهای خیابانی به کرات اتفاق میافتد. البته نوع و شکل مزاحمتها همیشه در حال تغییر است.
شاید در یک دهه گذشته، مزاحمتهای تلفنی را میشد در صدر رایجترین نوع مزاحمت در ایران به حساب آورد، اما حالا با گسترش ضریب نفوذ اینترنت در میان خانوادهها و همچنین برخورداری تعداد بیشتری از افراد جامعه به ویژه جوانان از خودرو، این مزاحمتها به محیطهای مجازی و تمام خیابانها و کوچههای شهرها کشیده شده است. در این شرایط خودرو میتواند به عنوان یک ابزار برای ایجاد مزاحمت به کار آید.
مردان متأهل غیر متعهد
جای بسی تاسف دارد که بخش قابل ملاحظهای از مزاحمتهای خیابانی توسط مردان متأهل انجام میشود. نداشتن تعهد و پایبندی اخلاقی، باعث میشود برخی از مردان متاهل به دنبال این باشند که کمبودهای روحی و روانی خود را این گونه رفع کنند. میتوان این نوع رفتار ناهنجار و شاید تجربه نوعی ارتباط غیر صحیح و غیر طبیعی با جنس مخالف را نوعی از انواع انحرافات جنسی دانست.
نقش زنان در مزاحمتهای خیابانی
تحصیل و اشتغال غیر مناسب دختران و به تبع آن بالا رفتن سن ازدواج، متلاشی شدن خانوادهها، احساس بیهویت بودن، تعهد پذیر نبودن زن و مرد در محیط خانواده، سرخوردگی در دوران کودکی و مشکلاتی از این قبیل به بروز عقدههای جنسی در افراد و میل به ایجاد مزاحمت منجر میشود که بر همین اساس برخی از مردان از طریق آزاررسانی خیابانی سعی میکنند به نوعی نیاز خود را برطرف کنند.
در این راستا شاید زنان نیز بیتقصیر نباشند. مزاحمان خیابانی در بیشتر موارد مزاحم زنانی میشوند که پوشش و رفتاری مغایر با عرف جامعه دارند و حتی در موارد غیر ضروری، در زمان و مکان نامناسب تردد میکنند. رفتار مردی که برای زن یا دختری مزاحمت ایجاد میکند، توجیهپذیر نیست، اما برخی از زنان نیز خودشان زمینه این مزاحمتها را فراهم میکنند.
عفت و تقوای گمشده
خشکاندن ریشه این رفتار نابهنجار و آسیب رسان اجتماعی، شاید نیازمند طی مسیری بس طولانی و اندیشیدن راهکارهای متعدد باشد. بسیاری از کارشناسان، تربیت اسلامی را بهترین راهکار رفع این آسیب اجتماعی میدانند. فارغ از مشکلات جسمی و روحی افراد، اگر به گذشته مزاحمان خیابانی نگاهی بیندازیم قاعدتا درمییابیم که این افراد از نوع پرورش، تربیت صحیح، سبک زندگی و الگوپذیری مناسبی در خانواده برخوردار نبودهاند.
تربیت دینی در خانواده
با دقت به آموزههای قرآنی در داستان حضرت یوسف نیز میفهمیم که حتی اگر زنی خودش را عرضه کرد، تقوای مرد باید مانع او شود. در واقع اگر مردان جامعه تقوا و خویشتن داری را در خود تقویت کنند و زنان عفت را در خود پرورش دهند و ظاهر، پوشش و حتی رفتار خود را در خیابان از راه رفتن و شیوه برخورد تا صحبت کردن را از عرف جامعه دور نکنند و برمبنای عفت و اخلاق عمل کنند مزاحمتهای خیابانی به حداقل میرسد.
گذر در شهری که پر از مزاحمتهاست
برای آنکه بدانیم مزاحمتهای خیابانی چقدر زیر پوست شهر اتفاق میافتد باید حضوری میدانی در شهر داشته باشیم، در ادامه روایتی مستند از آنچه رخ داده تقدیم میکنیم:
داخل یک کوچه فرعی – ساعت ۳ ظهر
دختر خانم جوانی که البته پوششش کمی با عرف جامعه فاصله دارد، با گامهای بلند میرود و به دنبالش خودرویی آرام آرام حرکت میکند و گاهی هم برای او بوق میزند، ولی او به حرکتش ادامه میدهد. خودرو از حرکت میایستد و سرنشین پیاده میشود و چند لحظهای با دختر صحبت میکند. بعد از این مکالمه، دختر باز به مسیرش ادامه میدهد تا به خانهاش میرسد و داخل میشود. اما سرنشین خودرو که گویی موقعیت جدیدی را در همان کوچه پیدا کرده، با سرعت زیاد حرکت میکند نرسیده به انتهای کوچه، دختر جوانی با دختر دیگری با فرم رسمی و اداری در حال عبور است. این بار همان دفعه اول، دختر دوم سوار میشود و خودرو حرکت میکند.
دور میدان اصلی شهر – ساعت ۱۰ شب
در ترافیک سنگین میدان، دو دختر جوان با ظاهری خارج از عرف، در میان خودروها حرکت میکنند و پیاده از این سوی میدان به آن طرف میروند و در این میان کمتر راننده خودرو و راکب موتورسواری است که به این دو دختر کم سن و سال نگاه نکند یا کنایهای نثارشان نکند. حتی یکی از موتورسواران که به نظر نمیرسد، بیشتر از ۱۸ سال داشته باشد، به یکی از دختران دست درازی هم میکند و با چهرهای شاد و راضی، سریع از میدان عبور میکند.
البته دختران انگار از این موضوع خیلی هم ناراحت نمیشوند و این سوژه را به دستمایهای برای جلب توجه بیشتر تبدیل میکنند و با سر و صدا و ایستادن وسط میدان، نگاههای بیشتری را به سمت خود دعوت میکنند. چند لحظه بعد آرام آرام به مسیر خود ادامه میدهند و در لابلای ترافیک و شلوغی، گم میشوند اما هنوز هم مسیر حرکتشان را میتوان از راهبندان و صدای بوق خودروهایی با سرنشینانی از تمام گروههای سنی، تشخیص داد.
جلوی در ورودی یک مرکز خرید- ساعت ۶ بعدازظهر
از در ورودی یک مرکز بزرگ خرید در ساعات میانی عصر و اوایل شب، دختران جوانی تردد میکنند که یا به قصد خرید آمدهاند یا به قصد دور زدن و تفریح کردن. سر و صدا و همهمهای که در مقابل یکی از درهای ورودی این مرکز به گوش میرسد حاکی از ایجاد مزاحمت پسر نوجوانی برای یک دختر دانشجوست. دختر که مورد مزاحمت جنسی پسر ۱۶-۱۵ سالهای قرار گرفته است و توانسته، به کمک دوستانش او را به انتظامات مرکز خرید تحویل دهد، با چهرهای برافروخته در حال گرفتن شماره تلفن نیروی انتظامی است. حتی در همین حین هم هستند کسانی که با دیدن این صحنه، از کنار دختران ایستاده در محل عبور میکنند و با خنده میگویند: در خدمت باشیم...
ساعت ۸ شب نزدیک یکی از مراکز آموزش عالی
هوا سرد و بارانی است و دختر دانشجویی لابلای خودروهایی که در مقابل پایش ترمز میزنند، به انتظار رسیدن تاکسی ایستاده است. از بعضی جملههایی که میشنود برافروخته میشود اما سکوت را ترجیح میدهد. همکلامم که میشود، میگوید: مزاحمت خیابانی نه ساعت دارد و نه جا و مکان خاص. همین که تنها باشی و بخصوص پیاده، این اجازه را به خودشان میدهند که هر حرفی را نثارت کنند. شاید هم خیلیها به این رفتارها چراغ سبز نشان میدهند و از شنیدن حرفهایشان میخندند که آن قدر بیپروا مزاحم میشوند.
دختر جوان دیگری که متوجه شغل من و علت این مکالمه میشود، جلو میآید و گویی که سر درددلش باز شده باشد، میگوید: نمیدانم هدف از این همه مزاحمتهای رکیک و ایجاد مزاحمت چیست که تکرار هر روز آن، خستهشان نمیکند. در این یک سالی که دانشجوی این مرکز شدهام، احساس میکنم هر دانشگاه و مرکز و خیابانی، به یک شعبه ایجاد مزاحمت برای تعداد ثابتی از افراد تبدیل شده است که در ساعتهای مختلف شبانه روز به محدوده خود سر میزنند و تا صدای اعتراض دختران را نشنوند، دور نمیشوند. یعنی ما این همه جوان بیکار داریم؟!
چه باید کرد؟
قبل از هر چیز فردی که به چنین رفتارهایی اقدام میکند باید با خودش فکر کند با به خطر انداختن امنیت روانی قشر وسیعی از جامعه و خانوادههایشان چه چیزی نصیبش میشود و اگر در موقعیت مشابه همین اتفاق برای خانوادهاش میافتاد چه واکنشی داشت؟
در کنار آن خانمها هم تا حد امکان با رفتار و پوشش مناسب باید پیشگیریهای لازم را داشته باشند. خانوادهها هم تمهیدات لازم را برای حضور دور از آسیب همسر، فرزند و... در جامعه فراهم کنند. خیلی نگذشته از زمانی که اگر یک دختر بنا بود به مدرسه یا دانشگاه برود پدر یا برادرانش تا جایی که امکان داشت او را مشایعت میکردند یا اگر زمان بازگشت او بود حداقل سر کوچه یا دم در میایستادند تا محیط کوچه را که ناامنتر از خیابانهای اصلی است برای تردد دختر امن کنند.
البته در این کار هم نباید آن قدر زیادهروی و وسواس به خرج داد که زمینه رفتار پنهانی طرف مقابل فراهم شود. از طرفی هر کدام از اعضای جامعه به عنوان کسانی که با دیگران سوار بر یک کِشتی هستند و سرنوشت مشترکی دارند ولو به اندازه تذکر زبانی، یا با نگاهی که حاکی از تاسف باشد باید به این رفتارها واکنش نشان دهند تا هنجارهای جامعه در نظر مزاحمان خیابانی تغییر یافته به نظر نرسد و یک نوع نظارت همگانی و اجتماعی ایجاد شود.
نهادهای آموزشی مثل رسانهها هم باید آموزشهای لازم را به مخاطبان خود که هر کدام در جایگاهی با این موضوع در ارتباط هستند بدهند و از آن طرف قانونگذار هم باید با در نظر گرفتن یکسری محرومیتهای اجتماعی و... زمینه ارتکاب مجدد چنین رفتارهای ناهنجار را از بین ببرد. از میان بردن زمینههای اجتماعی این معضل همچون افزایش سن ازدواج، مفید به نظر میرسد. البته مزاحمت خیابانی در قانون مجازات اسلامی جرم محسوب میشود و برای آن محکومیت حبس از ۲ تا ۶ ماه و تا ۷۴ ضربه شلاق در نظر گرفته شده است.
کد مطلب: 63182