گروه جامعه: خودت نمی توانی انتخاب کنی که کجا و در چه خانواده ای به دنیا بیایی. کودکی را که گذراندی و چشم باز کردی، تازه ميبینی کجایی و شرایط چه راهی را در پیش پایت میگذارد. گاهی ميتوان تحمل کرد و با زحمت آینده را ساخت و گاهی از توان خارج است. پس تصمیم ميگیری خود را از آن وضعیت خلاص کنی. آنگاه است که مهاجرت آغاز ميشود.
هرساله عده ای از مردمان کشورها تصمیم به مهاجرت از وطن خود ميگیرند. جنگ، قحطی، ویرانی، نبودن کار و امنیت بخشی از دلایل آنهاست. برخی کشورها سیاست جذب پناهنده را دنبال ميکنند و بسیاری کشورها به دلیل شرایط داخلی از پذیرش آنها معذورند. مردم ایران از سال های دور حضور خارجی ها را در کشورشان به یاد ميآورند. زمانی به خاطر جنگ در سرزمین خویش و زمانی به خاطر جنگ در کشورهای همسایه. ما در این گزارشبه بررسی وضعیت افغان ها در ایران پرداخته ایم. مردمی که این کشور را به عنوان مکانی برای زندگی و کسب و کار انتخاب نموده اند.
آصف جوان بیست و سه ساله ایست که از بچگی به همراه خانواده از افغانستان به ایران آمده. او هم اکنون در یکی از شهرستان های استان فارس روزگار ميگذراند و توانسته با دوستان هموطنش دوازده تیم فوتسال ایجاد کند: همگی ما افغانستانی ها هستیم. هیچ معیار سنی وجود ندارد. هر ساله در تابستان مسابقات دوره ای برگزار ميکنیم و به تیم برنده جایزه ميدهیم. به علاوه من عضو یک تیم فوتبال ایرانی نیز هستم.» وقتی از دلیل مهاجرتش ميپرسم و اینکه آیا علاقه دارد روزی در تیم فوتبال کشورش بازی کند، ميگوید: حتما دوست دارم اما افغانستان بیش از آنچه فکر کنی ویرانه است. جایی برای پیش رفت وجود ندارد. آن جا ما با مردمی با سطح فرهنگ پایین روبه رو هستیم که برخی هایشان حتی نمی فهمند موبایل چیست!»
می گویم: اما من تعداد زیادی از افغانستانی ها را دیده ام که تحصیلات عالیه دارند.» پاسخ ميدهد: بله درست است، اما بسیاری از آنها در افغانستان زندگی نمی کرده اند. اساتید دانشگاه های ما بیشتر ساکن هندوستان هستند.»علت را که به کارهای تروریستی طالبان نسبت میدهم، او میگوید: تعدادی از مردم افغانستان با طالبان همکاری میکنند. ما ملتی چند پاره هستیم که بین خودمان نیز نمی توانیم اتحاد برقرار کنیم. مانند ایران یک نظر واحد برای یکپارچگی وجود ندارد. اعضای کابینه که از اقوام مختلف کشور انتخاب ميشوند نیز هرکدام به دنبال منافع قومیخود هستند.» و برایم وضعیت سیاسی اخیر افغانستان و دو رییس جمهوری شدنش را مثال ميزند. به این فکر میکنم که شاید برای افغانستان که هنوز شرایطش را ندارد حرکت به سمت جمهوری کمی زود بود.
کارت شناسایی ات کو؟! به یکی از شهرستان ها مراجعه کرده بودم. شلوغی جمعیتی که از طرز پوششان معلوم بود افغانستانی هستند، نظرم را جلب کرد. آنها برای دریافت مجوز اقامت، کارت شناسایی و یا به قول بعضیشان قانونی شدن» آنجا صف کشیده بودند. سازمان دهی مهاجران برای کشورهای مهاجرپذیر همیشه دردسرساز بوده و این مساله در کشوری مانند ایران بیش از پیش خود را نشان میدهد. زاهد پسری پانزده ساله است که برای تحصیل مجبور شده مانند سایر دانش آموزان افغانستانی در مدرسه ای غیرانتفاعی ثبت نام کند.
او در یک تعمیرگاه اتومبیل کار ميکند و ميگوید: تا چند سال قبل رانندگان اتومبیل هایی که حمل و نقل مهاجران وارد شده به مرز ایران را داشتند،برای تعمیر به اینجا ميآمدند. آنها ميگفتند از این کار به درآمد هنگفتی رسیده اند.»به نظر ميرسد این روزها اما کارشان رونق چندانی ندارد؛ سخت گیری در مرزهای ایران که گفته میشود به دلیل تشدید فعالیت های داعش ميباشد، از حجم ورود مهاجران افغانستانی به شدت کاسته است. از سوی دیگر نحوه رفتار با مهاجران غیر مجاز نیز مورد توجه است. افغانستانی ها ميگویند ماموران ایرانی رفتار شایسته ای با هموطنانشان ندارند. زاهد ميگوید: اگر به افغانستان سفر کردی سعی کن کسی متوجه نشود ایرانی هستی، چون بعضی از آنها اصلا دل خوشی از شما ندارند.»
مقرون به صرفه ها سیل عظیم مهاجرانی که طی سالیان گذشته وارد کشور شده اند، اکنون بخش از بازار کار را به دست گرفته اند. هوز هستند کارفرمایانی که برای پرداخت هزینه های کمتر، علی رغم تصریح قانون به عدم استفاده از مهاجران غیرمجاز، آنان را به کار میگمارند.رضا چهل و سه ساله و پیمانکار یکی از باغات استان فارس میگوید: همیشه به کارگران افغانستانی خود گوشزد میکنم که در را به روی هیچ کس باز نکنند، چون ممکن است نیروهای انتظامی باشند.»
دلیل دیگر تشویق کارفرمایان به استفاده از کارگران خارجی، بنا به آنچه خود میگویند کارایی بیشتر آنان است. با نیما که در کار ساخت و ساز است همراه میشوم. او میگوید عمده کارگرانش را افغانستانی ها تشکیل میدهند: کارگر افغانی صبحانه اش را که خورد تا وقت ناهار یکسره کار میکند، بعدش هم تا چهار بعد از ظهر ادامه ميدهد، اما کارگر ایرانی بعد از صبحانه، چاشت ميخواهد، ناهار را که خورد دیگر کارش مثل قبل نیست، بعد از ظهر هم زودتر از افغانستانی کار را تعطیل میکند.» به او میگویم همه کارگران ایرانی این گونه نیستند؛ ميپذیرد و میگوید: ما بدشانسی آورده ایم!»
برخورد قاطعانه در مسابقه فوتبالی که اوایل سال نود و چهار در ورزشگاه آزادی بین دو تیم امید ایران و افغانستان برگزار شد، نزدیک به نود هزار افغانستانی در ورزشگاهحضور یافتند و علی رغم حضور ماموران نیروی انتظامی ایران، برخورد چندانی با آنان صورت نگرفت. عده ای آن را اهمال کاری از سوی این نهاد دانستند و گروهی معتقد بودند با توجه به جمعیت کثیر افغانستانی ها، هر برخوردی ميتوانست امکان ایجاد یک تنش را داشته باشد. تنشی که طبعات سیاسی و امنیتی در پی آن بود اما آن چه مشخص است، نیروهای انتظامی ایران مطابق قانون با مهاجران غیر مجاز برخورد میکنند. احسان که او نیز در ایران بزرگ شده در این باره ميگوید: هرجا که افغانی ها جمع باشند امکان حضور ماموران انتظامی است. گاهی افغان ها به خودشان هم رحم نمی کنند. مثلا در عروسی برادرم که در تالار برگزار میشد، ناگهان ریختند و عده ای را دستگیر کردند. یکی آن شب به پلیس گزارش داده بود»
مهمان های ناخوانده هرچند دول افغانستان و ایران دارای روابط سیاسی به نسبت خوبی هستند، اما همان طور که اشاره شد، در این میان عده ای دل خوشی از حضور افغانستانی ها در ایران ندارند. بیکاری کارگران ایرانی و افزایش فساد، عمده مسائلی است که این افرادمعتقدند حضور مهاجران خارجی به بیشتر شدن آن دامن زده. به عنوان مثال معترضان به حضور یک افغانستانی در برنامه تلویزیونی به صفحه مجری آن در اینستاگرام هجوم برده و او را آماج انتقاد قرار دادند.
احمد سی و پنج ساله که ميگوید سال هاست به واسطه کارش در تعمیرگاه اتومبیل با افغانستانی ها سروکار داشته یکی از این افراد است: آنها عامل بدبختی ما هستند. برخی شان غیرت سرشان نمی شود. چند مدت قبل زوج جوانی که کنار خیابان منتظر تاکسی بودند را سوار کرده و به جای خلوتی برده بودند. بعد دست و پای مرد را بسته و در جلو چشمانش به همسرش تجاوز کردند اما این یک روی سکه است. تعدادی از ایرانیان برای مهاجران نیز مانند سایر انسان ها احترام قائل هستند. برای نمونه چندی قبل فیلمی از آزار و تحقیر تعدادی از مهاجران غیر قانونی افغان توسط چند مامور نظامی در موبایل ها دست به دست میشدکه انزجار بسیاری از ایرانیان را در پی داشت.
ستون به ستون فرج است رییسجمهور افغانستان در سفرش به ایران خواهان توجه بیشتر به مهاجران افغانستانی شد. دولت ایران پذیرفته است که کودکان مهاجر بتوانند بعد از این در مدارس دولتی به درس خود ادامه دهند. این دستورازسوی عالی ترین مقام نظام جمهوری اسلامی ایران صادرشده است: هیچ کودک افغانستانی، حتی مهاجرینی که به صورت غیرقانونی وبی مدرک در ایران حضور دارند، نباید از تحصیل باز بمانند وهمه آنها باید در مدارس ایرانی ثبت نام شوند. همچنین وزارت بهداشت ایران اعلام کرد قصد دارد تعدادی از افغانستانی ها را تحت پوشش بیمه قرار دهد: هشتصد و پنجاه هزارنفر از اتباع مجاز افغان در کشورمان جضور دارند که توسط بیمه سلامت ایرانیان، بیمه درمانی ميشوند.
در این بین گروهی معتقدند دولت ایران این گام ها را برای همسویی بیشتر با جامعه بین المللی برداشته است. موحد، کارشناس ارشد حقوق مدنی ميگوید: دادن گرین کارت و شناسنامه به اتباع خارجی در کشور ما نسبت به سایر کشورها به سختی انجام ميشود. ایران با تسهیل این امر و نیز دادن این قبیل امتیازات ميتواند وجهه خود را بهبود بخشد.
عاشوری کارشناس ارتباطات نیز معتقد است: مهاجران افغانستانی با این که ميدانند در ایران وضعیت چندان خوبی ندارند اما به دلیل همسایگی و اشتراکات دین و زبان این کشور را انتخاب ميکنند. ایران نیز طبق قوانین بین الملل و البته توافق نامه های بین دو کشور به آوارگان و مهاجران افغانی پناه داده است.در این میان ورود بی امان مهاجران و ازدواج با اتباع ایرانی و تشکیل خانواده، خود به خود قواعد و حقوق جدیدی را برایشان به همراه آورد که تبعات و عواقب بعدی اش دامن گیر جامعه شد.