رضا صادقیان
بازداشت برادر رئیس دولت دوازدهم در روزهای بعد از برگزار شدن انتخابات ریاست جمهوری و بازداشت برادر معاون اول دولت در روزهای اخیر موجی از واکنشهای مثبت و منفی را در میان کاربران شبکههای اجتماعی به همراه داشته است. هر زمان که یکی از بستگان و اهالی قدرت درباره مسائل مالی و یا پاسخ دادن به برخی سئوالات به مراجع مربوطه فراخوانده میشود بحثهای زیادی در رسانههای کشور و حتی شبکههای خارجی صورت میگیرد. همانند همیشه شماری از چهرههای رسانهای و اغلب سیاسی در راستای حمایت از دولت و یا علیه آن درباره چنین بازداشتی واکنش مثبت و منفی نشان میدهند. به عنوان مثال انتشار و بازنشر تصاویر اهدای جایزه در مراسمی رسمی توسط رئیس جمهوری به مدیر مالی گروه گردشگری را با شیطنت خاصی منتشر و یا هر کدام از موضعگیریهای چند روز گذشته معاون اول دولت دوازدهم را با برشهایی در متن سخنان به عنوان واکنش منفی به بازداشت برادرش معنا میکنند.
به نظر میرسد چنین روشی قبل از آنکه دغدغه اجرا شدن عدالت، مبارزه مستمر با فساد مالی، اداری و خواهان شفافیت مسائل مالی و سیاسی را داشته باشد، تلاش میکند سیاستورزی به سبک رفتار قبیلهای را ترویج کند. مبارزه با فساد مالی و سازمان یافته در هنگامهای اجرا و با پاسخهای مثبتی همراه خواهد شد که همه اشخاص سیاسی و اهل قدرت به مسئله بیتالمال و ستاندن حق مردم از دست رانتخواران بدون کوچکترین لکنت زبان و یا ندیدن از روی مصلحت در مقابل چنین وقایعی به جای اختیار کردن سکوت با تمام قدرت و امکانات در برابر آن اقدام به مقابله کنند.
در چنین وضعیتی برادر رئیس دولت، اخوی فلان وزیر و یا بستگان دور و نزدیک مسئولان در ردههای مختلف از حاشیه امن برخوردار نیستند و فساد مالی و اداری از سوی هر شخصی صورت گرفته باشد، محکوم و مذموم شمرده خواهد شد. ولی در نگاه قبیلهگرایانه، جناحی، طیفگرا و جریان محور به جای اینکه افراد و جریانهای سیاسی در مقابل فساد مالی به معنای عام آن ایستادگی کنند، دریچه مخالفت خود را با دوری و نزدیکی با شخص مورد اتهام و نزدیکان وی در مدار قدرت تنظیم میکنند، چنین واکنشهایی و یا سکوتهای مصلحتی یعنی سیاستورزی به شیوه افراد حاضر در قبایل و خروجی این رفتار قبل از آنکه مبارزه با فساد تلقی گردد، موافقت با آن است. در واقع افراد نزدیک به جریان سیاسی به دلیل اینکه گمان میکنند دوستانشان در برابر فساد آنها سکوت اختیار میکنند، خیالشان آسودهتر از همیشه خواهد شد. سیاستورزی قبیلهگرا یعنی فساد مالی اعضای جریان سیاسی غیرهمسو را در شب تاریک با چراغ قوهای در دست میبینیم ولی از دیدن فساد و رانتخواری نزدیکترین اشخاص در جریان سیاسی همسو را نمیبینیم و یا نمیخواهیم ببینیم و در بهترین شرایط سکوت و همگان را دعوت به تامل و پیشداوری نکردن میکنیم، چنین برخوردهایی قبل از هر عنوانی بازگو کننده سیاست قبیلهای است.
سیاستورزی با چنین روشهایی نه تنها بازگو کننده گام برداشتن به سوی شرایط مطلوب در مبارزه با فساد و رانتخواری نیست، بلکه نگاه شهروندان به اهالی قدرت و کنشگران سیاسی را در هر سطحی مخدوش و سرانجام آنکه سرمایه اجتماعی را با روند کاهشی روبهرو همه این مسائل به غیر افزایش آسیبهای سیاسی دستاوردی به همراه نخواهد داشت. به نظر میرسد قبل از آنکه دادگاهی صالحه برگزار نشده و یا جزئیات اتهامهای مالی نزدیکان اهل قدرت و هر کدام از شهروندان به صورت عمومی منتشر نشده است، نمیتوان رای به تبرئه یا محکومیت چنین افرادی صادر کرد. بهترین روش آن است که از سیاستورزی به سبک و سیاق قبیلهگرایان دوری و هر شخص و جریان سیاسی بهاندازه توان و میزان تاثیرگذاری در ساختار قدرت فساد مالی را با دوری جستن از دیدگاههای ناصواب و مصحلتهای بیهوده محکوم نماید، در غیر اینصورت نه تنها در محکوم کردن فساد موفق عمل نکردیم بلکه با تبلیغ سیاستورزی و مبارزه با فساد براساس افراد نزدیک به قبیله خودمان باعثترویج بدترین سوءبرداشتها در میان ناظران و شهروندان کشور میشویم. چنین مباد.