دکتر حسن دادخواه *
۱- میزان حضور مردم در انتخابات پس از برگزاری همه پرسی جمهوری اسلامی، همچنان در حد برگزاری رفراندم و همه پرسی برای اعلان مشروعیت اصل نظام، مهم تلقی ميشود و از این رو،هر بار در فصول انتخابات از مراجع دینی و رهبری نظام برای حضور حد اکثری مردم در انتخابات و خوب برگزار شدن آن، هزینه ميشود در حالی که اصولا نیازی به پادرمیانی این بزرگواران نیست.
۲- حضور مردم در انتخابات، تنها ابزار برای وجود آزادی در کشور و اعلان حمایت مردم از نظام تلقی ميگردد. این دو برداشت نه چندان درست، موجب گردیده شده است که این فرضیه نادرست به عنوان یک سیاست مسلم مورد پیگیری قرارگیرد: "هر چه حضور مردم در انتخابات بیشتر باشد موجب استوار تر شدن پایههاي نظام و بالا رفتن مقبولیت و مشروعیت آن ميگردد." بر این پایه است که دستگاههاي رسمی تبلیغاتی کشور و همه مسئولان کشور و نظام، با شروع فصل انتخابات و تا هفتهها پس از آن، خوب و پر شکوه و بی دردسر برگزار شدن انتخابات را در کانون سخنان خود قرار ميدهند.
همه این دغدغهها در حالی صورت ميگیرد که در جهان امروز و در بسیاری از کشورها و ساختارهای سیاسی موجود در جهان، دیگر حضور پر تعداد مردم در انتخابات نشانهاي از مقبولیت و مشروعیت حکومتها و دولتها به شمار نمی آید. اگر دقت کرده باشیم میزان حضور مردم در انتخاباتهاي کشورهای توسعه یافته جهان، زیر پنجاه در صد است و کسی این میزان از حضور را نشانهاي از نبود دمکراسی و غیر مشروع بودن دولتهاي آنان محسوب نمی کند.
واقعیت این است که در جهان امروز، شاخصهاي کمی و آماری از وضع سلامت، شفافیت اقتصادی، رشد تولید ملی، میزان سرانه، تورم، ارزش پول ملی، رونق کسب و کار و اعتبار گذرنامه و مانند آن، شاخصها و نشانههاي مقبولیت و مشروعیت نظامهاي حکومتی و دولتها به شمار ميآیند.
***
اما انتخابات سال ۹۲، دارای ویژگی هایی شد که از نظر ذهنی، برگزاری انتخابات را از حالت دردسرساز بودن بیرون آورد و ضمن تامین کردن نسبی نظر همه گروههاي سیاسی، مردم هم توانستند تحقق رای خویش را بیش از گذشته لمس کنند. در واکاوی این اتفاق میمون، به گفتههاي برخی از کنشگران سیاسی در باره مهمترین اتفاقات و تحولات پیش از برگزاری انتخابات ۹۲؛ بسنده ميکنیم که اعتراف نمودند وجود چند فرمایش و اقدام در برگزاری نیکوی انتخابات موثر بود که از آن جمله، ميتوان به موارد زیر اشاره نمود:
۱- فرمایش رهبر معظم انقلاب مبنی بر حق الناس بودن رای مردم.
۲- بی اطلاع بودن نزدیکان رهبری از رای رهبر. که بر این اساس کسی حق نداشت به مردم بگوید که رهبری به کدامیک از داوطلبان نظر دارد.
۳- وجود گفتمانهاي متفاوت در میان داوطلبان ریاست جمهوری که موجب رقابتی شدن نسبی انتخابات شده بود. ناگفته نماند که این اقدامات و فرمایشات گر چه در کشور ما تازه و بی سابقه بود ولی به طور متعارف در دیگر کشورها حتی کشورهایی مانند پاکستان، افغانستان و عراق که پیشینه چندانی در تمرین دمکراسی ندارند؛ چند سالی است که با جدیت مورد اجرا قرار ميگیرد و نهادینه گشته است.
به هر رو، تجربه موفق برگزاری انتخابات سال ۹۲، این پیام را در دل خود دارد که چنانچه مسئولان کشور ونظام، به قواعد متعارف برگزاری انتخابات بیش از گذشته، تن دهند؛ به دستاوردهای بهتری خواهند رسید. برای رها شدن از گرفتاریهاي خودساخته انتخابات در کشور و رسیدن به دستاوردهای مثبت آن ، پشنهاداتی در قالب گزارههاي زیر ميآید:
۱- ازآنجا که دستگاه متولی برگزاری انتخابات همواره از موضوعات دردسرساز بوده است و هر دولت و مجلس در آخرین ماههاي عمر خود با ارائه طرح و لایحه کوشش ميکند تا ترکیب و وظایف دستگاه برگزارکننده انتخابات را تغییر دهد؛ پیشنهاد ميگردد کمیسیون مستقل انتخابات در کشور تشکیل گردد تا از این پس هیچ مقامی نتواند در آن اِعمال نفوذ کند.
۲- از کلیه افراد واجد شرایط رای دادن، پیش از برگزاری انتخابات، ثبت نام به عمل آید و هویت آن شناخته و ثبت گردد. از رهگذر این ثبت نام، تعداد دقیق رای دهندگان و هویت آنان و محل و حوزه رای دادن ، معلوم ميگردد.
۳- از سازمانهاي مسئول بین المللی برای نظارت بر انتخابات دعوت شود. این دعوت نه نشان دهنده ترس و وادادگی سیاسی ماست و نه نشان دهنده کوتاه آمدن از مصالح ملی است. بلکه نشان دهنده اعتماد به نفس ما در تعامل با جهان و فایده آن خلع سلاح بد خواهان داخلی و خارجی کشور و نظام اسلامی است.
۴- در احراز صلاحیت داوطلبان، متن قانون به عنوان معیار و ملاک، رعایت گردد و از توسع مواد قانونی و افزودن تفاسیر و برداشتهاي مغایر با روح قانون که ميتواند وجود شائبه سیاسی را گسترش دهد؛ خودداری گردد. طبعا در ترکیب و تخصص و اطمینان از عدم وابستگی سیاسی اعضای دستگاه مسئول احراز صلاحیت ها، باید تجدید نظر گردد و تغییراتی صورت پذیرد. با وضع موجود، نگرانی از اِعمال سلیقه سیاسی در احراز صلاحیتها همچنان درد سر ساز خواهد بود. در هر حال، مردم باید مطمئن و آسوده خیال شوند که حکومت در مرحله احراز صلاحیت داوطلبان قصد ندارد تا دامنه حق انتخاب مردم را محدود کند یا در سطوح پایین نگه دارد.
۵- تقویم زمانی برگزاری انتخابات، زمان بیشتری را در برگیرد و بلند تر گردد، زیرا فشرده بودن تقویم و مراحل زمانی برگزاری انتخابات موجب گردیده است تا در کشور انفجار تبلیغاتی و اطلاع رسانی صورت گیرد و همین امر بر پرتنش و بحرانی شدن اوضاع افزوده است.
دانشیار دانشگاه شهید چمران اهواز
" در جهان امروز، شاخصهاي کمی و آماری از وضع سلامت، شفافیت اقتصادی، رشد تولید ملی، میزان سرانه، تورم، ارزش پول ملی، رونق کسب و کار و اعتبار گذرنامه و مانند آن، شاخصها و نشانههاي مقبولیت و مشروعیت نظامهاي حکومتی و دولتها به شمار ميآیند." (93145)