نوگل تاجدوزیان- روزنامه بهار
اگرچه هر روزه در سطح کشورمسائلی مطرح میشود که به موضوع قابل بحث میان تک تک افراد جامعه تبدیل میشود، اما در این میان برخی از رخدادها، اهمیتی دوچندان پیدا میکند. این روزها موضوع مهم و اساسی “انتخابات” است که ذهن بسیاری از افراد را به خود مشغول کرده است. انتخابات در هر کشوری به دلیل سرنوشت ساز بودن و تعیین آینده چند ساله جامعه، از اهمیت زیادی برخوردار است. همین اهمیت انتخابات موجب میشود افراد انگیزه مشارکت پیدا کنند و انتظار میرود که مسئولین و کاندیداهای محترم با داشتن اطلاعات کافی به طور مطلوبتری ایفای نقش نمایند تا کلیه افراد جامعه یدک کش تبعات حاصل از یک انتخاب ناشایست نشوند. در هر کشوری موضوع انتخابات از ابعاد و دیدگاههای متفاوتی مورد ارزیابی و بحث قرار میگیرد اما بعد روان شناختی آن با توجه به سطح اهمیتش چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. برای بررسی ابعاد روانشناختی مساله انتخابات، با حمیرا ورمقانی، دانشجوی دکترای تخصصی روانشناسی بالینی به گفتوگو نشستیم.
***
* انتخابات را از بعد روانشناختی چگونه میتوان تعریف کرد؟
انتخابات به نوعی همان «انتخاب» است. هر انتخابی محصول قضاوتها و فرآیند تصمیمگیری است واز منظر روان شناسی تحت تاثیرعوامل مختلفی قرار میگیرد. آن چه در انتخاب بسیار مهم است دو مسئله، آزادی انتخاب و مسئولیت انتخاب است. در کشور ما خوشبختانه حق آزادی انتخاب از لحاظ قانونی برای تک تک افراد جامعه لحاظ شده است. گاهی برخی افراد به دلایل خودشان با دست خودشان حقشان را میسوزانند.
* چرا در کشور ما انتخابات از اهمیت ویژهای برخوردار است؟
یکی از دلایل که موضوع انتخابات در کشور ما از اهمیت بیشتری برخوردار است میتواند این باشد که جو حاکم بر کشور جوی مبتنی بر جمع گرایی است. در جوامع جمع گرا افراد به طور گروهی به همفکری در مورد مسئلهای به تصمیم گیری و انتخاب میپردازند. اما گاهی این جمع گرایی تحت تاثیر پدیدههایی از جمله همرنگی قرار میگیرد که در روانشناسی اجتماعی به آن توجه زیادی شده است. همرنگی به این دلیل منفی است که در آن فرد انتخابش را براساس اصول اساسی و منطقی انجام نمیدهد و تصمیم و انتخاب فرد تحت تاثیر جمع و دیگران قرار میگیرد. از آنجایی که آینده روشن جامعه در گرو انتخاب آگاهانه تکتک آحاد جامعه است، لازم است عوامل روانشناختی موثر بر تصمیم گیریها و نحوه رهایی از تاثیر ناخواسته دیگران بر تصمیمهای فردی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
* چرا بعضی افراد بدون آگاهی تصمیم میگیرند؟
عوامل روان شناختی متعدی وجود دارد که عدم آگاهی و تشخیص آنها میتواند موجب شود افراد به طور موثر و اصولی عمل نکنند و تبعات حاصل از آن موجب ایجاد درد و رنج گروهی میشود.
* آیا تصمیمگیری ما انسانها در مواردی نظیر انتخابات در فرآیند منطقی صورت میپذیرد یا خیر؟
انسانها در همه تصمیمها به نوعی بر اساس شادی شماری عمل میکنند؛ اینکه یک انتخاب در مجموع چه میزان شادی و چه میزان غم برایشان به ارمغان میآورد و انتخابی مدنظر آنها خواهد بود که میزان شادی حاصله از میزان غم بیشتر باشد. همچنین گفته میشود که انسانها برای این امر اطلاعات را جمع آوری میکنند، آنها را سبک و سنگین میکنند و بعد تصمیمهای خود را اتخاذ میکنند. اما خبر بد اینکه متاسفانه با توجه به حجم بالای اطلاعات از طرفی و محدودیت فرصت، افراد معمولا نمیتوانند همه اطلاعات را دریافت کنند. چه تعداد از افراد جامعه فرصت میکنند که ضمن گوش دادن به همه مناظرهها، همه سوابق و همه برنامههای کاندیداها را از منابع دقیق و موثق مطالعه کنند و بعد تصمیم بگیرند؟ متاسفانه درصد چنین افرادی خیلی کم است و به همین خاطر افراد از میانبرهایی برای تصمیم و انتخاب استفاده میکنند که این میانبرها، همانند آنچه در مورد همنوایی گفته شد زمینه حضور و تاثیر دیگران بر تصمیمگیریها را افزایش میدهد. آگاهی از تاثیر این موارد میتواند در صحت تصمیمهای ما تاثیر داشته باشد.
* دیگران و رسانهها از چه طریق بر انتخاب ما ممکن است اثر بگذارند؟
انسانها فرصت کافی برای کسب اطلاعات مورد نیاز یک تصمیم گیری آگاهانه را ندارند. به این دلیل تحت تاثیر پیامهای این چنینی قرار میگیرند؛ پیامهایی با محتوای هیجانی، شواهد علمی نشان میدهد زمانی که یک پیام با بارهیجانی مطرح میشود مطالب مستدل و منطقی در مقابل آنها رنگ میبازند. از نمونههای خاص در مقابل شواهد آماری مشخص شده است که اگر شواهد آماری مثلا گویای مداخلاتی در یکی از آسیبهای اجتماعی است قدرت این شواهد در مقابل یک فیلم که یک فرد آسیب دیده و از رنج خود سخن میراند به مراتب کمتر است. آمادهسازیها و دسترسپذیری، زمانی که رسانهها بر واژه، یا مشکل یا مسالهای به میزان زیاد تاکید میکنند این موارد بیش از مطالب دیگر در ذهن ما در دسترس قرار گرفته و تصمیمهای ما تحت تاثیر بیشتر این مطالب قرار میگیرد. اگر رسانهای برای همه کاندیداها چهار ویژگی در نظر بگیرد که دو مورد آنها مثبت و دو مورد آنها منفی باشد، ظاهرا در مورد همه آنها منصفانه عمل کرده است اما اگر برای برخی از کاندیداها اول ویژگیهای مثبت و بعد ویژگیهای منفی و برای برخی دیگر برعکس عمل کند، به واسطه اثر تقدم، کاندیداهایی که ویژگیهای مثبت آنها اول بیان شده است مثبتتر ادراک میشوند. فرض کنید اقدامی توسط کاندیدایی صورت گرفته است که 60 درصد از سرمایههای کشور را هدر داده و 40 درصد به سرمایههای کشور افزوده است. نحوه بیان این مساله تحت عنوان قالببندی تصمیم نامیده میشود. اگر گفته شود که این کاندیدا اقدامی کرده که 40 درصد به کشور سود رسانده با این جمله که این کاندیدا 60 درصد به کشور ضرر رسانده هر دو جمله صحیح است ولی اینکه کدامیک بیان شود اهمیت زیادی در تصمیمهای ما دارد.
* آیا راهی برای تصمیم گیری منطقی وجود دارد یا خیر؟
پاسخ بیشک مثبت است؛ آنچه گفته شد صرفا برای حساس کردن تاثیرعوامل اجتماعی موثر بر تصمیمهای ما انسان هاست. برای اینکه تصمیمهای منطقی داشته باشیم، لازم است تفکر نقادانه را در خود پرورش دهیم و اینکه یک مطلب از چه منبعی و با چه هدفی منتشر شده است و تا چه حد اطلاعات ذکر شده دقیق است و آیا در بیان این اطلاعات از عواملی مثل هیجانی کردن و نظیر آن استفاده شده است یا خیر؟ استفاده از منابع اطلاعاتی متعدد همچون خود را تنها در معرض یک منبع اطلاعاتی قرار ندهیم و به استدلالهای بدون سوگیریهای قبلی که الزاما در صدد تایید و رد یکی از داوطلبان هستند توجه بیشتری داشته باشیم که منابعی که استدلالهای یک جانبه و هیجانی دارند. اختصاص زمان بیشتر برای انتخاب مان« انتخاب یک رئیس جمهور » اهمیت خیلی بالایی از دیگر انتخابهای هر روز ما دارد و برای آن لازم است وقت و فرصت بیشتری اختصاص دهیم تا به واسطه استفاده از میان برها، تحت تاثیر انتخابهای دیگر نشویم. این موارد تنها بخشی از موارد روانشناختی است که هر فرد برای انتخابهای خود باید آن را مد نظر قرار دهد و از آن جایی که تصمیم برای انتخابات ریاست جمهوری اهمیت ویژهای دارد چون هر رای میتواند تاثیر فراوانی در آینده افراد یک کشور داشته باشد باید بیش از هر زمان به موارد بالا توجه داشت. قطعا رعایت این گونه موارد به افزایش کیفیت زندگی، رضایت زندگی و سلامت روان خود و جامعه منجر خواهد شد.