محمد توکلي
روزنامه بهار
حال و هوای کشور همزمان با نوروزی شدن، انتخاباتی هم میشود و جریان اصولگرا با سر و صدایی بیشتر از جریان رقیبش مشغول تدارک دیدن مقدمات انتخابات است. با نگاهی به آن چه در عرصه سیاسی میگذرد میتوان به این نتیجه رسید که به واسطه تجربه هشت سالهای که مردم از در قدرت بودن اصولگرایان به چشم دیدهاند و همچنین توفیقات نسبی دولت اعتدال امکان پیروزی جریان رقیب روحانی در انتخابات96 اندک است، به خصوص اگر این مسئله را از خاطر نبریم که بزرگان جریان اصلاحات که با وجود همه محدودیت هایشان با یک ویدئوی چند دقیقهای توانستند همین یک سال پیش و در انتخابات مجلس موج حمایتهای مردمی را به سمت ائتلاف میانه روها ببرند در انتخابات96 نیز به شکل تام و تمام از حسن روحانی حمایت خواهند کرد.
اما آن چه برای رای آوری روحانی در انتخابات پیش رو تهدیدی مهمتر از رقبای سیاسی اش است دو طیف از مردم حاضر در متن جامعه هستند؛ طیف اول، به رسم معمول ما ایرانیان، گذشته را زود فراموش میکند و طیف دوم به دلیل انفعالهای دولت در حوزه سیاست داخلی و فرهنگ نسبت به تغییر شرایط و بهبود اوضاع مایوس شده است.
واقعیت آن است که اصولگرایان خود به خوبی واقفاند که سبد رایشان از عدد مشخصی بالاتر نخواهد رفت و اگر احمدینژاد هم رای خوبی آورد علت اصلی اش ویژگیهای شخص خودش بود نه حمایتهای این جریان سیاسی. در نتیجه میتوان چندان نگران رقبای اصولگرای روحانی نبود اما این دو طیف از جامعه که از آنها سخن به میان آمد میتوانند با عدم مشارکت جدی در انتخابات کار را برای روحانی سخت و پیچیده کنند. برای تقریب به ذهن میتوان انتخابات دور دوم شورای شهر تهران را به خاطر آورد. در آن انتخابات که میتوان از آن به عنوان آزادترین انتخابات برگزار شده در این قریب به چهار دهه یاد کرد و تقریبا همه طیفهای سیاسی فعال در آن مشارکت داشتند تنها به واسطه عدم مشارکت جدی مردم در آن انتخابات (تعداد مشارکت کننده در انتخابات حدود یک سوم دور قبل بود) اصولگرایان با همان سبد رای ثابتشان به پیروزی رسیدند که نتیجه آن شورا سر بر آوردن احمدینژاد و ایجاد مقدماتی برای تشکیل دولت نهم شد. حسن روحانی و تیم همراهش باید فکری اساسی برای این دو طیف تاثیر گذار در جامعه کنند. گروهی از جامعه هیچ تمایلی به قبول آمارهای اقتصادی ارائه شده از سوی مراکز رسمی آماری ندارند و هر چه هم گفته شود که همان افرادی که در گذشته این شاخصها را محاسبه و اعلام میکردند امروز هم همین کار را میکنند باز هم تاثیری ندارد، در نتیجه نیاز است آقای رئیس جمهور و دیگر دولتمردان بیش از گذشته تغییرات صورت گرفته در اقتصاد را برای مردم با زبانی همه فهم بیان کنند و بیش از هر چیزی از دستاوردهای ملموس اقتصادی دولت سخن بگویند. عدم همراهی رسانه انحصاری صداوسیما در این موضوع نیز سدّ راه دولتمردان خواهد بود.
به عنوان مثال این سازمان سیاسی-رسانهای که در اختیار یک اقلیت خاص است مدتی است گزارشهایی را از برخی گرانیها در اقلام اساسی مورد نیاز مردم منعکس میکند بدون آن که اشاره کند که مجموع قیمت همین سبد اقلام اساسی در گذشته (چه یک سال پیش چه در ابتدای دولت) با چه سرعتی شاهد افزایش قیمت بود و در امروز این سرعت چگونه است. بخشی از طبقه متوسط نیز نسبت به عملکرد دولت روحانی نسبت به موضوعاتی مانند رفع حصر و مانند آن که جزئی از وعدههای منتخبشان در انتخایات92 بود معترضند و این اعتراض در جاهایی تبدیل به ناامیدی شده است. رئیسجمهور در این سه ماه باقی مانده تا انتخابات خوب است که کمی صریحتر باشند و حداقل از موانع تحقق این قبیل وعده هایشان با مردم سخن بگویند و همان طور که نشان دادهاند که «این دولت در وقت اشتباه برای عذرخواهی کردن لکنت ندارد» اگر در عدم تحقق بخشی از وعده هایشان قصور و تقصیری متوجه خود میدانند عذرخواهی کنند.
کوتاه سخن آنکه رقیب روحانی در انتخابات پیش رو نه «جمنا» و «پایداری» است نه «بقایی» و دیگرانی که ذیل اصولگرایان تعریف میشوند، تنها رقیب او عدم مشارکت جدی مردم در انتخابات96 خواهد بود.