به روز شده در ۱۴۰۲/۱۲/۲۹ - ۱۲:۰۰
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۹ ساعت ۱۳:۵۴
کد مطلب : ۱۳۷۰۹۴

سردرگمی رسانه‌ای در ايران تلگرامي!

روزنامه بهار: تا به حال در شرایط بحرانی رفتار رسانه‌ای مسئولان فاجعه‌بار بوده است و حالا در شرایط نیمه بحرانی نیز این چنین شده است. به جای آنکه از تجارب گذشته بیاموزیم و به پیش برویم، مشغول عقب‌گردیم و هروز بدتر از دیروز. به عنوان یک نمونه ابتدا کانال‌های خبری و رسانه‌های رسمی کشور که برخی‌شان نام نهادهای نظامی کشور را نیز بر پیشانی خود دارند از بمب‌گذاری‌ تروریست‌ها در نزدیک منزل پدر شهید حججی در نجف‌آباد اصفهان خبر دادند. بمبی که با تلاش ماموران حفظ امنیت خنثی می‌شود.

مدتی بعد خبر به این شکل اصلاح می‌شود که این بمب خنثی نشده و در خارج از شهر منفجر می‌شود. کمی بعد خبر به این شکل تغییر می‌کند که هدف‌تروریست‌ها از این بسته انفجاری منزل پدر محسن حججی نبوده است و از منزل آن‌ها فاصله داشته است. مدتی بعد خبرها این‌طور اصلاح می‌شود که مسئله‌تروریستی و امنیتی نبوده است و این بسته انفجاری به دلیل خصومت شخصی در آن مکان قرار داده شده است. و حالا اعلام می‌شود که این بسته پر سروصدا اساساً انفجاری نبوده است!

سرگیجه گرفتید؟ ! حق هم دارید. این وضعیت خبررسانی مسئولان ذی‌ربط در مواقع بحرانی و نیمه بحرانی است. دیگر پس از این چند بار متوالی که در امر اطلاع‌رسانی در شرایط بحرانی شکست خورده‌ایم باید بپذیریم که ما این کار را بلد نیستیم و باید علم آن را بیاموزیم. اولین اقدامی که مسئولان کشورمان در بحران فراگرفته‌اند محدودسازی مجاری اطلاع‌رسانی است، امری که در ظاهر به قصد عدم به هم ریختگی رسانه‌ای در شرایط بحرانی انجام می‌گیرد اما در عمل بیشتر سبب ناهماهنگی‌هایی مانند آنچه شرح آن رفت و همچنین گسترش شایعات خواهد شد.

شاید اولین قدم آن است که بپذیریم اطلاع‌رسانی و فعالیت رسانه‌ای در بحران یک علم است و در گام دوم پذیرش این نکته ضرورت دارد که قبول کنیم که ما این علم را جدی نگرفته‌ایم. مسئولان ایرانی سال‌هاست با همان شیوه سنتی که هیچ سنخیتی با مختصات دنیای امروز ندارد در پی مدیریت بحران و اطلاع‌رسانی در شرایط بحرانی هستند. همین عقب ماندن از زمان نیز سبب آن شده که نوع عملکردمان در این حوزه هر بار خنده‌دارتر از قبل بشود. به نظر می‌رسد که باید تا بیشتر از این دیر نشده این نشانه‌های به هم ریختگی در شرایط بحرانی را جدی گرفته و با تغییر نگاه‌های نادرست، محدود و مانده در گذشته از علم روز و تجربه دنیا در این حوزه استفاده کنیم. دیگر باید یاد بگیریم که نیازی نیست همیشه در حال اختراع چرخ باشیم!