سالها قبل زمانی که پروین به محبوبیت و اعتبارش افتخار میکرد و ورزشگاه کارگران پر میشد، از هواداران نه تنها پرسپولیس، بلکه پروین که فقط برای دیدن سلطان از گوشه و کنار ایران به کارگران میآمدند و همان زمان بود که علی دایی با عنوان شهریار فوتبال ایران ، تلنگری به تاج و تخت پروین زد و چشمان آبی سلطان را سرخ کرد تا جائیکه پروین لب باز کرد و آنچه نباید در مورد دایی میگفت را بازگو کرد و شهریار را انسانی مشهور خواند که بویی از محبوبیت نبرده است و نان شهرتش را میخورد و دایی نیز جواب پروین را داد تا یک زخم عمیق در پرسپولیس به وجود بیاید، زخمی که اگر چه پروین بارها خواسته آنرا التیام بخشد اما هیچگاه بهبود کامل نیافته است و امکان سر باز کردن مجدد آن وجود دارد.
پروین جایگزین رویانیان شد تا سلطان دوباره مرد اول تصمیم گیری در پرسپولیس شود، اما این بار شهریار مرد اول تیم است و سرزمین سرخ، این بار سطان و شهریار را با هم در اختیار دارد تا به نوعی کبریت و باروت در کنار هم همزیستی مسالمت آمیزی را به نمایش بگذارند، اما کارد و پنیر، سفید و سیاه و... و به قول معروف دو سلطان در یک اقلیم نمیگنجند، حتی اگر اطرافیان بخواهند آنها را بگنجانند!
الف) عشق مشترک ---> پرسپولیس
ب) هدف مشترک ----> کسب سهمیه آسیایی
ج) رابط مشترک ----> هواداران (201774)