به روز شده در ۱۴۰۲/۱۲/۲۸ - ۲۰:۵۵
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۱۹ ساعت ۱۶:۵۹
کد مطلب : ۱۴۰۶۸۳

تداوم رویکرد غیرحرفه‌ای در صداوسیما

صادق صدرایی
1ـ موضوع «دروازه بانی خبر» که بر اساس آن هر رسانه‌ای شکل خبررسانی خود را مدیریت کرده تا خبرها به شکلی به مخاطب عرضه شود که مغایر با سیاست‌های کلی آن رسانه نباشد مسئله‌ای است که در همه رسانه‌های جهان وجود دارد. برخی از رسانه‌ها همچون شبکه خبری CNN، BBC و. . . در این زمینه حرفه‌ای عمل کرده و این اقدام را به شکلی انجام می‌دهند که بر اصل بی طرفی رسانه (و یا حداقل نمایش بی طرفی) خللی وارد نشود و برخی دیگر از رسانه‌ها همچون صداوسیمای ایران با اشتباهات بزرگ و به مستقیم‌ترین شکل ممکن این «دروازه بانی خبر» را انجام می‌دهند.

به عنوان مثال در مسئله موضع گیری‌های دو کشور روسیه و چین در اتفاقات مختلفی که در سطح جهان رخ می‌دهد ما شاهد آن هستیم که همواره در بخش‌های خبری صداوسیما بخشی از واقعیت بیان نمی‌شود. به عنوان مثال در موضوع فاجعه انسانی رخ داده در میانمار ما شاهد آن بودیم که شورای امنیت به دلیل مخالفت‌های صریح این دو کشور نتوانست یک حتی قطعنامه غیرالزام آور محکومیت در این زمینه صادر کند اما آنچه در صداوسیما شاهدش بودیم بی توجهی کامل به این خبر و تمرکز بر موضوع جایزه صلح نوبل چند سال پیش رهبر حزب حاکم بر میانمار بوده است!

شاید بتوان یکی از مهمترین دلایل وجود چنین رویکرد غیرحرفه‌ای در صداوسیما را گسترانیده شدن سایه سیاست بر آن و رخت بر بستن حرفه‌ای گری در بخش‌های مختلف این رسانه انحصاری دانست. هنگامی که در تصمیم گیری‌ها به خصوص در بخش سیاسی این رسانه سیاست به معنای جناح‌گرایی حرف اول را بزند و مناسبات حرفه‌ای جایگاه چندانی نداشته باشد به طور طبیعی می‌بایست شاهد چنین ناشی گری هایی هم باشیم.

2ـ در روزهای اخیر واکنش‌ها به اظهارنظر یک بازیگر درجه چند سینما درباره موافقت با ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاه‌ها بخش عمده‌ای از مطالب منتشر شده در فضای مجازی را به خود اختصاص داد. در این که آنچه این فرد گفته است جای نقد و اعتراض بسیاری دارد شکی نیست اما نکته رسانه‌ای در این ماجرا آن است که این صحبت‌ها در برنامه‌ای اینترنتی در هشت ماه پیش گفته شده و در همان زمان نیز منتشر شده بود. اما به یکباره رسانه‌ای به دلایلی که برای آنان که از نزدیک این موضوع را دنبال می‌کنند مشخص است این بخش از آن برنامه را اکنون بازنشر کرده است و باعث این حجم از اعتراضات شده. اینکه رسانه‌ای سعی دارد اختلافات شخصی را به زردترین شکل ممکن و با بازنشر خبری کهنه حل و فصل کند به‌اندازه کافی نشانگر رفتار غیرحرفه‌ای آن رسانه است اما نکته جالب‌تر واکنش فعالان رسانه‌ای، اجتماعی و. . . به این اتفاق است که وارد یک بازی سخیف بین بازیگری درجه سه و رسانه‌ای غیرحرفه‌ای می‌شوند. به نظر می‌آید پررنگ کردن چنین افرادی حتی به واسطه نقل و نقد اظهاراتشان تنها سبب دورافتادن از مسائل اصلی است و احتمالا باعث خوشحالی جریانی که حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی را بر نمی‌تابد.