گروه سیاسی: عبدالعلی علیعسکری، رییس سازمان صداوسیما در نشستی با حضور مدیران کل مراکز استانی صداوسیما گفته است که «رسانه ملی همچون همیشه و البته کاملتر و دقیقتر از قبل باید با رعایت بیطرفی در انتخابات زمینه حضور پرشور مردم و تشکیل مجلسی انقلابی و باکیفیت را در آغاز گام دوم انقلاب فراهم آورد»
با نگاهی دوباره و توجهی اندک به این اظهارنظر با تناقضی عجیب روبرو میشویم؛
رعایت بیطرفی و تلاش برای تشکیل مجلس انقلابی؟! واقعیت آن است که در یک دهه اخیر جریان انقلابی بیشتر از آن که به تمامی باورمندان به آرمانهای مردم در انقلاب۵۷ اطلاق شود کلیدواژهای است که در محافل سیاسی و رسانهای برای خطاب قرار دادن اقلیتی تندرو در جناح اصولگرا استفاده میشود و از همین رو هنگامی که رییس سازمان صداوسیما، مدیران ارشد این رسانه را به تلاش برای تشکیل مجلس انقلابی دعوت میکند به سادگی میتوان دریافت که مقصود او از به کار بستن چنین عبارتی چیست و کدام جریان سیاسی را مد نظر دارد.
با نگاهی به تغییرات رخ داده در سطوح مدیریتی سازمان صداوسیما شاهد هستیم که چهرههایی از همان جریانی که رییس این رسانه دستور حمایت از آن را برای حضور در مجلس صادر کرده است تقریباً تمامی ارکان مدیریتی صداوسیمایی که رسانه ملی نامیده میشود را در اختیار خود گرفتهاند.
از گروههای موسوم به اندیشهورز که پشت صحنه تصمیمگیری شبکههای رادیو و تلویزیون هستندتا شبکه سابقاً پر بیننده سه سیما و در اختیار دادن یک شبکه ۲۴ ساعته به چهرههای سیاسی و فرهنگی تندرو نمونههایی از مواردی است که شاهد حضور افراد خاص که بارها با پاسخ منفی مردم روبرو شدهاند در پشت و روی صحنه صداوسیما هستیم. به نظر میآید با چنین ترکیب مدیریتی اگر خبری از دستور رییس سازمان صداوسیما نبود هم تمامی تلاش چنین افرادی تبلیغ برای تشکیل مجلس اصطلاحاً انقلابی و در واقعیت ضد مردمی میبود، چه رسد به شرایط فعلی که شاهد نقض آشکار بیطرفی در انتخابات و فرمان علنی رییس سازمان برای حمایت از جریانی خاص نیز هستیم.
شاید بتوان با رویکردی روانشناختی نیز به این موضوع نگریست. علیعسکری تا پیش از تکیه زدن بر کرسی ریاست سازمان صداوسیما مدیری در حوزه مسائل فنی بود که فارغ از مسائل سیاسی به فعالیتهای حوزه مسئولیت خود میپرداخت، او اما پس از انتصاب به ریاست صداوسیما به جای ایفای نقش تصمیمگیر برای این رسانه عریض و طویل نقش مجری بی اختیاری را ایفا کرد که توصیهها و دستورالعملهای دیگران را اجرایی میکند. به نظر میآید در هم آمیختن این دو وجه از شخصیت علیعسکری در ناخودآگاهش سبب بروز چنان تناقض آشکاری در اظهارات او شده است؛ وجه تکنوکراسی شخصیتش بر ضرورت بیطرفی تاکید دارد و وجه مجری توصیههای دیگران بودن شخصیت او بر لزوم کمک به پیروزی یک جریان سیاسی در انتخابات مجلس اصرار میکند! شاید ریشه تناقض گفتاری و رفتاری او، این مسئله روانی باشد.
مشتی اصولگرا و تندرو حاکم بر برنامه های ان (364234)