گروه اقتصادی: فساد از جمله کلیدواژههای پر تکراری است که در فضای رسانهای کشور شنیده میشود.
چه کسانی که در جایگاه منتقد حضور دارند و در تحلیل شرایط بحرانی موجود یکی از علل چنین وضعیتی را وجود فساد و سیستمی شدن آن عنوان میکنند و چه دیگرانی که بر کرسیهای قدرت تکیه زده و مدتی است ردای فسادستیزی بر تن کردهاند. این هر دو از فساد میگویند اما آیا به واقع گویندگان و شنوندگانی که روزانه چندین و چند بار از فساد میگویند و میشنوند به درستی میدانند که از چه پدیدهای حرف میزنند؟!
پاسخ به این پرسش در نگاه نخست بدیهی به نظر میآِید و میتوان گفت تعریف فساد همین پروندههای قطوری است که هر سال صفری بر صفرهای ارقام آن افزوده میشود و یا فساد همین تبعیضهای آشکار، پارتی بازیها، رشوهها، زیرمیزیها و مانند آن است که بسیاری تجربه مواجه شدن با آن را داشتهاند و افراد زیادی را به این نتیجه رسانده است که جز از این مسیر امکانی برای موفقیت وجود ندارد! اما اگر به لایه زیرین پرسش از فساد دقت کنیم به این نتیجه میرسیم که اتفاقا به طور دقیق نمیدانیم فساد چیست؟ چه میزان از نظام حکمرانی کشور درگیر فساد شده است؟
نقش ساختارها و افراد در وقوع مفاسد به تفکیک چقدر است؟ درصد افزایش فساد در هر سال نسبت به سال گذشته چه قدر افزایش یا کاهش پیدا کرده است؟ و. . . مسیر فسادستیزی را میتوان از محکمهها و داغ و درفش عبور داد و با چند اعدام و حکمهای حبس طولانی مدت برای مفسدان، بی توجه به ساختار فسادزا ژست فسادستیزی گرفت اما به نظر میآِید که راه صحیح، در گام نخست شناخت موضوع است.
با نگاهی به تجارب سایر کشورها شاهد هستیم که اغلب کشورهایی که توانستهاند از پس مبارزه با فساد بر بیایند پیش از هر اقدامی تاسیس نهاد ملی سنجش فساد را جدی گرفتهاند. نهادی فراحاکمیتی و مستقل که کارویژه آن ارزیابی میزان فساد در ساختارهای اداری و مدیریتی کشور و سنجش ناکامی و یا موفقیت اقداماتی است که با نام فسادستیزی انجام میگیرد. جای خالی نهاد ملی سنجش فساد از یک طرف سبب عدم شناخت دقیق از میدان عمل میشود و از طرف دیگر میتواند مدیران را دچار «جهل مرکب» کند.
توضیح بیشتر آن که تا هنگامی که ندانیم با چه مبارزه میکنیم این مبارزه بیشتر شبیه انداختن تیری در تاریکی است که ممکن است بر خلاف انتظار تیرانداز، این تیر به سوی خود او کمانه کند. از طرفی دیگر هنگامی که عملکرد مدیران از سوی نهادهایی مستقل و خارج از سیستم کاری آنان ارزیابی نشود ممکن است اقداماتی با هدف مقابله با فساد اتفاقا به گسترش فساد هم بینجامد!