...هیچکدام از ما از این جامعه ربوی در امان نماندهایم و حتی در رهن خانه نیز، اگر چه پول رهن امانتی نزد صاحبخانه تلقی ميگردد، ولی در واقع با نرخ سی درصد در اجاره بها محاسبه ميشود. حال سوال اینجاست که با نرخ بهره بیست تا بیست و دو درصد بانکها و موسسات اعتباری، آیا سرمایه گذاری مبتنی بر ریسک در حوزه تولید امری معقول است؟...
عطا افشاریان
گروه اقتصادي: در خبرها آمده بود اخيرا و در يك رقابت دوشادوش با بانكهاي به اصطلاح خصوصي، بانكهاي دولتي هم سود سپردههاي كوتاه مدت خود را تا 22 درصد افزايش دادهاند! با نیم نگاهی به متون مذهبی همه ادیان به خوبی بر میآید که ربا (سود بر سپرده پول) را یکی از آفتهای جامعه انسانی بر شمردهاند. اگر بدعتهایی که در ادیان به وجود آمده اند را تلقی نکنیم، دریافت ربا از هر شخص و با هر عنوان حرام شده است. متون علمی اقتصادی دنیا نیز همواره به مبارزه ربا برخواسته است به عبارتی ایجاد پول با پول و نه کار و هنر و خلاقیت، مختل کننده سیستم اقتصادی صحیح و مولد است.
در ایران خصوصا پس از انقلاب، بحث بانکداری اسلامی همواره مطرح بوده است ولی پس از 37 سال همچنان تا رسیدن به بانکهای بدون ربا فاصله زیادی داریم! مهم نیست وامهای بانکی را با چه عنوانی به مردم با بهره های سنگین واگذار کنیم، هر اسم و عنوانی که داشته باشد، در واقع آنچه در ازای آن دریافت ميگردد سود است. همین امر موجب گردیده است که در بازار نیز به همین شکل اجناس و پول با نرخ بهره بالا، به مردم داده شود.
نکته در خور تامل آن است که هیچکدام از ما از این جامعه ربوی در امان نماندهایم و حتی در رهن خانه نیز، اگر چه پول رهن امانتی نزد صاحبخانه تلقی ميگردد، ولی در واقع با نرخ سی درصد در اجاره بها محاسبه ميشود. حال سوال اینجاست که با نرخ بهره بیست تا بیست و دو درصد بانکها و موسسات اعتباری، آیا سرمایه گذاری مبتنی بر ریسک در حوزه تولید امری معقول است؟ در سیستمی که پول با مکانیزم فروش اقساطی خودرو و خانه و سایر ملزومات مردم، ميتواند تا سی درصد و حتی پنجاه درصد سود تولید کند، آیا درگیر شدن در تولید، نیروی کار و بیمه و مالیات و هزاران دردسر تولید و ایجاد بنگاه اقتصادی در کشور، امری پذیرفتنی است.
نظام اقتصادی و ساختار قوانین بنگاه داری ما هنوز نتوانسته است راهی هموار برای ایجاد کسب و کارهای خصوصی ایجاد نماید. بروکراسی عجیب اداری و خوانهای متعدد کسب مجوز و پرداخت پول در ایجاد بنگاههای اقتصادی به خوبی مشهود است، به گونهاي که ایجاد یک فروشگاه کوچک حداقل یک تا دو ماه زمان انتظار و پیگیری را دربر دارد. در چنین نظام بروکراتیکی، ایجاد ساختار تولید محور و مبتنی بر خلاقیت ممکن نخواهد بود.
افزایش سود بانکی و نرخ بهره در بانکها و بازار، سبب حرکت پول مردم از بنگاههای تولیدی به سمت سفته بازی و رباخواری ميشود، که نتیجه مستقیم آن در بورس کشور دیده ميشود. در نظام مبتنی بر کار که در اسلام نیز پذیرفته شده است، کار و سرمایه سهم مشخصی در سود و زیان دارند، این در حالیست که نظام بانکی کشور همواره در ارائه وامها با سود همراه بوده است، آیا تمام وامهای اخذ شده با موفقیت سرمایه گذاری و تولید همراه بوده است؟ به طور حتم چنین امری ممکن نخواهد بود.
مادامیکه نظام بانکی کشور و از همه مهمتر نظام مالیاتی و تجاری کشور، ساختار سنتی خود را طی کند و انگیزه و عزم جدی برای توسعه وجود نداشته باشد، بیکاری و کاهش تولید امری بدیهی در کشور خواهد بود. برای توسعه کشور نیازی به خلق روشهای جدید نیست، بلکه توسعه و پیشرفت نتیجه مستقیم تعامل بشری است و به اشتراک گذاری دستاوردهای علمی.
دنیای نوین با دنیای یکصد سال پیش متفاوت است و از بریتانیا و یا استعمار فرانسه خبری نیست و ملتها نیز چنین اجازهاي نخواهند داد، ولی در دنیای نوین بهترین مدیران آمریکایی و بریتانیایی در شرکتهای شرق آسیا وظیفه رهبری را بر عهده ميگیرند، این مدیران به طور حتم به دنبال منافع آمریکا یا بریتانیا نخواهند بود بلکه آنها مدیرانی چند ملیتی هستند که به دنبال توسعه بلندپروازیهای خود هستند. تفکری موفق خواهد بود که بهترینها را بدون داشتن نگاه منفی به غرب یا شرق، برای کشور خود فراهم سازد.