محمد توکلی
خبر احضار دو تن از فعالان رسانهای مرتبط با یک رسانه تندرو که ظاهرا بی ارتباط با پیگیریهای نهادهای امنیتی در خصوص پرونده حمله به رییسجمهور در راهپیمایی روز قدس نبوده است واکنشهای متفاوتی را برانگیخت. در خصوص واکنشهای مختلف به این احضار چند ساعته و همچنین این پرونده که ظاهری ساده دارد اما در عمل با پیچیدگیهای خاصی همراه است نکاتی قابل ذکر است.
1ـ اینکه تندروها به واسطه این احضار چند ساعته و ملایم، اندکی از آزادی بیان و اندیشه یادی کردند و در نقد سایه انداختن فضای امنیتی در عرصه سیاست و رسانه سخن گفتند خودش جای خوشحالی دارد و میتوان خوشبینانه امیدوار بود که با درک چنین فضاهایی هر چند با درصد بسیار کمتری از آن چه بر سر سیاسیون و رسانههای اصلاح طلب میآید فضا برای اصلاح این برخوردها بیشتر از قبل فراهم شود.
2ـ برخی با یادآوری اقدامات فرد احضار شده و افرادی مانند او در دورههای سیاسی ملتهب کشور مانند وقایع88 بر این اعتقاد بوده و هستند که نباید در چنین موضوعاتی در حمایت از فردی که با او برخوردی هر چند اندک شده است وارد میدان شد. به نظر میآید این نگاه، نگاهی نادرست و ناشی از نوعی قبیله گرایی سیاسی است. اگر به واقع به دنبال بسط و گستردش دموکراسی در کشور هستیم باید با برخورد قهری و امنیتی با امثال حامد طالبی یا هر فعال سیاسی و رسانهای دیگری که چه مانند ما میاندیشد و چه بر ضد ما فعالیت میکند مقابله کرده و به آن معترض باشیم.
3ـ حمله و توهین اقلیتی تندرو به رییسجمهور روحانی اقدامی ناشایست، خلاف منافع ملی و نشانگر عصبانیت جریانی خاص از شکست سنگینی است که در انتخابات96 از مردم متحمل شدهاند و حالا میخواهند انتقام این شکست را از مردم و منتخبشان بگیرند و برای این امر هیچ مانع اخلاقی، قانونی، شرعی و... را هم پیش روی خود نمیبینند. با این وجود به نظر میآید نگاهی امنیتی به اعتراض (هر چقدر تند و توهین آمیز) بخشی از جامعه (هر چند در اقلیت محض باشند) به رییسجمهور نگاهی نادرست و ماقبل نقدپذیری است. تقسیمبندی نقد به سازنده و تخریبی و قرار دادن چنین اعتراضات تندی در دسته «نقدهای تخریبی» آغاز فرار از نقد است. از همین رو به نظر میآید که به جای امنیتی کردن پرونده اعتراض به رییسجمهور باید این پرسش و اعتراض در سطح جامعه مطرح شود که چرا اجازه مطرح شدن یک صدم چنین اعتراضات و نقدهایی نسبت به سایر مسئولان وجود ندارد؟ آیا مردم حاضر در متن جامعه از آنان بیشتر از منتخب 24 میلیونی راضی هستند؟!
4ـ برخی واکنشهای نزدیکان دولت مبنی بر اینکه در این ماجرا دست اسرائیل و منافقین و استکبار جهانی را میبینند بیشتر شبیه یک شوخی است و بسیار عجیب است که معاون حقوقی رییسجمهور حقوقدان هم چنین نظری را درباره این واقعه مطرح میکند. کاملا روشن است که این اتفاق هیچ ارتباطی به خارج از کشور ندارد و یک موضوع داخلی است. عدهای از شکست سختی که در انتخابات خوردهاند عصبانیاند و در حال تخلیه روانی خود هستند؛ گاه در مقالهای در رسانه ای، گاه در صداوسیمای انحصاری، گاه در یکتریبون عمومی و این بار هم در راهپیمایی روز قدس و حمله به رییسجمهوری که حالا دیگر پس از رای قاطعش در انتخابات96 میتوان با خیال راحت او را محبوب مردم دانست.
5ـ اگر دستگاههای امنیتی کشور به واقع به دنبال پیدا کردن صحنه گردانان این ماجرا هستند، آنها به سادگی قابل شناسایی اند! تنها کافی است به این سوال پاسخ داده شود که چه کسانی از زمان و موقعیت حضور رییسجمهور، معاون اول و نایب رییس مجلس که هر سه تنها به واسطه این که صدای مردماند مورد حمله لفظی و فیزیکی این اقلیت خاص قرار گرفتند در راهیپمایی روز قدس مطلع بوده اند؟ پاسخ به این سوال، کار شناسایی آمران این حملات را بسیار ساده خواهد کرد.
سخن آخر آن که مدارا و پذیرش این نوع اعتراضات به شدت تند هم درس خوبی برای دیگر مسئولان کشور است و هم از پلیسی – امنیتی شدن فضا که در بلند مدت که بیش از همه به ضرر همراهان دولت روحانی است جلوگیری خواهد کرد.