علیرضا طالبزاده
نوام چامسکی پدر زبانشناسی مدرن، و اندیشمند و فیلسوف نامدار معاصر در یکی از تئوریهای معروفش درباره نحو زبان از ساختارهایی بنام «زیر ژرف ساخت» و «روساخت» بحث میکند. او میگوید که روساخت هر جمله زبان جلوهای از زیرساخت است و از آن نشات میگیرد. زیرساخت (ژرف ساخت) بسی پیچیده و بزرگ است و روساخت تنها درصد کوچکی از روساخت را منعکس میکند که ممکن است به اشکال مختلف ظاهر شده و خود را نشان دهد. روساخت همانطور که از اسمش پیداست لایههای رویی و بالایی است و زیرساخت لایههای درونی و زیرین را تشکیل میدهد. زیرساخت چیزی شبیه کوه یخ است که در زیر سطح آب قرار گرفته است و روساخت نوک و قسمتی از کوه یخ است که بیرون از سطح آب قرار گرفته است. لذا زیرساخت بسی مهمتر و وسیعتر از روساخت است. بدون توجه به زیرساخت و تنها با استناد به روساخت ره به جایی نتوان برد و بندرت میتوان تحلیل و توضیحی درست ارائه داد.
چیزی که مصطفی تاجزاده معاون سیاسی عبدالله نوری وزیر کشور دولت اصلاحات به هنگام بحث درباره علل مشکلات عدیده کشور از آن تحت عنوان «دولت پنهان» نام میبرد. قبل از تاجزاده، پروانه سلحشوری نماینده اصلاحطلب مجلس در نطق معروف 13 شهریور خود اشارهای به دولت پنهان داشت و از تعدد دولت «آشکار و پنهان» در نظام سخن به میان آورد. قبل از اینکه به «تئوری دولت پنهان» که اخیرا توسط تاجزاده مطرح شد بپردازم ضروری است به این نکته اشاره کنم که چه برای دولت پنهان به وجودی سازمانی یا ساختاری قائل باشیم و چه نباشیم دولت پنهان چیزی است که نمیتوان آن را انکار کرد، چیزی است که وجود دارد و موتور آن کم و بیش در طول این سالها همیشه روشن بوده است چرا که آثار، عوامل و کارنامه آن را از اوایل انقلاب تا زمان حاضر میتوان ردگیری و پیگیری کرد.
نظریه دولت پنهان تاجزاده نظریه در خور توجهی است. نظریهای است که تا حد زیادی میتوان حجم عظیمی از مشکلات سیاسی و اقتصادی کشور را در چارچوب این تئوری تبیین و توجیه کرد. میتوان ادعا کرد که اگر این تئوری به خوبی پرداخت شود اصول اساسی و استانداردهای یک تئوری به معنی واقعی کلمه را در خود نهفته دارد. دولت پنهان از همان اوان انقلاب حضوری فعال داشته و موجود بوده است و مانند عنکبوت تارهای خود را در همه جا گسترده است: از تسخیر سفارت ایالات متحده و اعدام هویدا و افراد دیگر گرفته تا اسیدپاشی و حمله به سفارت کشورهای دیگر و ضرب و شتم نماینده مجلس و بهم زدن کنسرتها و مانع اکران فیلمها شدن، کوبیدن برجام... و این اواخر داستان «استخر فرح».
اگرچه در طول این سالها تعداد انگشت شماری از عوامل دولت پنهان منزوی شدهاند اما دولت پنهان همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد. دولت پنهان همیشه هم در برابر و بر ضد دولت «پیدا» و قانونی نبوده است بلکه در مقاطعی با آن کنار آمده و همراه شده است که این باعث وارد آمدن آسیبهای جبرانناپذیر اقتصادی و سیاسی به کشور شده است اما سوال اساسی این است که چطور میتوان فعالیت دولت پنهان را صفر کرد یا حداقل آن را کم کرد. تاجزاده میگوید که دولت پنهان را با افکار عمومی میتوان کنار زد اما این کافی نیست برای به حداقل رساندن فعالیت دولت پنهان بایستی شاهرگهای اقتصادی و سیاسی و منابع مالی و تدارکاتی آنها را قطع کرد و نیز عوامل آنها را شناسایی و فعالیت آنها را در مجلس، وزارتخانهها و بدنه دولت، سازمانها و نهادهای دولتی محدود و تحت کنترل درآورد. در خاتمه با مدنظر قرار دادن تئوری دولت پنهان تاجزاده به تعدادی از ویژگیهای این نوع دولت اشاره میگردد.
- به جایی پاسخگو نیستند.
- میانه خوبی با شفافیت ندارند و خود شفافیتی در عملکرد ندارند.
- کارنامه درخشانی در انقلاب و جنگ ندارند.
- به جای خرد و تدبیر ترجیح میدهند از شمشیر استفاده کنند.
- دارای قدرت زیادی هستند.
- خشونت و دادوبیداد را با انقلابی گری اشتباه میگیرند و ادای انقلابیون واقعی را در میآورند.
- در پی ایجاد تنش در کشور هستند.
- موازی کاری میکنند.
- از تریبون هایی که دارند ترور شخصیت میکنند و دست به حملات لفظی میزنند.
- با آزادی مطبوعات و رسانهها مخالفند.
- معمولا درک درستی از اوضاع و احوال جهان و کشور ندارند.
- مذاکره با جهان خارج را برنمی تابند.
- معمولا سواد و مطالعات اکادمیک درست و حسابی ندارند و سعی میکنند برای خود پیشینه اکادمیک درست کنند.