گروه سياسي: سالهاست که دیگر صدا و سیما، ملی نیست، شاید کیهانی! باشد یا فارسنيوزی! یا لثاراتی و رجانيوزي! اما هر چه هست، ملی نیست. بدون توجه به افکار و نظرات ایرانیان، هر که را بخواهد مينوازد و به هر که نخواهد و دوست ندارد (اصولگرا و اصلاحطلب هم فرق ندارد) ميتازد.
مهیار مشتاق
سالهاست که صدا و سیما دیگر رسانهاي فراجناحی نیست، بلندگویی است که صرفا تندروی را فریاد ميزند و در آن، تنها عدهاي خاص بدون قبول مسئولیت عواقب آنچه ميگویند، هر چه ميخواهند، ميگویند. رسانهاي که وظیفه خود ميداند تلاش نماید هر اندیشهاي را مخالف با اندیشه مسئولینش تخطئه نماید و هر بازی را که در آن سهمی ندارد، بر هم زند!
هر روز از نرخ بیکاری، بزهکاری و فقر مردم آمریکا و اسپانیا و ... بگوید و اما چشم بر فقر منجر به خود فروشی و دزدی و بزهکاری و ... اتباع ایرانی ببندد. راستی کسی از مسئولین صدا و سیما خبر دارد نرخ کبد چند است؟ آنانکه گاه به آوا و تصویر این رسانه گوش فرا ميدهند و چشم ميدوزند شهادت دهند براستی تاکنون چند بار از رسانهاي که وظیفه خود ميداند به جای تمام سازمانهاي نظارتی و اجرایی و قضایی انجام وظیفه نماید، گزارشی شنیدهاند که به مردم توضیح دهد چرا علیرغم هزینههاي ماهیانه میلیاردی در صدا و سیما، رویگردانی جامعه هر روز از برنامههاي این رسانه و اقبالشان به برنامههاي شبکههاي ماهوارهاي بیشتر ميشود؟
کدامیک از مسئولیت غیرتمند این رسانه ميتواند اعلام نماید منبع دریافت اخبار چند درصد از اتباع ایرانی، صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران است؟ سالهاست صدا و سیما از مردم فاصله گرفته است. مردم همواره پویا و در حرکت به جلو بودهاند و مسئولین صدا و سیما اسیر رخوت، در جا زدهاند. گرچه شاید گاه وقایعی نظیر انتخابات اخیر ریاستجمهوری تلنگری بر افکار منجمد آنان زده اما یکدندگی آنان بر ادامه خط و مشی پیشین، بدون توجه به خواست جامعه، این رسانه را به همان حالتی که بوده بازگردانده: بلندگویی برای قرائت پیام افراط! تصور نمیکنم نیازی برای ذکر مثال باشد، که هر یک از خوانندگان این سطور قادرند خود چند ده مورد را به خاطر آورند.
در حالیکه تنها چند ماه از حضور مردم در خلق حماسه سیاسی سال ميگذرد، ظاهرا تاثیر تلنگر اجتماع بر صدا و سیما پایان یافته و این رسانه در راستای استراتژی پیشین خود در ایجاد فاصله هر چه بیشتر از جامعه و گرایشات اجتماعی، تخریب دولت منتخب اکثریت قاطع مردم را در هر زمینهاي و به هر بهانهاي آغاز کرده است، از شبههافکنی در زمینه مذاکرات هستهاي گرفته تا حمله به اظهارات رییس میراث فرهنگی و گردشگری در خصوص مخالفت با محدودیتهاي غیر ضرور موجود در جامعه یا به سخره گرفتن سخنان نماینده وزیر بهداشت در سازمان عالی نظام پزشکی در خصوص پرداخت یارانه پزشکی به مردم صرفا توسط جامعه پزشکی و ....!
بی شک انتقاد حق هر صاحب نظر و صاحب اندیشه و رسانهاي است. به چالش کشاندن هر تفکر و ایده در شرایطی که فضای مناسب برای مباحثات کارشناسان موافق و مخالف آن ایده فراهم باشد، نه تنها موجب اتخاذ تصمیماتی با منافع ملی و اجتماعی بیشترخواهد شد، که در پرورش و اعتلای همان ایده نیز موثر خواهد بود. بحث بر سر انتقاد نیست، بر سر یک طرفه به قاضی رفتن رسانهای است که خود را رسانه ملی ميخواند و بسیاری از ایرانیان و از جمله رییس محترمجمهور اعتقاد دارند: «متاسفانه صدا و سیما در عملکرد خود به صورت میلی عمل ميکند و به نظرات مردم احترام نمیگذارد».
شاید انتظار درک پیام انتخاب مردم از صدا و سیما و حرکت در جهت احترام به این انتخاب و رعایت اعتدال (به عنوان پیام کلیدی انتخابات) در برنامههاي خود انتظار زیادهاي نباشد، اما علی الظاهر مسئولین محترم صدا و سیما برای این امر نیازمند دریافت تلنگری دیگرند. در همين راستا هرچند تكراري اما پیام انتخابات را مجددا به مسئولین صدا و سیما گوشزد مينماییم: لطفا اعتدال را در برنامههاي خود رعایت فرمایید؛ لطفا با احترام به انتخاب ما، رسانه ملی شوید!