مهدی نصیری
(پژوهشگر دینی)
امروز توفیق یافتم به زیارت امام رئوف علی بن موسی الرضا ع نائل و مشرّف شوم. در یکی دو ساعتی که در جوار مرقد مطهر بودم، مانند اوقات دیگر در فکر ایران و این روزهای غم انگیز و به شدت نگران کننده بودم و در این اندیشه که بزرگترین ظلم به دین خدا و پیامبر و امامان و مذهب عقل و عدل تشیع این است که کسانی گمان برند آنچه در جمهوری اسلامی و این روزهای اسفبار آن می گذرد ناشی از دیانت و شیعه گری و امام زمان و ... است در حالی که جنبش اعتراضی و مدنی امروز ایران - صرف نظر از بعضی حرکات معدود غیرمدنی و غیر اخلاقی - رویدادی کاملا مبتنی بر ارزشهای والای قرآنی و آموزه های نبوی ص و علوی ع است، و آنان که در مقابل این حرکت ایستاده اند و با مردم وارد گفتگو نمی شوند و آنان را از حق انسانی و قانونی اعتراض و از تکلیف دینی امر به معروف و نهی از منکر حاکمان محروم می کنند و به روی آنان آتش می گشایند و گروه گروه به بازداشتگاه و زندان می برند، در مقابل خدا و دین او ایستاده اند، هر چند که ممکن است جاهلانه و یا ریاکارانه و مزورانه ژست شریعتمداری و دین خواهی بگیرند. این که مردم آزادی می خواهند و از تحمیل عقیده و دین و احکام شرعی بیزارند، منبعث از متن دین است و دهها آیت قرآنی این تحمیل را مردود و بر خلاف اراده الهی و فلسفه آفرینش انسان به عنوان موجودی مختار و آزاد اعلام کرده اند.
مخالفت با استبداد و حاکمیت اقلیت بر اکثریت و نامشروع بودن حکومتی که فاقد پشتوانه رضایت اکثریت مردم باشد و لو آن که حاکم آن معصوم باشد، اصلی اثبات شده و مستند به ادله عقلی و شرعی است. این که مردم ایران زندگی می خواهند و از چهل سال تنش و ستیز با جهان که هزینه های هنگفتی بر چند نسل تحمیل کرده و یکی از ثروتمندترین کشورها را تبدیل به کشوری فقیر و مفلوک کرده، خسته و ذله شده اند و حاکمان را دعوت به عقلانیت در این باره می کنند، عین خردمندی و دینمداری این مردم است و آنان که مقابل این خواست ملی ایستاده اند و برخی فرزندان و بستگان و چاپلوسانشان به چپاول بیت المال مشغولند و از تحریمها، ثروتهای نجومی اندوخته اند، دین ستیزان واقعی اند.
وقتی مأمون خلیفه دیکتاتور عباسی با شور و شعف خبر از فتح مناطقی از کابلستان را به امام رضا ع داد و منتظر ذوق زدگی و تشویق امام بابت گسترش قلمرو خلافت اسلامی بود، امام به شدت او را بابت فقر مردم در قلمرو حاکمیتش سرزنش کرد.
بی دین، سخنگوی دولتی است که از "امکان قتل مردم به آسانی آب خوردن" سخن می گوید در حالی که رییس دولتش که لباس روحانیت و سیادت بر تن دارد، از این یاوه گویی بزرگ بر خود نمی لرزد و گویا یک بار هم در قرآن نخوانده است که کشتن یک انسان بی گناه مساوی با کشتن کل بشریت است.
همه آنانی که امروز به جمهوری اسلامی بابت نقض جمهوریت، و آلودگی به فسادهای سهمگین مالی، و سرکوب مردم با قتل و زندانی کردن و شکنجه، و سیاست خارجی تحریم آفرین، و بی اعتنایی به علم و خرد در حکمرانی و ... معترضند عمیقا دینی اندیشند و لو آن که خود را بی دین قلمداد کنند و اشتباها رای و نظر و عملکرد چند فقیه را به حساب کل دین و مذهب بگذارند.