علی رافع (عارف)
گروه مقالات: ائتلاف در زمینهي فعالیتهای اجتماعی و اتحاد بر سر اهداف مشترک با کنار نهادن اختلاف سلایق و منافع، نه تنها امری جدید و نوظهور نبوده، بلکه سخت میتوان برای آغاز این پدیده نقطهي مشخصی را در تاریخ بشریت یافت. از عصر حیات نو سنگی و پارینه سنگی و دوران پیش از آن که عبور کنیم، مطالعهي تاریخ جوامع گوناگون بر ما روشن میسازد که تاریخ بشریت مملو است از اتحادهای موقت با رقبا و دشمنان دیروز و فردا!
چه سردارانی که سالها در کنار یکدیگر به نبرد با دشمن مشترکی میپرداختند و فردای پیروزی، برای قدرت و تاج و تخت پادشاهی، رو در روی یکدیگر ميایستادند و تیغ از نیام میکشدند. چه بسیار انقلابیونی که با هدف به زیر کشیدن دیکتاتوری مستبد، دست اتحاد و همراهی به یکدیگر میدادند؛ اما صبحِ فروپاشی بنای خودکامگی، شاهد بیرون آمدن آفتاب منافع فردی و گروهی و قدرت طلبیهاي شخصی از پس ابرهای مبارزه بودند؛ متحدین دیروز تمام قد و با تمام داشتههاي خود به میدان مبارزه ای جدید گام میگذاشتند و به خشم و کینه و عنادی باور نکردنی، یاوران همیشگی و دوستان قدیمی و مرشدان خیرخواه خود را از واگنهای تصمیم گیری و حضور موثر، به بیرون پرتاب میکردند.
چه بسیار رقبایی که در بزنگاه انتخابات و جدال بر سر آرای مردم، برای از میدان به در کردن رقیب سوم، مشتاق و یا با اکراه، دست ائتلاف به یکدیگر میدهند و اختلاف سلایق را به کناری مینهند؛ اما همراهی و همگامی آنها تنها تا پایان رای گیری اعتبار دارد! اگر نتیجهي صندوق، شیشهي آرزوها و امیال آنها را صد تکه کند که قاعدتا باید در پی یافتن عامل شکست در طیف مقابل باشند و اگر کالبدشکافی صندوقها، پیام پیروزی را برایشان به ارمغان آورد؛ به دنبال راهی خواهند گشت تا ائتلاف را بی اعتبار کرده و خود را از یوغ رفقای ائتلافی رها سازند؛ تا بلکه در فصل بعدی انتخابات، از شر سهم خواهی دیگری خلاص گشته و به تنهایی و بی درد سر بر کرسی قدرت تکیه زنند.
اما در سیاستورزی مدرن و در عصر گرش آزاد و تقریبا فاقد کنترل اطلاعات، سیاست ورزانی که کرسی، جاه و مقام خود را مرهون همراهی مردم و صندوقهاي رای بوده و اعتبار خود را از وجهي معقول خود در اذهان عمومی وام میگیرند؛ همواره سعی بر آن دارند تا وانمود کنند که پای عهد و پیمانهای انتخاباتی خواهند ایستاد و همراهان خود را از یاد نخواهند برد.
این افراد، پس از پیروزی بر آن خواهند بود، تا از ائتلافیون، جبههي متحد و یا حزب منسجمی دست و پا کنند و با نگاهی آینده نگرانه، متحدان دیروز را برای خود حفظ کرده تا علاوه بر آنکه در مواقع لازم از حمایت آنها و بدنهي اجتماعیشان بهره مند گردند،از گزند رقیب استخوان دار و منتقدی موثردر امان بمانند.و به جای آنکه انتقادات تند و تیزِ همراهِ دیروز، پیکر قدرت آنها را زخمی کند، از ارشادات رفیق به ظاهر قدیمی و نصایحِ یارِ بدلیِ گرمابه و گلستان خود فیض ببرند.
چنین احزاب و جبهه هایی، گرچه همواره به دنبال آنند تا از تشکلِ خود، پیکری یکپارچه به نمایش گذارند و وانمود کنند که تمامی اعضای حاضر در آن در پیِ یک هدف واحد و با راهبردی مشخص و معین هستند، اما تکثر آرا، اعتقادات، اهداف، پیشینه، وابستگیها و امیالِ نهفته در هر یک از طیفها و افراد تشکیل دهندهي آن باعث میگردد تا در برخی مواقع، زخم کهنهي اختلافات قدیمی و تضاد منافع، سر باز کرده و پیکرهي تشکل را با تهدیدی جدی مواجه سازد.
در چنین شرایطی و با بالا گرفتن کشمکشهای درون گروهی، طرفین این گونه تضادها، که اکثرا ریشه در ترجیح منافع فردی بر مصالح گروهی و تشکل گریزی برخی سیاست پیشگان ناپخته دارد، پس از مدتی لباس آرمان خواهی بر تن میکنند، به تزویر، به زیر عَلَمِ مصالح عمومی و منافع ملی میروند، ریشههاي اتحادهای مترقی و ائتلافهای حیاتی را ميخشکانند و در نهایت گاهی در مسیر امیال خود و در میدان نبردهاي درون جناحی و درون حزبی به قدری زیاده روی میکنند که اگر با دشمنان خونیِ اعتقادات و آرمانهای خود متحد نگردند، حتما با سوءعملکرد خود آب به آسیاب آنها خواهند ریخت!