* شما به تازگی در مورد میراث مارتین لوتر کینگ (رهبر جنبش مدنی سیاه پوستان) توییتی زدید. ایشان برای شما چه اهمیتی دارد؟
احمدینژاد: بسم الله الرحمن الرحیم، اللهم عجل لولیک الفجر و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
ما معتقدیم که پایه زندگی اجتماعی عدالت، احترام به یکدیگر و همکاری است و از نظر ما هرکس در هر نقطه جغرافیایی در تلاش برای استقرار عدالت باشد، کارش مقدس است، باید به او احترام گذاشت و از او پشتیبانی کرد. حرکت مارتین لوترکینگ در جهت عدالت، همبستگی بین انسانها و صلح و همکاری بود، به همین دلیل ما از او حمایت می کنیم و یاد تلاش های او را زنده نگه می داریم.
* همانطور که می دانید مارتین لوترکینگ مسیحی بود، ادیان ابراهیمی نظیر مسیحیت، یهودیت و البته اسلام برای شما تا چه اندازه اهمیت دارند؟
احمدینژاد: ارزش های انسانی البته مشترک هستند و هرکس برای ارزش های انسانی تلاش کند محترم است و باید از او حمایت کرد ما معتقدیم ادیان آمدند که انسانها را به اشتراک و وحدت و همکاری برسانند. اگر جایی می بینیم به نام دین بین انسان ها فاصله ایجاد می شود، مطمئن باشیم که آن حرکت ارتباطی با دین ندارد. آنچه آنها ادعا می کنند دین پیروان پیامبران است نه دین خود پیامبران. همه پیامبران آمده اند تا اختلافات و دشمنی ها را بردارند و دوستی و همکاری را جایگزین کنند.
* شما در دوران ریاست جمهوری تان، آقای هوگوز چاوز را می شناختید. در انگلیس که سعی دارد نظام کنونی این کشور را ساقط کند، به آقای چاوز به عنوان یک دیکتاتور نگریسته می شود. هوگو چاوز چگونه انسانی بود؟
احمدینژاد: امریکایی ها و انگلیسی ها هر لقبی بخواهند به دیگران می خواهند می دهند. باید ببینیم دید و معیار آنها برای دادن این القاب چیست؟ آیا شما دیکتاتوری را می شناسید که عاشق مردمش باشد و بدون هیچ واهمه ای در خیابانها قدم بزند و خواست مردم را دنبال کند؟ البته آقای چاوز به شدت مخالف استیلای بیگانه بر کشور خود و دیگر کشورها بود و به شدت طرفدار آزادی بود و با رای بالای مردم به ریاست جهوری رسید. به نظرم باید از کسانی که این القاب را می دهند این سوال را پرسید که چرا تلاش می کنند فضای کینه ورزی و دشمنی را بین ملت ها حاکم کند. کسانی که آقای چاوز را از نزدیک می شناسند می دانند او یک انسان بسیار مهربان، باصفا و دوست داشتنی بود. من بارها او را در نقاط مختلف ونزوئلا دیدم که به راحتی بین مردم حضور پیدا می کرد، بدون هیچ کنترل امنیتی با مردم به گفت و گو می پرداخت وساعتها پای حرفهای مردم می نشست. او با مردمش و به عشق مردمش زندگی می کرد. به نظرم اگر بخواهیم دنیای بهتری داشته باشیم باید استانداردهایی را تعریف کنیم که همه ملتها قبول داشته باشند. کسانی که صدها سال سابقه استعماری دارند و جنگ ها راه انداختند و همین امروز هم بدون دست اندازی به ثروت دیگران نمی توانند اقتصاد خودشان را اداره کنند، استانداردهایی را تعریف می کنند که تا کنون نتوانسته است جهان را به امنیت و ملت ها را به دوستی برساند.
* آمریکا به طور علنی می گوید که می خواهد نیکلاس مادورو رئیس جمهور ونزوئلا را ساقط کند کما اینکه مایل به براندازی حکومت در ایران است، از (پایان) دوران ریاست جمهوری شما به بعد چه تغییراتی رخ داده اند؟
احمدینژاد: به نظرم قبل از اینکه به تغییرات بپردازیم باید بپرسیم آمریکایی ها به چه حقی این حرف را می زنند؟ اگر بپذیریم که دیگران بتوانند در امور داخلی ملت ها دخالت کنند آیا دیگر جایی برای سخن گفتن از حقوق بین الملل، حقوق بشر، آزادی، جمهوریت و انسانیت باقی می ماند؟ مردم ونزوئلا هم یک ملتند، ملت مستقلی هستند، اتفاقا ملتی بسیار رشید، آگاه و آزادی خواه هستند. باید اجازه بدهیم که ملت ها خودشان تصمیم بگیرند. روسای جمهور و سرنوشت ونزوئلا را باید خود مردم این کشور تعیین کنند نه رییس جمهور آمریکا.
* در دوران ریاست جمهوری جناب عالی، آمریکا از شما خواست که غنی سازی اورانیوم را متوقف کنید، فکر می کنید وضعیت ایران از آن زمان تا کنون همانطور باقیمانده یا تغییر کرده است؟
احمدینژاد: آنهم زیاده خواهی بود. ما اساسنامه آژانس (بین المللی انرژی اتمی) را پذیرفتیم و طبق آن عمل می کنیم. اگر بنا باشد که یک دولتی حقی بیشتر از دیگران داشته باشد آیا می توانیم به صلح پایدار فکر کنیم؟ به دوستی و برادری فکر کنیم؟ این همان دیکتاتوری در سطح بین المللی است. باید دولتهای امریکایی اجازه بدهند که ملت ها در اداره جهان مشارکت کنند، در فضای دموکراتیک، برای خودشان حق بیشتری قائل نباشند و در امور ملت ها دخالت نکنند. با این روندی که طی ده ها سال اخیر طی کردند، امنیت جهان را به هم زده و یک نگرانی نسبت به آینده بین ملت های جهان به وجود آورده اند. ملت آمریکا ملت محترمی است، خود آمریکا مشکلات فراوانی دارد، رییس جمهور و دولت آمریکا باید وقت شان را برای حل مشکلات مردم آمریکا بگذارند و اگر تصور می کنند حل مشکلات مردم آمریکا از مسیر ایجاد مشکل برای دیگر ملت ها عبور می کند، معنایش این است که دارند دشمنی و کینه عمیقی را بین ملت ها ایجاد می کنند. به نظرم این روش درستی نیست. دولت امریکا یک دولت است و حدود ۲۰۰ دولت دیگر هم در جهان هستند. باید بدون آنکه کسی به دیگری زور بگوید یا حق بیشتری برای خودش قایل باشد همکاری کنیم. عرصه بین الملل عرصه همکاری برای ساختن دنیای بهتر و برپایی عدالت و کرامت انسانی و دوستی است. اگر عرصه بین الملل به فضایی برای تسلط یک دولت بر سایر ملت ها تبدیل بشود، معنایش اینست که باید برای ده ها سال شاهد جنگ و درگیری برای بازیابی استقلال ملت ها باشیم.
* آیا آقای روحانی و مجلس ایران در اعتماد به واشنگتن در قضیه توافق هسته ای مرتکب اشتباه شدند؟
احمدینژاد: آنطور که آقای رییس جمهور و وزیر خارجه شان اعلام می کنند در مذاکرات هسته ای، آمریکایی ها بی صداقتی کردند و کاری که آقای ترامپ کرده است نشانه این بی صداقتی است. البته هر توافقی که دولت ایران با هر کشوری انجام بدهد و مسیر قانونی خودش را طی بکند از جانب ایرانی ها محترم خواهد بود اما تا امروز هیچ سندی به عنوان توافق بین دولت ایران و دولت آمریکا در دسترس عموم قرار نگرفته است.
* جنابعالی در دوران ریاست جمهوری خودتان به آمریکا اعتماد داشتید؟
احمدینژاد: بستگی داشت. در بعضی شرایط که آمریکایی ها صادقانه خواستار همکاری بودند یا مواضع صادقانه ای را اعلام می کردند ما همکاری می کردیم و اعتماد می کردیم و هرجایی که به دنبال بسط سلطه یا محدود کردن حاکمیت ملی ما یا تضییع حقوق ملت ما بودند، طبیعی بود که آنجا اعتمادی اتفاق نیفتد.
* شما در توییتی اشاره کردید که در ایالات متحده آمریکا مشکلاتی وجود دارد و دعوای دموکرات ها و جمهوری خواهان برای سرپوش گذاشتن بر مسائل این کشور است. آیا سیر وقایع در آمریکا را رصد می کنید؟
احمدینژاد: بله حتما رصد می کنیم. همه دنیا را رصد می کنیم زیرا محیط انسانی یک محیط پیوسته است و سرنوشت همه بشریت به هم گره خورده و اگر بخواهیم دنیای بهتری بسازیم همه باید دست به دست هم بدهیم و بر پایه ارزش های مشترک انسانی تلاش کنیم و دنیای بهتری را بنا نهیم. البته من توییتی که زدم بحث فقر در آن نبود. سوال این بود که آیا جمهوری خواه و دمکرات بطور جدی با هم در چالش هستند یا اینکه این صحنه از نقطه دیگری و برای پوشاندن مسائل اصلی مدیریت می شود ؟
* چه شباهت هایی بین ایران و آمریکا وجود دارد؟ در آمریکا بیشتر از همه جای دنیا – حتی بیشتر از دوران استالین- زندانی وجود دارد و شما هم از اینکه در ایران زندانیان زیادی وجود دارند انتقاد کرده اید.
احمدینژاد: درست گفتید، در آمریکا زندانی زیاد است. آمار زندانیان آمریکا تقریبا یک تا یک و دو دهم درصد جمعیت این کشور است و بنظرم آمار بالایی است. البته در ایران هم زندانی داریم و من بطور اساسی با زندان مخالفم و فکر می کنم بسیاری از این زندانها به دو دلیل ساخته شدند: دلیل اول تبعیض ها و فاصله طبقاتی که منجر به فقر و محرومیت های شدید می شود و دوم اینکه عده ای هستند که خودشان را برتر از دیگران می بینند و به خودشان اجازه می دهند که به حقوق جامعه و حقوق دیگر انسانها تجاوز کنند. اگر تلاش کنیم یک مدیریت مشترکی در جهان مستقر بشود، همه انسانها در منافع جامعه شریک باشند و برای ساختن جامعه مشارکت موثر داشته باشند، امید هست که زندانها برچیده شوند و انشالله در آینده هیچ انسانی در زندان نباشد. البته بعضی متفکران، تعبیر دیگری هم از زندان دارند و معتقدند که در هر محدوده جغرافیایی که جمعی از انسانها یا ملت ها تحت فشار قرار بگیرند و آزادی های آنها محدود بشود و حقوق آنها تادیه نشود و انسانها اجازه رشد پیدا نکنند تا به جایگاه شایسته خود برسند، آن جغرافیا هم به نوعی زندان محسوب می شود. هرجایی که قدرت های جهانی ملت ها را در فشار و در حصار قرار می دهند و حقوق آنها را تضییع می کنند، خود آنجا نیز نوعی ایجاد زندان برای ملت هاست. من امیدوارم با وحدت همه ملت ها و تلاش مشترک همه انسانها ، به زودی شاهد این باشیم که نه کسی زندانی بسازد و نه کسی کاری کند که مستلزم رفتن به زندان باشد.
* به نظر شما (حکومت) ایران هم افراد زیادی را روانه زندان ها کرده است؟
احمدینژاد: ایران یک مقدار وضعش فرق می کند. ما یک انقلاب عظیم داشتیم که این انقلاب باید ما را به سمت تحقق کامل ارزش های انسانی هدایت می کرد. یکی از آرزوهای ما در انقلاب این بود که روزی بیاید در ایران زندانی وجود نداشته باشد. از این رو ، هر یک نفر که زندانی می شود برای ما خیلی سنگین و سخت است. البته در ایران هم مثل بسیاری از نقاط جهان از جمله امریکا عده ای هستند که به خاطر نقص قوانین یا عملکرد نادرست مسئولین مربوطه، بی گناه در زندان به سر می برند و زشتی و بدی آن از آنکه انسان هایی به خاطر گناه شان در زندان هستند، بزرگتر وغیرقابل قبول تر است. ما دنبال این هستیم که در ایران هیچ ظلمی به هیچ فردی نشود. البته این آرزو را برای تمام انسان های روی زمین داریم.
* آیا بی عدالتی بخشی از سیستم سرمایه داری است؟
احمدینژاد: بله، ذات نظام سرمایه داری بر تبعیض و بی عدالتی است. البته امروز ما در دنیا چیزی به نام سرمایه داری نداریم. آنچه هست نظام سرمایه داران است. سرمایه داران بر دنیا مسلط هستند و بطور طبیعی فرصت ها را از سایر ملت ها می گیرند. ذات نظام سرمایه گذاری توزیع ناعادلانه فرصت ها و ثروت طبیعی است. بخصوص وقتی که نظام سیاسی با سرمایه داران پیوند می خورد. در این شرایط فرصتی برای بقیه انسان ها نمی ماند و به طور مبنایی آزادی دیگر انسان ها محدود می شود و فرصت رشد و ترقی و شکوفایی از بقیه انسان ها سلب می گردد و این بزرگترین و مبنایی ترین بی عدالتی است. اصلا امکان ندارد که عده ای به سرمایه های کهکشانی برسند بدون اینکه در کنار خودشان عده زیادی فقیر تولید نکنند. اگر در آمریکا فرصت های اجتماعی و ثروت طبیعی بطور عادلانه توزیع بشود ما هرگز شاهد چهار میلیون انسان کارتن خواب نخواهیم بود. انسان ها مهم هستند، هر یک نفرشان مهم است. در امریکا ثروت کم است؟ اگر ثروت طبیعی و فرصت ها عادلانه توزیع شود آیا کارتن خوابی وجود خواهد داشت؟ یا ۵۰ میلیون انسان فاقد پوشش بیمه ای باقی خواهند ماند؟ اینکه در دنیا مثلا پنج هزار نفر از ۳۰۰ میلیون نفر کارفرما باشند و بقیه کارگر، ده ها میلیون کارگر این خودش عین بی عدالتی است.
* پس معتقدید سیستم سرمایه داری رو به زوال است؟
احمدینژاد: بله هر سیستمی که در نقطه مقابل منابع ملت ها باشد ولو در یک مقطع کوتاهی پیشرفتی کند، در ذات خودش از بین رفتنی است. ما نیازمند نظام های مردمی هستیم نه سرمایه داران.
* شما عکس یک کودک یمنی را توییت کردید و نوشتید تنها کاری که سرمایه داری انجام می دهد کشتار است. سرمایه داری به جنگ یمن که انگلیس هم در آن دخالت دارد، چه ارتباطی می تواند داشته باشد؟
احمدینژاد: من فکر می کنم یک نگاهی به مارک کارخانه سازنده سلاح هایی که مردم را می کشد بیندازیم متوجه می شویم که ذات سرمایه داران جنگ و کشتار است. ما به دنبال دنیایی هستیم که در آن سلاحی نباشد چون سلاح برای کشتن است و نمی تواند در خدمت عدالت باشد. وقتی ۴۰۰ میلیون دلار قرارداد تسلیحاتی می بندند، خب این سلاح ها آیا نباید استفاده بشوند؟ این سلاح ها را می فرستند برای اینکه برای مردم یمن و عربستان و خلیج فارس غذا تولید کنند یا برای کشتار می فرستند ؟ فروش سلاح به عنوان یکی از تجارت های بزرگ، با جنگ گره خورده است و در ذات خودش جنگ به همراه دارد. همه می دانند که بخشی از حاکمیت آمریکا صاحبان کارخانجات اسلحه سازی هستند و اگر تنش و جنگ نباشد، این کارخانجات تعطیل خواهند شد. بلاخره می شود یک بهانه ای بین انسان ها درست کرد و درگیری راه انداخت. بین ملت ها هم می شود این کار را کرد. اصلا سوال می کنیم که انگلیس و امریکا در خلیج فارس چه کار می کنند؟ چه کسی به آنها اجازه داده است که به منطقه ما بیایند ؟ بسیاری از مشکلات مناطق گوناگون دنیا زمانی حل می شوند که آمریکا و انگلیس و کشورهای شبیه آنها از آن مناطق بیرون بروند و اجازه دهند ملت ها خودشان تصمیم بگیرند. باید اجازه بدهیم ملت یمن خودش تصمیم بگیرد. کسانی که اسلحه می فروشند تا ملت ها کشته شوند سرنوشت بدی را خواهند داشت. خدای بزرگ عادل است و از حقوق ملت های مظلوم دفاع خواهد کرد. بیاییم همه با هم تصمیم بگیریم کارخانجات اسلحه سازی را تعطیل کنیم.
در اقتصادهایی که ساخت اسلحه یکی از پایه های رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال است می توانیم انتظار داشته باشیم جنگی نباشد؟ در کشورهایی که بخش قابل توجهی از رشد اقتصادی به واسطه کارخانجات اسلحه سازی، بمب ها، بمب اتم، موشک ها و هواپیماهای جنگی است و در اقتصادی که بخش مهمی از اشتغال وابسته به اسلحه سازی است، آیا می توانیم تصور کنیم که جنگی در پیش نخواهد بود؟ ما امیدواریم روزی برسد که کارخانه های اسلحه سازی به کارخانه های ساخت تجهیزات مورد نیاز رای ارتقای رفاه انسان ها تبدیل بشوند. اجازه دهید یک عدد و رقم خدمت شما بدهم. مجموع هزینه های نظامی دنیا هزار و ۵۰۰ میلیارد دلار است. در حالیکه در دنیا یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون فقیر مطلق داریم یعنی فقیری که روزانه یک وعده غذا هم گیرش نمی آید. اگر در سطح جهان توافق کنیم که این هزینه تسلیحاتی را در یک بازه پنج ساله آزاد کنیم و در اختیار فقرا و رشد اقتصادی ملت ها قرار بدهیم. آیا جایی برای نا امنی باقی می ماند؟ این بهترست یا جنگ؟ آیا کسی از خدمت به انسان ها درآمد کسب کند بهتر است یا از کشتن انسان ها درآمد کسب کند؟ ما فکر می کنیم اینها شدنی است به شرط آنکه همه انسانی و به سعادت انسان ها بیندیشیم. هر یک نفر که کشته می شود انسان است. عاطفه و خانواده دارد و مهم است. در فرهنگ ما هرکس یک انسان بی گناه را بکشد معادل آن است که همه انسان ها را کشته است. چون حقیقت انسانی یک واحد بیشتر نیست و همه ما انسان ها هرکس که می تواند سخنی بگوید باید تلاش کند این سرمایه داران حاکم بر جهان را سر عقل بیاورد و بیایند کنار ملت ها قرار بگیرند و به جای جنگ صلح و به جای دشمنی، دوستی را ترویج کنند. آن وقت زندگی برای همه از جمله خود آنها زیبا خواهد شد.
* ولی بریتانیا مدعی است برای حفظ منافع انگلیس در یمن مجبور به فروش سلاح (به عربستان سعودی) است.
احمدینژاد: باید از مسئولین این دولت بپرسید جغرافیای انگلستان چقدر وسعت دارد؟ این همان زیاده خواهی است. گفتم جنگ ها دو علت دارد: دومی اش این بود که عده ای خودشان را برتر از دیگران می دانند. ایا انگلستان می پذیرد که ملت یمن یک ملت مستقل است یا نه؟ و ملت های دیگر مناطق هم مستقل هستند؟ آیا اجازه می دهد اگر دیگر ملت ها هم منافعی در انگلستان داشته باشند و همین رفتار را با آنجا انجام بدهند؟ شرایط جهان دارد تغییر می کند و قدرت های جدیدی شکل می گیرند. آیا انگلستان اجازه می دهد که مثلا وقتی آفریقایی ها قدرتمند شدند، بروند خسارات دوره برده داری و دوره استعمار را از انگلیس بگیرند؟ و اگر نداد لشکر کشی کنند و جنگ راه بیندازند؟ اگر این تفکر را قبول کنیم دنیا جهنم خواهد بود. ما فکر می کنیم که به دنیا آمدیم تا درجهان بهشت بسازیم نه اینکه جهنم برپا کنیم. البته من به شما بگویم که این دوره یکه تازی ها در دنیا رو به پایان است و امیدوارم این اشتباهات را ادامه ندهند چون شرایط دنیا به سرعت در حال تغییر است و ملت ها دارند صاحب قدرت می شوند آن وقت ممکن است به خودشان حق بدهند همان رفتاری را با دولتهای آمریکا و انگلیس داشته باشند که آنها امروز با سایر ملت ها دارند. ما دوست نداریم چنین اتفاقی بیفتد. ما می گوییم در طول تاریخ هر چقدر جنگ و کشتار شده بس است. سوال می کنم که چطور یک انسان می تواند دستور قتل دیگران را بدهد و بعد شب راحت بخوابد؟ غذا بخورد و کنار خانواده اش باشد؟ آیا می توانیم اسم او را انسان بگذاریم؟ به نظرم سوال خیلی مهم است. امیدوارم روزی برسد که همه ما انسان باشیم و دیگران وقتی ما را نگاه می کنند در ما انسانیت و دوستی ببینند. کسی که دلش پر از دوستی نباشد با سایر موجودات چه تفاوتی دارد؟ ما معتقدیم به میزانی که عشق به دیگر انسان ها در دل ما هست انسانیم. چطور کسی که دلش پر از عشق به انسان هاست به خودش اجازه می دهد وسایل و شرایط کشتار انسان ها را فراهم کند؟ من نمی توانم تصور کنم. امیدوارم که شرایط جهان خیلی زود به نفع عدالت و انسانیت و آزادی و دوستی تغییر کند.
* بریتانیا می گوید از دولت قانونی یمن که در ریاض-عربستان سعودی- مستقر است، حمایت می کند.
احمدینژاد: من پرسیدم که انگلیس چه کاره است؟ مشخص است که آنها در جهت متافع مادی خودشان دارند شرایط را تفسیر می کنند. انگلستان یا هرکس دیگری باید از مردم یمن حمایت کند. حمایت هم این است که تلاش کنیم خواست و اراده مردم حاکم شود و اگر هم اختلافی هست برطرف شود و دوستی حاکم گردد اما مشخص است طبق یک نقشه از قبل تعیین شده، جنگ درست می کنند که هم اسلحه بفروشند، هم ملت ها را تضعیف کنند، زیر ساخت های ملت ها را نابود کنند تا اولا هیچ ملتی قدرتمند نشود و بعد هم برای بازسازی زیرساخت ها نیازمند آنها باشند. یعنی از یک طرف با فروش اسلحه و از طرف دیگر با تخریب زیرساخت ملت ها، برای شرکت های خودشان بازار کار درست می کنند. این مثل کسی می ماند که از کشتار انسان ها روزی می خورد و خدا چنین انسان هایی را دوست ندارد و حتما محاسبه سختی در راه است. امیدوارم ادامه ندهند و خیال نکنند ملت ها نمی فهمند. این استدلال هایی که می کنند بسیار استدلال های سخیف و بچه گانه ای است با این استدلال ها هر دولتی می تواند در هر نقطه ای از جهان دخالت کند، آن وقت چی باقی ماند؟ آن وقت سخن گفتن از امنیت جهانی و همکاری جهانی و ساختن جهان واحد و حقوق بشر اینها جایش کجاست؟ امیدوارم حرف یک نفر از هفت و نیم میلیارد جمعیت جهان که صلح و امنیت و عدالت و انسان ها را دوست دارد و از جنگ و اختلاف بدش می آید،حرف را بشنوند. این سخن من تنها نیست سخن اکثریت قاطع ملت هاست. به خواست ملت ها تن بدهند و در غیر این صورت آینده خوبی در انتظارشان نخواهد بود.
* جنابعالی همین حرفها را در سخنرانی های تان برای مردم در سراسر ایران می زنید؟ واکنش مردم کوچه خیابان وقتی به این صحبت هاگوش می دهند چیست؟
احمدینژاد: بله من هرجا می روم در مورد همین مسائل صحبت می کنم. در باره مسائل جوامع انسانی، شرایط بین الملل، مسائل کشور و مسائلی که به مردم و حقوق مردم برمی گردد و راه های ساختن دنیایی بهتر برای همگان صحبت می کنم. سازمان ملل هم که می رفتیم همین حرف ها را می زدیم. وظیفه ای جز تلاش برای ساختن جهانی انسانی تر و زیباتر نداریم. عکس العمل مردم که خیلی خوب است. همه جای دنیا خوب است. هرجای دنیا از آزادی و عدالت و کرامت انسانی صحبت کنید و خواهان صلح و دوستی باشید، همه ملت ها استقبال می کنند. اینها ارزش های مشترک و آرزوهای مشترک بشری است.
* فکر می کنید چرا رسانه های دنیای غرب شما را به عنوان یک مخالف یهودیت و ادیان ابراهیمی نشان می دهند؟
احمدینژاد: اصولا نظام سلطه علاقمند است که هرکس را غیر از او فکر می کند، به شکلی که خودش می خواهد معرفی کند. ما بارها گفته ایم با اشغال گری، با ظلم، با تجاوز و کشتار انسان ها با کینه ورزی و دشمنی مخالفیم. ما با هیچ دین و آیینی مخالف نیستیم. ما با رفتارهای ضد انسانی مخالفیم. این را بارها گفته ایم. منتها مجموعه رسانه ای نظام سلطه دائما دوگانه سازی می کنند. هرکس حرفی بزند که با منافع یا مشی آنها موافق نباشد، بلافاصله انگی می زنند و چهره ای بسیار خطرناک از او درست کنند. من همه انسان ها را دوست دارم. حتی دشمنان خودم را گرچه در مقابل رفتارهای ضد انسانی آنها ایستادگی می کنم، دوست دارم زیرا بالاترین سقوط انسان جایی است که به دیگران ظلم می کند. بنابراین اگر کسی کمک کرد که آن سقوط بی نهایت نشود در واقع از موضع دوستی است. ما فکر می کنیم باور و اندیشه حق هر انسانی است. انسان ها آزادند هر دینی که دوست دارند انتخاب کنند، اما حق تجاوز به حقوق دیگران را ندارند. هیچ دینی نباید بهانه اشغال گری و تجاوز و کشتار قرار بگیرد. در این صورت آن دین نیست. البته در طول تاریخ بسیاری از دیکتاتورها خودشان را پشت نقابی از دین پنهان کرده اند و بسیاری از جنایت ها به نام دین انجام شده است. این بزرگترین سوء استفاده از دین است. یهود یک قوم است، حضرت موسی پیامبر بزرگ الهی است. هرکس واقعا به حضرت موسی معتقد باشد با تجاوز و اشغالگری و جنایت مخالف است. کسی نمی تواند مدعی باشد من پیرو پیامبر خدا هستم اما سرزمین ها را اشغال می کنم، انسان ها را می کشم و حقوق را ضایع می کنم. حرف ما اینهاست. هر اسمی می خواهند بگذارند اما انصاف حکم می کند که حرفهای من را منتشر کنند، نه اسم هایی که خودشان می گذارند. البته اگر نکنند هم بازهم خودشان ضرر می کنند چون روابط انسانی فراتر از رسانه ها در حال گسترش است و سخن درست بلاخره به گوش انسان ها خواهد رسید.
* در دوران شهرداری تهران آیا برای شهروندان یهودی و مسیحی تبعیض قائل می شدید؟
احمدینژاد: ما از کسی نمی پرسیدیم چه دینی دارد؟ ما به همه خدمت می دادیم و همه در برابر قانون مساوی بودند و در مهرورزی هم مساوی بودند. ما همه را دوست داشتیم به همه محبت می کردیم و نمی پرسیدیم چه اندیشه ای یا چه دینی دارد.
* به نظر شما چرا بین اسراییل، مخالفت با اسراییل و یهود ستیزی سردرگمی وجود دارد ؟
احمدینژاد: یهود یک قوم و یک طایفه است. در دنیا اقوام فراوانی هستند همه باید در صلح و دوستی با هم زندگی کنند. هیچ کس حقی بیشتر از دیگران ندارد. و قوم یهود ارتباطی به دین حضرت موسی ندارد. بعضی از آنها پیرو حضرت موسی هستند و انسان های بسیار خوبی هستند که با دیگران زندگی می کنند. باید ارتباط بین رژیم صیونیستی و دین حضرت موسی و قوم یهود را بازتعریف کنیم زیرا جریان صهیونیزم ارتباطی به حضرت موسی و دین حضرت موسی و قوم یهود ندارد. ما با اشغال گری و آدم کشی مخالفیم. حتی اگر یک مسلمان ، یک مسیحی، یک بودایی یا هندو حتی یک طبیعت گرا این کار را بکند. اعتقاداتش مال خودش، او آزادست اما کسی حق ندارد بخاطر اعتقادات خودش به حقوق دیگران تجاوز کند. ما با تجاوز به حقوق دیگران مخالفیم، هرکس می خواهد باشد. مقامات آمریکا و انگلیس ادعا می کنند که مسیحی و پیرو حضرت مسیح هستند. ما می گوییم حضرت مسیح دنبال تجاوز و کشتار و جنگ نبود. شما در محدوده زندگی خودتان می توانید برای زندگی خودتان تصمیم بگیرید. آنهم باید رای مردم خودتان را داشته باشید اما ما دخالتی نداریم. اما آیا اجازه دارید که به سایر سرزمین ها تجاوز و اشغال گری کنید؟ معلوم است که رژیم صهیونیستی برای چی درست شده است. همه می دانند! چرا خودمان را به نادانی بزنیم؟ بعضی سیاستمداران آمریکا و انگلیس به گونه ای حرف می زنند که گویا در کره مریخ زندگی می کنند، در حالی که خودشان پشت قضیه هستند یا تصور می کنند که سایر ملت ها در کره مریخ زندگی می کنند. صحنه روشن است. حقوق ملت ها را به رسمیت بشناسند. تجاوز نکنند. برای نفت خاورمیانه و تسلط بر منابع ملت های خاورمیانه جنگ به راه نیندازند. شما در کشور خودتان تلاش کنید بقیه هم در سرزمین خودشان تلاش کنند بعد هم دوستانه و عادلانه تجارت می کنیم. همه هم در امنیت و صلح زندگی می کنیم. اما اینکه شما هم اکنون در قدرت و بر همه مراکز قدرت جهان هم مسلط هستید، بخواهید خواست و منافع خودتان را تحمیل کنید، خوب نیست و عاقبت خوبی ندارد. ما با این کارها مخالفیم.
* سازمان ملل می گوید در خلال تظاهرات بزرگ بازگشت در غزه، اسراییل ممکن است علیه فلسطینی ها مرتکب جنایت علیه بشریت شده باشد. به نظرتان چرا رسانه های غربی چندان علاقمند به نشر و پوشش این موضوع نیستند؟
احمدینژاد: ببینید ما در اروپا و امریکا تقریبا رسانه مستقل نداریم. رسانه ها وابسته به همان سرمایه داران هستند. اگر رسانه مستقلی هم باشد امکانات و توانایی رساندن پیام به کل جهان را ندارد. معلوم است این رسانه ها حرف همان سرمایه داران مسلط بر جهان را ترجمه می کنند و این چیز خوبی نیست. هرکس قدرتی دارد باید در خدمت رفاه بشریت، صلح و عدالت قرار بدهد نه در خدمت منافع شخصی و گروهی خودش. سازمان ملل بارها بر حقوق ملت فلسطین از یک سو و بر اشغال گری رژیم صهیونیستی از سوی دیگر تاکید کرده است. همه باید اجازه بدهیم ملت فلسطین خودش در مورد سرنوشتش تصمیم بگیرد. هر دینی که دارند، مسیح، یهودی و مسلمان باید آزادانه خودشان سیستم و سرنوشت خودشان را انتخاب کنند. من فکر می کنم در این صورت جهان بهتری خواهیم داشت.
* شما هوگو چاوز و فیلد کاسترو را از نزدیک می شناختید. آنها هم به اشتباهاتی در دوران رهبری و ریاست جمهوری شان اعتراف کردند. آگر دوباره رییس جمهور می بودید و ترامپ را در مقابل خودتان داشتید که جنگ اقتصادی علیه ایران راه انداخته، چه کاری را متفاوت از قبل انجام می دادید؟
احمدینژاد: اگر آن چیزی که شما می گویید محقق بشود خیلی کارها می شود کرد. بلاخره باید روابط بر اساس احترام و عدالت باشد و بر این اساس همه ملت ها می توانند با هم تعامل و همکاری کنند. اما خب چیزهای دیگری هم هست که باید صبر کنیم و بعدا ببینیم.
* به عنوان آخرین سئوال قصد دارید دوباره برای ریاست جمهوری اقدام کنید؟
احمدینژاد: ما تابع خواست مردممان هستیم، اما بازهم باید صبر کنیم. سلام من را به همکارانتان برسانید . برای همه کسانی که این گفت و گو را می بینند سلامتی، موفقیت و عزت آرزو کنم. امیدوارم با همکاری، همدلی همه ملت ها، همه اقوام و پیروان همه ادیان بتوانیم دنیای بهتری بسازیم. دنیایی که سرشار از عشق و عدالت و همکاری باشد.