فرهاد کیانفرید
پرواضح است که در دیدگاههای اصلاحطلبی و اصولگرایی از همان ابتدا تفاوتها و اختلافات جدی وجود داشت و صرفا در چند موارد با یکدیگر اتفاق نظر داشتند. البته طی سالهای اخیر و ورود جریانهای تندرو به عرصه سیاسی این اختلافات روز به روز بیشتر شد و تنها اصولگرایان سنتی و میانهرو موفق شدند تفاهمهای موجود را حفظ کنند اما آنچه که در این گزارش مد نظر است میزان تفاوت و محوریت این اختلافنظرات است که انتظارات از مجلس دهم را به عنوان یک معیار انتخاب کردیم و به آن میپردازیم.
قاعدتا هرگاه تحولی در نهادی رخ میدهد، فعالان و آن حوزه به ارائه پیشنهاد و یا به نوعی اظهار نظر در خصوص نیازهای موجود درحوزه فعالیت نهاد مربوطه، میپردازند که با توجه به گستردگی اختیارات و وظایف قوه مقننه این انتظارات هم در حوزههای مختلفی است. در این میان اصلاحطلبان درباره اولویتهای مجلس معتقدند که شعار امید، آرامش و رونق اقتصادی سرلوحه لیست اصلاحطلبان بود، لذا اولویتهای فراکسیون امید در همین شعار تعریف میشود، در وهله اول نباید مردم ناامید شوند و ایجاد امید یکی از اهداف مهم است.
همچنین معتقدند که با یک خانه تکانی، پوست اندازی واقعی و یک تغییر عملی، خانهای در خور ملت داشته باشیم. آنها اعلام کردند که در عرصه داخلی و بین المللی هرگز به دنبال برهم زدن آرامش نخواهیم بود و در صحنه داخلی آرامش را جستوجو میکنیم و در روابط خارجی و در عرصه دیپلماتیک و ارتباطات بینالمللی به دنبال تنشزایی نیستیم بلکه به دنبال تنشزدایی هستیم و این سیاست را در قبال کشورهای همسایه، کشورهای خلیج فارس و در ارتباط با کشورهای 1+5 دنبال میکنیم.
همچنین آنها یکی از مواردی که معتقدند به جد باید مورد بررسی و اصلاحقرار بگیرد مسئله انتخابات است. بطوریکه مصطفی کواکبیان یکی از نمایندگان دور دهم مجلس شورای اسلامی میگوید: تمام تلاشمان را برای اصلاح قانون انتخابات خواهیم کرد نباید قانون انتخابات طوری باشد که در ثبت نام ضوابطی به کار گرفته شود به صرف اینکه کسی فوق لیسانس داشت بخواهد نماینده مجلس شود، بلکه یک کاندیدا باید تعدادی امضاء بیاورد، ۴ الی ۵ حزب او را تایید کنند تا انتخابات به سمت حزبی شدن حرکت کند. به عبارتی قانون انتخابات باید طوری اصلاح شود که کنترل جدی ایجاد کنیم، تا در بحث تایید صلاحیتها با رد صلاحیتهای گسترده مواجه نباشیم و اگر کسی تایید صلاحیت شد تا زمانی که اعتبارنامهاش بخواهد در مجلس تایید شود دغدغهای نداشته باشد و اگر هم مشکلی وجود داشته که مراجع نظارتی به آن رسیدگی نکردند، اجازه دهند، مباحث مربوط به اعتبارنامه در صحن علنی مجلس بررسی شود.
از سوی دیگر حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم به عنوان اجماع تمامی صاحبنظران و دلسوزان نظام، نخستین اولویت مجلس دهم میدانند. همچنین آنها معتقدند که مجلس نهم یک سری برنامههایی را به تصویب رساند که عجولانه بود، حالا در مجلس دهم باید این طرحها را که مانعی برای حرکت دولت محسوب میشود را اصلاح کند و یک همکاری باید بین دولت و مجلس اتفاق بیفتد. ضمن اینکه تاکید دارند مجلس دهم باید رویکرد تعامل و نظارت داشته باشد و باید بحث نظارتی خود را به خوبی انجام دهد و یک تعامل و هم اندیشی بین دو قوه مقننه و مجریه با حفظ استقلال به وجود آید.
بنابراین با توجه به این نکات واضح است که اصلاحطلبان که با یک برنامه جامعه که در حدود 125 مورد در تمامی حوزهها است، وارد انتخابات و بهارستان شدهاند اولویتهایشان مسائل اقتصادی، تنشزدایی، ایجاد آرامش در کشور، تعامل با دولت در عین نظارت و همچنین اصلاح بعضی از قوانین و افزایش قانونمندی در حوزههای مختلف است. البته مسئله اقتصادی از مواردی است که بطور کلی هردو جریان در آن اتفاق نظر دارند اما باقی انتظارات تا حدود زیادی فاصله و تفاوت چشمگیر دارد.
نخستین موردی که آنها تاکید بسیاری بر آن دارند مسئله اقتصاد مقاومتی است و بنا بر گفته محمدرضا باهنر وهمچنین دیگر چهرههای اصولگرا سال 95 سال اقتصاد مقاومتی است و حتما در پایان امسال دولت و مجلس باید کارنامه موفقی ارائه بدهند. البته آنچه که اصولگرایان در این باره نگفتند این بود که با توجه به اینکه از مطرح کردن اقتصاد مقاومتی توسط رهبری در سال 92 که مجلس اصولگرا فعال بود، چرا هیچگونه اقدام موثری انجام ندادند و حالا به فکر اهمیت اقتصاد مقاومتی افتادند. چرا که در همان دوران مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان اقتصادی قرار گرفتند که در حوزه اقتصاد مقاومتی کمکاری کردهاند.
اما این تنها خواسته اصولگرایان نیست طبق گفته آنها مجلس دهم باید مجلسی انقلابی باشد و در برابر مواضع غیر انقلابی دولت واکنش نشان دهد باید مجلسی باشد که از وزیر امور خارجه در خصوص مواضع دوگانه در برابر عربستان سؤال کند. آنها انتظار دارند که نمایندگان باید دغدغه جهان اسلام و دردهای آن را داشته و به فکر مسلمانان عراق، یمن، سوریه و مستضعفان عالم باشند. (امام جمعه شهر چمران) همچنین آنها انتظار دارند که مجلس دهم باید گریبان آمریکا برای اجرای تعهداتش بگیرد و حمایت از بحث مقاومت باید در مجلس آینده برجسته شود و در حوزه داخلی نیز مسائل فرهنگی و معیشتی از اولویتهای کاری مجلس خواهد بود.
آنها معتقدند که طرح امر به معروف و نهی از منکر کمک زیادی به انقلاب و دستاوردهای آن خواهد کرد و باعث تقویت اصول و ریشه اهداف انقلاب خواهد شد، لذا بهتر این طرح را بصورت جدی در مجلس دهم پیگیری شود. (نماینده بابل) همچنین انتظار دارند که مسئولان نظام باید روی شبکه های اجتماعی نظارت جدی داشته باشند زیرا ملتی که اخلاق خود را باخت هیچ چیز نخواهد داشت. ضرورت رسیدگی به این مسائل باید از اولویتهای مجلس آینده باشد و امیدواریم که مجلس آینده بتواند با نگاهی ملی، تخصصمحور و خدامحور در رفع مشکلات کشور در فضایی بدون سیاسیکاری موفق باشد. (آیتالله مکارم شیرازی)
به هرحال واضح و مشخص است که هر دو جریان در خصوص مسائل اقتصادی با یکدیگر اتفاق نظر دارند (البته اینکه چرا در زمان فعالیت مجلس هشتم و نهم نتوانستند این مشکلات را کاهش دهند، خود بحثی مفصل دارد) و این امید برای افزایش موفقیت در این عرصه را تا حدودی، زیاد میکند. البته این منوط بر میزان اختلافات در جزئیات است اما آنچه که متفاوت است انتظارات غیر اقتصادی این دو جریان است که فاصله زیادی با یکدیگر دارند که در این گزارش به بخشی از آنها اشاره کردیم اما دیدگاه و اولویتهای کدام جریان با خواست عموم همراهتر و نزدیکتر است؟ این پرسشی است که پاسخش را برعهده مخاطبان میگذاریم....