بابك خطي
گروه جامعه: درگذشت عباس کیارستمی کارگردان شهیر ایرانی، دنیا و ایران را غمگین نمود کارگردانی مولف و نوگرا که در ایران و دنیا به شایستگی شناخته شده و توسط قاطبه مردم و منتقدان سخت گیر بارها ستوده شده است. با توجه به وجود دغدغهها و ابهاماتی که در مورد روند درمان ایشان وجود دارد، بررسی دقیق تاریخچه و اقدامات پزشکی برای ایشان به یکی از خواستهای جامعه تبدیل شده است.
اگرچه جان همه انسانها با ارزش بوده و هیچ اهمالی در مورد آن پذیرفته نمیباشد، مرگ کیارستمی به دلیل شناخته شده بودن ایشان این فرصت را ایجاد کرده که به این مساله مهم با دقت پرداخته شودکه باید این فرصت را مغتنم شمرد و امید آن را داشت که در نظام سلامت این دقت به تمامی قسمتها و افراد جامعه تسری یابد. جامعه پزشکی هم میبایست از این موقعیت استقبال و نور را با آغوش باز به همه قسمتهای خود برای جدا شدن سره از ناسره بتاباند، و هرگونه اقدام برای پرهیز از این شفافیت شرط عدل و عقل نمیباشد. در اینجا ذکر دو نکته پایهای ضروری به نظر میرسد:
الف: این اقدام شفاف ساز در مورد پرونده مرحوم کیارستمی منوط به بررسی موشکافانه پرونده از ابتدای انتخاب پزشک معالج تا انتهای سفر درمانی به فرانسه با پرداختن به جزییات کامل است و قبل از این اقدام هرگونه پیش داوری منصفانه نخواهد بود و البته هرگونه اقدام پیگیرانه در انجام درست و دقیق این بررسی ممدوح است. حضور نظارتی نمایندهای از وزارت ارشاد و بهداشت و صنف سینما و بررسی ترکیبی عملکرد هر دو تیم پزشکان در ایران و فرانسه شاید بتواند اقداماتی اعتمادساز برای جامعه باشد، نه به خاطر اینکه خون فردی به نام کیارستمی رنگینتر است، بلکه به خاطر اینکه دریافت خدمات پزشکی از حقوق اولیه بشری و از وظایف ابتدایی تصمیم سازان سلامت بوده است و مرحوم کیارستمی نامدار همچون زمان زندگی پربارش باز هم نقشی پیشآهنگ در زمینه سلامت هموطنانش ایفا میکند و به امید روزی که این ارزشمندی و دقت در سلامت، تمام افرادو اقشار جامعه را شامل گردد که جان دارندو جان شیرین خوش است.
ب: بین اهمال پزشکی و خطای احتمالی پزشکی باید فرق گذاشت
١- اهمال پزشکی به معنی بیتوجهی پزشک معالج در روند درمان است و هرگونه کم توجهی و کم کاری او را در فرآیند درمان در بر میگیرد که بایدطبق نص قانون و با تمام قوا با آن برخورد شود و این نه اقدامی ویژه و خاص که کمترین و بدیهیترین اقدام در دفاع از سلامت و جان مردم جامعه است، اتفاقا جامعه پزشکی بر طبق ذات و مسولیت خود میباید پیشاپیش همه مردم خواستار برخورد قاطع با اهمال پزشکی باشد تا گوهر اعتماد بین بیمار و پزشک پاس داشته شود و تاسیه روی شود هرکه در او غش باشد.
٢-خطای پزشکی احتمالی به این معنی است که پزشک معالج با تمام همت و تلاش و علم خود، مسوولانه به درمان بیمار میپردازد اما روند درمان به دلیل وجود عنصر انسانی، اتفاقات غیر قابل کنترل و پذیرفته شده در تمام دنیا دچار اشکال میشود که به عنوان مبحثی به نام عوارض درمان در کتب طب از آن تعبیر میشود، این نوع خطا جزیی احتمالی از روند درمان است و با همه سعی و تلاش پزشک هم قابل پیشگیری کامل و قطعی نیست، در واقع پزشکی از خطای پزشکی مبراست که اصولا اقدام پزشکی انجام ندهد.
شناخت این دو مقوله و تفاوت ماهیت آن هابسیار مهم و برخورد با آن باید متفاوت باشد. هر دو این اقدامها را مترادف و هم ارز دانستن و به یک چشم نگریستن در نهایت موجب میشود پزشکانی که در برخورد با بیمار از انجام هیچ تلاشی برای درمان و بهبود وضعیت فروگذار نمیکنند از نگرانی یکسان گرفته شدن خطاهای احتمالی پزشکی شان با اهمال و تقصیر پزشکی، در موارد حساس و بحرانی قادر به استفاده از تمام توان و قابلیت خود برای انجام اقدامات نجاتبخش با حداکثر قوا نباشند و از دغدغه اینکه با وجود تمام تلاش برای نجات بیمارانشان و درمان و نجات اکثریت آنان، در موارد معدود خطای پزشکی احتمالی (با در نظر گرفتن تعداد زیاد مراجعین به یک پزشک در زندگی حرفه ای)، بیپناه بمانند دچار نگرانی و سرخوردگی گردند، نکته قابل تامل این است که میزان این نگرانی و سرخوردگی با میزان وظیفه شناسی و قبول مسوولیت در موارد سخت نسبتی مستقیم خواهد داشت.
لازم است هم جامعه پزشکی هر آنچه در توان دارد برای اعتمادسازی بیماران انجام میدهد و جامعه هم پزشکان را در انجام هرچه بهتر آنچه در توان دارند و برای آن آموزش دیدهاند یاری نماید که اصولا رسالت پزشکی جز مسولیت حفظ جان و سلامت بیمار و انجام از جان و دل هر آنچه از دست پزشک بر میآید نمیتواند باشد. اقداماتی نظیر هجمه به کل جامعه پزشکی و در مورد قصوری هنوز قضاوت نشده در مراجع ذیصلاح خصوصا از نخبگان و هنرمندان الهامبخش، چندان صواب به نظر نمیرسد.
در صورتی که همین اراده جامعه و جهتدهی روشنفکران و استفبال جامعه پزشکی اگر در مورد پدیده اهمال در امر پزشکی (و نه مصون خواستن پزشکان از خطاهای احتمالی) با قاطعیت پیش رود قطعا اثرات مبارک و امیدبخشی در حفظ سلامت و حقوق اولیه فردی همه مردم در مقوله درمان بیماری خواهد داشت. جامعه پزشکی ما هم باید بداند که علاوه بر بروز شدن علمی، طبقه زحمتکش و خدوم آن از هر گونه روشنگری و شفافیت بیشتر کارکرد افزونتر و موثرتری خواهد داشت و پنهانکاری تنها به سود آن قسمتی خواهد بود که وظایف خود را به درستی انجام نمیدهد و مسبب اهمال پزشکی است.