به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۲۰:۴۱
 
۱۲
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۲ ساعت ۱۴:۴۷
کد مطلب : ۱۱۶۰۸۴

از مد افتاده اما پر طرفدار!

گروه جامعه: هر چند دراین آشفته بازار سرگیجه‌آور، انواع واقسام رستوران‌های مدرن و ایتالیایی و فرانسوی و چه و چه .... گفتن از یك سبك سنتی و البته كمی‌از مد افتاده خیلی كار جالبی به نظر نمی‌رسد.اما فقط كافی است كه چند دقیقه ای در حال و هوای این اغذیه فروشی‌ها گشتی بزنید تا ببینید كه نه به قدیمی‌و جدید بودن ربطی دارد و نه به از مد افتاده یا با كلاس بودن.هر چه از دل بر آید خوش آید!
 گذشته از همه اینها ما ایرانی‌ها به سبك خیلی از مردم آسیایی و شرقی، علاقه زیادی به میل كردن وعده‌هایی داریم كه نه می‌شود اسمش را گذاشت غذا و نه تنقلات.یك جورایی باز هم به قول خودمان چیزی كه ته دلمان را بگیرد... .  اما درعوض تا دل‌تان بخواهد از این چیزهایی داریم كه ته دل‌مان را می‌گیرد و اتفاقا بی خیال ارزان یا گران بودنش هم حسابی مزه می‌دهد.حتما شما هم این را قبول دارید كه در یك ساعت‌هایی از روز هیچ چیز جای یك سمبوسه داغ و تند یا یك لیوان ذرت مكزیكی یا یك پیراشكی كرم دار داغ را نمی‌گیرد.

چیزهایی كه اگرهم اسم‌شان را همان اغذیه هم بگذاریم این روزها خیلی سر و صدای زیاد یا بهتر است بگوییم مشتری‌هایی باسر و صدای زیادی را دوباره دور خود جمع كرده‌اند.در این گزارش سری زدیم به بورس بعضی از این خوراكی‌ها كه دوباره بعد سال‌های سال فعالیت با ظاهر و شكل جدیدی روی كار آمده‌اند و اتفاقا همین تحول درسبك كاری‌شان باعث شده مشتری‌های زیادتر از قبل هم نصیب‌شان شود.

پیراشكی با طعم عصر معاصر
از مد افتاده اما پر طرفدار!
وقتی حرف از پیراشكی به عنوان یكی از این وعده‌های بین روزی می‌شود، كمی ‌ماجرا رنگ و بوی نوستالژی می‌گیرد.پیراشكی یا همان دونات اصلا وعده تغذیه ای سنتی ایرانی نیست و از اول و ازل هم ریشه غربی داشته. با این وجود وقتی می‌دانیم قدیمی‌ترین پیراشكی فروشی تهران حوالی پل حافظ قدمتی بالای 60 سال دارد نمی‌شود از كنار این خوراكی محبوب ایرانی‌ها راحت عبور كرد.

اما از پیراشكی‌های داغ كه به همان سبك سنتی در تشت پر از روغن سرخ می‌شد كه در پاتوق‌های زیادی مثل ، چهارراه ولیعصر، میدان تجریش، میدان ولیعصر‌، میدان امام حسین و ... هم هنوز رونق دارند ، بگذریم این روزها پیراشكی یا بهتر است بگوییم پیراشكی فروشی‌هایی با سبك و سیاق مدرن حسابی رونق گرفته‌اند و در بین مردم محبوبیت زیادی دارند.

نه دیگر از آن پیراشكی‌های گنده كه قطره‌های روغن مدام در حال چكیدن از آنهاست خبری است و نه آن كاغذهای كوچك كه مثلا قراربود محافظ دست ما در برابر چرب شدن باشند و نه حتی بوی نه چندان خوشایند پخت این پیراشكی‌ها.حالا فقط كافی است به یكی از شعبه‌های این نان‌های فانتزی زنجیره‌ای و معروف سری بزنید تا از دیدن سیل جمعیتی كه فقط و فقط برای خریدن پیراشكی آمده‌اند واقعا متعجب شوید.اما نه از آن پیراشكی‌ها كه از این پیراشكی‌ها .انواع و اقسام پیراشكی‌های طرح دار، ساده و شكری و كرم دار آن هم در سایز‌هایی كه از یك بند انگشت شروع می‌شود و تا بزرگ‌ترین سایز پیراشكی پیش می‌رود.

شما فقط نوع و سایز را انتخاب می‌كنید.خودشان پیراشكی‌ها را داخل ظرف مخصوص می‌چینند و در حالی كه روی آن را غرق در انواع شكلات و كرم‌های مخصوص می‌كنند‌، ظرف را به دست شما می‌دهند.خب چنگال و چاقو و ظروف یكبار مصرف و البته قسمت فروش شیر كاكائو و نسكافه هم به كمك شما می‌آیند تا همان جا یك گوشه دنج پیدا كنید و با یك نوشیدنی داغ این پیراشكی‌های داغ و تازه از تنور درآمده را نوش جان كنید.

فومن همین نزدیكی
از مد افتاده اما پر طرفدار!
یكی دیگر از  مغازه‌های تازه رونق گرفته‌ای كه اتفاقا مشتری‌های زیادی هم دارند همین نانوایی‌های كوچك اما ساده و مختصری است كه در آنها نان و كلوچه و انواع خوراكی‌های محلی و عمدتا شمالی پخته می‌شود.حتما شما هم مغازه‌هایی را كه داخل سینی‌های بزرگ آنها انواع كلوچه فومنی و نان شیر مال و نان خرمایی و رشته خشكار و ... چیده شده است دیده اید.این مغازه‌هایی كه خیلی یك دفعه‌ای در بعضی راسته‌ها و خیابان‌ها سر و كله‌شان پیدا شد و مشتری‌های ثابتی هم بیشتر وقت‌ها پای این سینی‌های داغ و خوشمزه ایستاده‌اند. فقط كافی است بیشتر ساعت صبح‌های زود از جلوی یكی از این مغازه‌ها رد شوید تا خودتان از نزدیك ببینید كه مردم و خصوصا كارمندان برای خرید یك میان وعده خوشمزه ،سنتی و سالم و البته داغ داغ چه سر و دستی می‌شكنند.

هنوز سینی‌ها از تنور بیرون نیامده كه پشت سر هم خالی می‌شوند ومدام سینی بعدی و سینی بعدی‌. شیرمال و نان قندی هم كه از قدیم پای بساط عصرانه خیلی از ما بوده و حالا هم كه دوباره سرو كله تازه آن و بدون مواد نگهدارنده و صنعتی پیدا شده است ، استقبال‌ها دوبرابر شده و خیلی‌ها ترجیح‌شان این است كه به جای اینكه در راه برگشت از سر كار به خانه چیپس و پفك و خوراكی‌های صنعتی بخرند‌، یك بسته شیرمال یا نان قندی یا كلوچه محلی داغ در دست بگیرند و به خانه بروند.

بوی اهواز در حوالی میدان انقلاب
از مد افتاده اما پر طرفدار!
اینجا میدان انقلاب است. یك عصر وسط هفته با همان هیاهو و شلوغی‌های همیشگی این میدان كه خیلی وقت‌ها نمی‌گذارد حواس آدم به كارش جمع باشد و اگر در این شلوغی مسیرتان را هم درست انتخاب كنید و ادامه بدهید‌، هنر كرده‌اید! پیدا كردن‌شان كار خیلی سختی نیست.درست نبش میدان و به طرف خیابان كارگر البته هم شمالی و هم جنوبی .

دیدن اولین فلافل فروشی كافی است تا رد بقیه را هم كه مثل قطار به همدیگر چسبیده‌اند پیدا كنید. این راسته حالا به راسته فلافل فروشی‌های پر كن و بخور معروف شده‌اند. البته نه اینكه این كار به خودی و خود و فی نفسه جدید باشد، نه بلكه تقلیدی موفق از نمونه فلافل فروشی‌های شهرهای جنوبی مثل اهواز، آبادان وخرمشهر است.

اینجا درست آدم را به حال و هوای خیابان معروف فلافل فروشی اهواز یعنی لشكرآباد می‌كشاند.جایی كه تا از نزدیك نروید و نبینید شاید با هیچ روایت و توصیفی قابل درك نباشد. خیابانی شبیه هیچ كجا.جایی كه از حوالی غروب كم كم چراغ مغازه‌ها و دكه‌های كوچك و حتی چرخ‌های دستی فلافل فروشی‌هایش روشن می‌شود و از همان حوالی غروب تا نیمه‌های شب این خیابان غرق در مشتری‌ها و مردمی‌است كه آمده‌اند تا طعم فلافل‌های لشكر آباد اهوازرا بچشند.  اما سبك این فلافل‌ها هم متفاوت است.

اینجا كسی به شما یك ساندویچ حاضر وآماده نمی‌دهد؛ یعنی فروشنده فقط به شما یك عدد نان باگت می‌دهد و بعد نوبت خودتان است تا دست به كارشوید و هر چقدر كه دوست دارید نان‌تان را از فلافل و انواع ترشی و گوجه فرنگی و خیارشور و كاهو و سبزیجات مختلف و انواع و اقسام سس‌های تند بندری و .... پر كنید! همه این امكانات به ظاهر معمولی و ساده این فرصت را به شما می‌دهد كه یكی از بهترین انواع فلافل را فقط و فقط با نهایت دو هزار تومان میل كنید.

اما جدای از خود ساندویچ و قیمت و طعم ومزه متفاوت،این هیاهو و شلوغی جمعیت آن هم فقط برای یك فلافل بندری واقعا تماشایی است.حالا همین سبك از فلافل فروشی‌های زنجیره‌ای اصطلاحا پر كن و بخور مدتی است كه در حوالی میدان انقلاب تهران و البته چند جای دیگر رونق گرفته و اتفاقا به دلیل قیمت مناسبی هم كه دارند با استقبال زیادی روبرو شده‌اند.

اینجا هم قیمت‌ها متفاوت است.از سه هزار تومان تا هفت هزار تومان آن هم بسته به نوع فلافل انتخابی دارد كه ساده باشد یا با قارچ و پنیر یا حتی مخصوص.اما مخلفات داخل ساندویچ دست خودتان است كه چقدر و كدام باشد.اینجا هم تا چشم كار می‌كند اكثر مشتری‌ها جوان‌ها هستند مخصوصا دانشجوهایی كه نمی‌خواهند هزینه زیادی برای غذای‌شان صرف كنند. ولی با همین مخاطب‌ها هم حسابی غلغله است و برای همین فلافل‌های ارزان اما خوشمزه دست و پا می‌شكنند.البته فقط فلافل نیست. سمبوسه و پیراشكی پیتزایی هم طرفدارهای خاص خودشان را در این راسته‌های غذایی پیدا كرده‌اند.

ناگفته نماند كه بعضی از همین اغذیه فروشی‌ها هم در یك ابتكار جالب هزینه نوشابه یا هر نوع نوشیدنی دیگر را رایگان اعلام كرده اند؛ یعنی مثلا اگر شما خوش شانس باشید و یكی از این فلافل فروشی‌ها را امتحان كنید ، می‌توانید نوشیدنی تان را هم با همان هزینه ساندویچ میل كنید.

هم كوچك و هم سریع
از مد افتاده اما پر طرفدار!
تقریبا با اینكه عمر بعضی از این خوراكی‌ها و میان وعده‌ها خیلی زیاد نیست ولی در همین مدت كوتاه توانسته‌اند طرفداران زیادی برای خودشان دست و پا كنند.راستش شاید گفتن دقیقش كمی‌سخت باشد؛ اینكه برای اولین بار كی و كجا این دكه‌های فروش ذرت مكزیكی داغ از گوشه و كنار شهر سر در آوردند.

 اما در همان اولین سال‌ها هم حسابی سرشان شلوغ شد. شاید اصلا تا قبل از آن تصور اینكه ذرت‌های دانه شده داغ را كه به كره و پنیر پیتزا و قارچ و انواع طعم دهنده‌ها آغشته شده است، آن هم در یك لیوان پلاستیكی كوچك بخریم كمی‌عجیب بود. اما از زیاد شدن همین دكه‌های ذرت داغ مكزیكی به راحتی مشخص می‌شود كه سطح علاقه عموم مردم به خوبی از این میان وعده وارداتی استقبال كرده است.

 آنقدر كه خیلی‌ها حتی در خانه‌های‌شان هم حالا ذرت مكزیكی درست می‌كنند ! اما حالا هر جایی را كه به عنوان مقصد پیاده روی انتخاب می‌كنیم مثل پاساژ و مركز خرید و راسته‌های پر طرفدار و سینما و پارك و ....  محال است كه در آن دكه ای نبینیم كه علاوه بر ذرت مكزیكی میان وعده‌های سریع ، كوچك و خوشمزه دیگری به دست‌تان ندهد.انواع اسنك‌های كوچك، مینی پیتزا، هات‌داگ‌های كوچك و حتی سوسیس‌های طعم دار در سیخ‌های چوبی .یعنی بدون صرف وقت زیاد و نه هزینه زیاد می‌توانید همان طور كه در حال گشت و گذار هستید یك میان وعده سبك‌، ارزان و تا حدودی خوشمزه و قابل قبول میل كنید.

البته بد نیست به این موضوع اشاره شود كه این روال یعنی راه اندازی دكه‌های میان وعده‌ای به جای رستوران‌های بزرگ در بسیاری از مراكز خرید و پاساژ‌های معروف كشورهای دیگر هم روال و قدمت زیادی دارد و دیدن آنها بعد  از این سال‌ها در ایران نشانه خوبی است و می‌تواند نوید بخش راه‌اندازی بازارچه‌های غذای ثابت باشد؛ یعنی شما می‌توانید از هر غذایی كه دوست دارید یك پیاله كوچك بخرید و در جایی همان گوشه و كنار بازارچه بنشینید و میل كنید. درست مثل همین لیوان‌های كوچك اما پرطرفدار ذرت مكزیكی یا ظرف‌های كوچك اسنك و...

چه سرما خورده و چه نخورده
از مد افتاده اما پر طرفدار!
نمی‌دانم چه كاری است كه خیلی از ما فكر می‌كنیم، آش، سوپ، عدسی و لوبیای داغ فقط برای وقت‌های مریضی است و در حالت عادی جای زیادی در زندگی روزمره ندارد، آن هم به عنوان یك میان وعده سبك و سرپایی در یك مسیر همیشگی ! اما این روزها مغازه‌های آش، سوپ و عدسی و خلاصه خوراك‌های داغی راه افتاده‌اند كه از همان یك قدمی‌آنها‌ها هم دست و پای همه آنهایی كه فكر می‌كنند این غذاها برای دوران بیماری است شل می‌شود و دل به دریا می‌زنند و یك كاسه آش رشته یا شله قلمكار داغ و پر از كشك و پیاز داغ و نعناع سفارش می‌دهند.

حالا بازار عدسی و لوبیا و حتی سوپ هم در همان حوالی میدان انقلاب، ولیعصر و فردوسی و راه آهن و خلاصه خیلی جاهای دیگر حسابی داغ است‌. فكرش را بكنید ، دیگ داغ آش رشته حیاط مادربزرگ‌ها حالا به مغازه‌های كوچك و بزرگ آمده است تا اگر یك رهگذر دنبال یك غذای میان وعده سبك، تازه و ارزان بود بتواند هم یك كاسه آش بخرد و هم یادی از آن روزها كند.

اتفاقا غلغله جمعیتی كه حالا دیگر روز و شب و ساعت هم سرشان نمی‌شود و همیشه خدا در حال سفارش آش یا خوراك یا سوپ محبوب‌شان هستند‌، نشان می‌دهد كه این فكر بكر یعنی علم كردن دیگ آش رشته خیلی هم موفق بوده و دقیقا به هدف خورده است.هر چند كه كلا بساط خیلی از این تنقلات در فصل‌های گرم سال كمی‌از رونق می‌افتد اما به محض زرد شدن آرام برگ‌های پاییزی و آمدن دوباره سرما باز هم بساط‌شان داغ داغ می‌شود.

البته بی انصافی است كه در بین این میان وعده‌ها و تنقلات‌های تقریبا سنتی حرفی از چرخ‌های معروف لبو و باقالی و شلغم داغ نزد.چون آنها هم همه جا هستند واتفاقا خوردنشان آن هم كنار پیاده روی خیابان عجیب مزه می‌دهد.خلاصه كه تا هوا گرم نشده است و هنوز زل آفتاب دمار از روزگار در نیاورده قدر این بساط داغ را بدانید و اگر سر راه‌تان به یكی از آنها بر خوردید بی‌خیال شیك بودن یا نبودن این مغازه‌های كوچك دل را به دریا بزنید‌، كسی چه می‌داند شاید این متفاوت‌ترین پیراشكی، سمبوسه، فلافل یا آشی باشد كه در زندگی تان خورده‌اید ... !
مرجع : روزنامه همشهری