این روزنامه نوشته است: روزگاری حتی اشاره به حوادث سال 88 و خطاهای جبرانناپذیری که صورت گرفت، خط قرمز جدی به حساب میآمد. در این واقعیت که دست دشمن در پس پرده این حوادث بود و مقابله ضرورت داشت، شکی نیست ولی همواره بعضی شواهد ناگفتنی دلالت میکرد که در این راه چه حقالناسهای بزرگی که پایمال نشد و چه ستمهای غیر قابل جبرانی که در نظامی به نام اسلام و دین بر بیگناهان نرفت و معلوم نیست افراد و نهادهای مسئولی که قادر به حل موضوع بودند آیا سنگینی این بار در دنیا و آخرت را میتوانند تحمل کنند یا نه؟
آنچه بهانه این نوشتار شد، نامه دادستان وقت است که به میمنت و مبارکی روز عرفه! پرده از این راز برداشته و با تعابیری مثل: واقعه خون بار سال 88، حادثه هولناکی که روح امام و شهدا را به درد آورد، رهبری و مردم را جریحهدار کرد و ... اعتراف کرده که در آن حادثه سه نفر بیگناه زیر شکنجه به قتل رسیدهاند و عذرخواهی کرده است!
بعد از 7 سال؟ در این سالها چه بر وابستگان این قربانیان گذشته است؟ پاسخگوی لطمات جانکاه جسمی و روحی آنان کیست؟ ... و تازه از کجا معلوم این گونه خطاها برای افراد دیگری انجام نشده باشد؟ ... رئیسجمهوری که در زمان مسئولیت او و بخاطر رفتارهای تحریکآمیز و مناظرههای از قبل طراحی شده او در صداوسیما به امواج فتنه دامن زده شد، در این میان چه نقشی دارد و همچنین حامیان سینه چاک او؟
سال88 عدهای به اتهام فتنهگری سرکوب و مجازات شدند، گروهی همچون این سه عزیز بیگناه (محسن روحالامینی، محمد کامرانی، امیر جوادیفرد) قربانی گشتند و خون آنها هدر رفت و ... عدهای هم بخاطر خوشخدمتی به امتیازات فراوانی دست یافتند. آیا مرجعی هست که بعد از اعترافات دادستان وقت این پرونده بزرگ و پیچیده را مورد بازرسی مجدد و همهجانبه قرار دهد و از نظام جمهوری اسلامی این ننگ داخلی و خارجی که دستمایه شیطنتهای دشمنان شد را پاک کند؟
این اعتراف دیرهنگام و تکاندهنده به هر منظور و هدفی که صورت گرفته باشد، ذرهای از گناه و مسئولیت عاملان و آمران امر نمیکاهد. باید صبر کرد و دید پشت این پرده چه رازهای پنهان دیگری نهفته است.
آنچه طنزآمیز جلوه میکند، اظهار امیدواری آقای دادستان سابق است که آرزو کرده خسارات معنوی این حادثه در اذهان مسئولان بماند و منبعد شاهد اینگونه حوادث نباشیم. باید گفت: پیدا کنید پرتقال فروش را!