تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۱۹ ساعت ۱۱:۳۲
کد مطلب : ۱۲۳۱۸۵
شکست تیم‌ملی شکست همه‌فوتبال‌است
محمد سررشته‌داری
روزنامه بهار
حلقه گم شده در جنجال اخیر فوتبال ایران و مجادلات میان کی روش و برانکو که هر دو از مربیان خوب کشورمان هستند و هر دو هم در آینده ای نزدیک مسابقات مهم و بین الملل دارند اینجاست: باشگاه‌ها تعطیلات را پذیرفته بودند.سندی وجود دارد که همه ۱۶ مدیر باشگاه فوتبال ایران آن را امضا کرده‌اند. طبق این سند ۱۶ باشگاه برنامه تعطیلات درخواستی کی روش را امضا و آن را پذیرفته اند!
مربیان وطنی ما سیستماتیک کار نمی‌کنند
اول: آنچه امروز به عنوان اعتراض به تعطیلی لیگ از سوی برخی باشگاه‌ها و مربیان دیده می‌شود با استناد به آن امضاها نوعی دبه درآوردن محسوب می‌شود و نشان از آن دارد که مدیران و مربیان لیگ ایران برنامه ریزی برای آینده را جدی نمی‌گیرند و نمی‌توانند برای سال آینده باشگاهشان برنامه ریزی کنند و سندهایی که امضا می‌کنند از دید خودشان هم چندان معتبر نیست و ممکن است سال آینده به چیزی که خودشان امضا کرده اند اعتراض کنند. این وقتی بیشتر مهم می‌شود که ببینیم تقریبا همه مربیان مهم سال گذشته امسال در لیگ حضور دارند و مربی هستند و نمی‌توان گفت آن امضاها با مدیرانی به غیر از این مربیان امضا شده اند.در این میان بحث برانکو اندکی عمیق تر است چرا که اگر مربیان وطنی ما به هزار و یک دلیل سیستماتیک کار نمی‌کنند و برنامه ریزی بلند مدت ندارند، اما برانکو یک مربی از دل اروپاست که تحصیلات آکادمیک هم دارد. خود او و البته طاهری این تعطیلی‌ها و این برنامه‌ها را سال قبل دیده و امضا و تایید کرده اند و آن امضاها در واقع تایید کمک به تیم ملی ایران بوده است.در این مقال البته می‌توان وارد بحث اردوهای زیاد تیم ملی هم شد و مثلا مخالفان بنویسند که تیم ملی صد روز در اختیار کی روش بوده و موافقان بنویسند که اردوی تایلند و بازی با عراق و بازی با مراکش و اردوی امارات رفت روی هوا اما بحث ما امضا است، تعهد است، پای نظرات ماندن است و اگر اعتراضی هست در زمان خودش انجام شود تا فرصت اجرای پلن b وجود داشته باشد نه شب اردوی تیم ملی ایران!
اینکه بازی با مراکش لغو شده اصلا بهانه خوبی برای فراموش کردن امضا نیست چون یک سال قبل این اردو با همین مدت زمان اعلام شده بود و اگر کسی باید اعتراض کند آن کی روش است که بازی دوستانه تیمش لغو شده و نه برانکو که به هر حال چه تیم ملی بازی نمی‌کرد و یا بازی می‌کرد فرقی به حال او و پرسپولیس نمی‌کرد.
بحث دقیقا اینجاست که نامه‌ها امضا شده و سال گذشته در مورد تیم ملی تصمیم سازی شده است و همه زیر آن برنامه را امضا کرده اند و آن را تایید اما شب اردو مثل اول فصل و برای اردوی ارمنستان مصاحبه پشت مصاحبه است که از سوی برخی مربیان انجام می‌شود و اردو هم مثل ابتدای فصل روی هوا می‌رود.در این اردو کی روش سعی داشت حلقه سوم حمایتی تیمش را از میان بازیکنانی که فیکس نیستند بسازد. او عادت دارد که برای بازیکنان فیکس مدام آلترناتیو بتراشد و این کار را هم کرده است و حالا برای دومی‌ها هم می‌خواست رقیب بتراشد اما ما این اجازه را به او ندادیم.در واقع سازمان لیگی که برنامه امضا شده از باشگاه‌ها را می‌گیرد باید امروز پاسخگوی این انتقادها باشد چه برانکو معترض باشد چه قلعه نوعی یا مایلی کهن و جلالی و ....
پرسپولیس هم در نهایت بازنده است
دوم: هواداران همیشه با تیم‌های باشگاهی خودشان به شدت ارتباطات زیادی بر قرار می‌کنند و احساساتشان به تیم باشگاهی نزدیک است دلیلش هم اینست که هر هفته با آن درگیر هستند و از آن مهمتر اینکه هر روز با همکاران دیگر شان و یا هم کلاسی‌ها در مورد آن حرف می‌زنند و به این ترتیب روی تیمشان تعصب پیدا می‌کنند اما در مورد تیم ملی بازی‌ها بسیار کمتر است و تیم کمتر دیده می‌شود و البته با کسی هم بحث یا کری ندارند.این موضوع امروز در فوتبال ایران دردسر ساز شده است در واقع پس از درگیری برانکو و کی روش در فضای مجازی جنگی بزرگ به وجود آمد و جلو رفت که در حال نابود کردن دستاوردهای پرسپولیس و تیم ملی ایران است.تیم ملی ایران باید وارد محله برگشت مقدماتی جام جهانی فوتبال شود و امروز درگیر مجادلات بسیار زیادی شده است. این اصلا خوب نیست. حتی اگر هواداران پرسپولیس هم در این جنگ و فشار برتده این دوئل‌ها شوند باز هم اوضاع زیاد خوب برای آنها پیش نمی‌رود چون کی روش شکست می‌خورد و می‌رود و البته برانکو جانشین او در تیم ملی می‌شود و پرسپولیس برمی گردد به دوران درخشان‌ها و استیلی‌ها و ... در واقع این نبرد برنده ای ندارد و نخواهد داشت و همه در آن بازنده هستند.
شکست تیم ملی ایران شکست همه ارکان فوتبال است
سوم: مهمترین نکته اما اینست: شکست برنامه‌های کی‌روش تیم ملی را شکست می‌دهد و این شکست برای همه فوتبال ایران مضر است. در واقع این شکست حتی برای خود پرسپولیس هم کاملا مضر است و دوباره جلوی ترانسفر بازیکنان را می‌گیرد و اعتبار تیم‌های ایرانی را پایین می‌آورد و همه چیز را به هم می‌ریزد و سود مالی که باشگاه پرسپولیس و فدراسیون فوتبال از این سیستم به دست می‌آورند هم به هم می‌ریزد.همین دو روز قبل بود که افتخاری اعلام کرد از طلب استقلال از فیفا فلان بدهی را پرداخت می‌کنیم، این طلب مربوط است به هفت بازیکنی که از استقلال در تیم ملی و در جام جهانی حضور داشتند و امروز هم تعداد ملی پوشان پرسپولیس از دیگر تیم‌ها بیشتر است و پول بیشتری در آینده به حساب این تیم می‌آید.البته که مسابقات لیگ قهرمانان آسیا هم بسیار مهم است و با غرور نیمی از مردم ایران گره خورده است البته که انتقادهایی هم به اردوی کی روش وارد است اما واقعیت اینست که شکست تیم ملی ایران در راه جام جهانی شکست بسیار بزرگی است که دامنه اش همه فوتبال ایران را می‌گیرد.
روزنامه بهار
حلقه گم شده در جنجال اخیر فوتبال ایران و مجادلات میان کی روش و برانکو که هر دو از مربیان خوب کشورمان هستند و هر دو هم در آینده ای نزدیک مسابقات مهم و بین الملل دارند اینجاست: باشگاه‌ها تعطیلات را پذیرفته بودند.سندی وجود دارد که همه ۱۶ مدیر باشگاه فوتبال ایران آن را امضا کرده‌اند. طبق این سند ۱۶ باشگاه برنامه تعطیلات درخواستی کی روش را امضا و آن را پذیرفته اند!
مربیان وطنی ما سیستماتیک کار نمی‌کنند
اول: آنچه امروز به عنوان اعتراض به تعطیلی لیگ از سوی برخی باشگاه‌ها و مربیان دیده می‌شود با استناد به آن امضاها نوعی دبه درآوردن محسوب می‌شود و نشان از آن دارد که مدیران و مربیان لیگ ایران برنامه ریزی برای آینده را جدی نمی‌گیرند و نمی‌توانند برای سال آینده باشگاهشان برنامه ریزی کنند و سندهایی که امضا می‌کنند از دید خودشان هم چندان معتبر نیست و ممکن است سال آینده به چیزی که خودشان امضا کرده اند اعتراض کنند. این وقتی بیشتر مهم می‌شود که ببینیم تقریبا همه مربیان مهم سال گذشته امسال در لیگ حضور دارند و مربی هستند و نمی‌توان گفت آن امضاها با مدیرانی به غیر از این مربیان امضا شده اند.در این میان بحث برانکو اندکی عمیق تر است چرا که اگر مربیان وطنی ما به هزار و یک دلیل سیستماتیک کار نمی‌کنند و برنامه ریزی بلند مدت ندارند، اما برانکو یک مربی از دل اروپاست که تحصیلات آکادمیک هم دارد. خود او و البته طاهری این تعطیلی‌ها و این برنامه‌ها را سال قبل دیده و امضا و تایید کرده اند و آن امضاها در واقع تایید کمک به تیم ملی ایران بوده است.در این مقال البته می‌توان وارد بحث اردوهای زیاد تیم ملی هم شد و مثلا مخالفان بنویسند که تیم ملی صد روز در اختیار کی روش بوده و موافقان بنویسند که اردوی تایلند و بازی با عراق و بازی با مراکش و اردوی امارات رفت روی هوا اما بحث ما امضا است، تعهد است، پای نظرات ماندن است و اگر اعتراضی هست در زمان خودش انجام شود تا فرصت اجرای پلن b وجود داشته باشد نه شب اردوی تیم ملی ایران!
اینکه بازی با مراکش لغو شده اصلا بهانه خوبی برای فراموش کردن امضا نیست چون یک سال قبل این اردو با همین مدت زمان اعلام شده بود و اگر کسی باید اعتراض کند آن کی روش است که بازی دوستانه تیمش لغو شده و نه برانکو که به هر حال چه تیم ملی بازی نمی‌کرد و یا بازی می‌کرد فرقی به حال او و پرسپولیس نمی‌کرد.
بحث دقیقا اینجاست که نامه‌ها امضا شده و سال گذشته در مورد تیم ملی تصمیم سازی شده است و همه زیر آن برنامه را امضا کرده اند و آن را تایید اما شب اردو مثل اول فصل و برای اردوی ارمنستان مصاحبه پشت مصاحبه است که از سوی برخی مربیان انجام می‌شود و اردو هم مثل ابتدای فصل روی هوا می‌رود.در این اردو کی روش سعی داشت حلقه سوم حمایتی تیمش را از میان بازیکنانی که فیکس نیستند بسازد. او عادت دارد که برای بازیکنان فیکس مدام آلترناتیو بتراشد و این کار را هم کرده است و حالا برای دومی‌ها هم می‌خواست رقیب بتراشد اما ما این اجازه را به او ندادیم.در واقع سازمان لیگی که برنامه امضا شده از باشگاه‌ها را می‌گیرد باید امروز پاسخگوی این انتقادها باشد چه برانکو معترض باشد چه قلعه نوعی یا مایلی کهن و جلالی و ....
پرسپولیس هم در نهایت بازنده است
دوم: هواداران همیشه با تیم‌های باشگاهی خودشان به شدت ارتباطات زیادی بر قرار می‌کنند و احساساتشان به تیم باشگاهی نزدیک است دلیلش هم اینست که هر هفته با آن درگیر هستند و از آن مهمتر اینکه هر روز با همکاران دیگر شان و یا هم کلاسی‌ها در مورد آن حرف می‌زنند و به این ترتیب روی تیمشان تعصب پیدا می‌کنند اما در مورد تیم ملی بازی‌ها بسیار کمتر است و تیم کمتر دیده می‌شود و البته با کسی هم بحث یا کری ندارند.این موضوع امروز در فوتبال ایران دردسر ساز شده است در واقع پس از درگیری برانکو و کی روش در فضای مجازی جنگی بزرگ به وجود آمد و جلو رفت که در حال نابود کردن دستاوردهای پرسپولیس و تیم ملی ایران است.تیم ملی ایران باید وارد محله برگشت مقدماتی جام جهانی فوتبال شود و امروز درگیر مجادلات بسیار زیادی شده است. این اصلا خوب نیست. حتی اگر هواداران پرسپولیس هم در این جنگ و فشار برتده این دوئل‌ها شوند باز هم اوضاع زیاد خوب برای آنها پیش نمی‌رود چون کی روش شکست می‌خورد و می‌رود و البته برانکو جانشین او در تیم ملی می‌شود و پرسپولیس برمی گردد به دوران درخشان‌ها و استیلی‌ها و ... در واقع این نبرد برنده ای ندارد و نخواهد داشت و همه در آن بازنده هستند.
شکست تیم ملی ایران شکست همه ارکان فوتبال است
سوم: مهمترین نکته اما اینست: شکست برنامه‌های کی‌روش تیم ملی را شکست می‌دهد و این شکست برای همه فوتبال ایران مضر است. در واقع این شکست حتی برای خود پرسپولیس هم کاملا مضر است و دوباره جلوی ترانسفر بازیکنان را می‌گیرد و اعتبار تیم‌های ایرانی را پایین می‌آورد و همه چیز را به هم می‌ریزد و سود مالی که باشگاه پرسپولیس و فدراسیون فوتبال از این سیستم به دست می‌آورند هم به هم می‌ریزد.همین دو روز قبل بود که افتخاری اعلام کرد از طلب استقلال از فیفا فلان بدهی را پرداخت می‌کنیم، این طلب مربوط است به هفت بازیکنی که از استقلال در تیم ملی و در جام جهانی حضور داشتند و امروز هم تعداد ملی پوشان پرسپولیس از دیگر تیم‌ها بیشتر است و پول بیشتری در آینده به حساب این تیم می‌آید.البته که مسابقات لیگ قهرمانان آسیا هم بسیار مهم است و با غرور نیمی از مردم ایران گره خورده است البته که انتقادهایی هم به اردوی کی روش وارد است اما واقعیت اینست که شکست تیم ملی ایران در راه جام جهانی شکست بسیار بزرگی است که دامنه اش همه فوتبال ایران را می‌گیرد.
