به روز شده در ۱۴۰۳/۱۰/۰۲ - ۲۰:۱۹
 
۵
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۰۶ ساعت ۰۹:۲۸
کد مطلب : ۱۲۴۲۵۰

همه فرانسه را هم بدهند، سازم را نمی‌دهم

گروه فرهنگي: هنوز هم ساز پدرِ پدرش را در دست می‌گیرد و می‌گوید: سال ۱۳۷۴ برای اجرا به فرانسه سفر کردم و پیشنهاد دادند که ساز قیچک‌ام را به قیمت ۱۲ میلیون تومان به آن‌ها بفروشم، اما جواب دادم حتی اگر همه فرانسه را به من دهید، سازم را به شما نمی‌دهم.

استاد پهلوان رسول بخش زنگشاهی - هنرمند پیشکسوت موسیقی بلوچستان - با حضور در ایسنا، بعد از پنج سال که از برگزاری آخرین کنسرتش می‌گذرد، دست به ساز ‌شد و برای خبرنگاران ایسنا نواخت. در این نشست، ندیم زنگشاهی، فرزند او و حاتم بلوچ‌زهی، از دوستان آن‌ها، استاد پهلوان را همراهی کردند و جاهایی که لازم بود، صحبت‌های استاد را از زبان بلوچی به فارسی ترجمه کردند.استاد پهلوان همان‌طور که قیچک‌اش را برای نواختن آماده می‌کند، می‌گوید: دو ساز قیچک دارم؛ اما این را از پدرِ پدرم به ارث برده‌ام و خودم تزیین‌اش کرده‌ام، چون این‌طور زیباتر به‌نظر می‌رسد. تا کنون هم آن را سه‌بار تعمیر کرده‌ام.

از ساز قیچک‌اش کیسه‌ای را با نخ آویزان کرده است، وقتی دلیل آن را می‌پرسم، توضیح می‌دهد: در این کیسه ماده‌ای به نام رِیال می‌گذارم که با آن، آرشه را که از دُم اسب است، تیزتر و روان‌تر کنم.ندیم زنگشاهی دنباله صحبت استاد اظهار می‌کند: دیگر نوازنده‌ها در بلوچستان این کار را از استاد یاد گرفته‌اند.استاد زنگشاهی با بیان این‌که هشت نسل است در خانواده او ساز می‌نوازند، می‌گوید: من از ۱۴ سالگی قیچک را در دست گرفتم و نواختن آن را از پدرم یادم گرفته‌ام  و حالا ۶۱ سال است که می‌نوازم.

حاتم بلوچ‌زهی که همراه استاد و ندیم آمده است و بیشتر صحبت‌های استاد را به فارسی ترجمه می‌کند نیز می‌افزاید: در حال حاضر در بلوچستان طایفه‌های بسیاری زندگی می‌کنند و در هر ۲۰ طایفه دو تا سه طایفه، ساز را به‌صورت ارثی می‌نوازند. حتا اگر کسی از یک طایفه دیگر بخواهد نوازندگی یاد بگیرد فضایی برای آموزش این کار وجود ندارد. استاد رسول بخش، قدیمی‌ترین نوازنده در طایفه زنگشاهی است. کسانی که استاد را می‌شناسند او را به خانه‌ می‌برند تا به آن‌ها آموزش دهد، در غیر این صورت فضایی برای این کار وجود ندارد.

او ادامه می‌دهد: موسیقی بین برخی طایفه‌ها رونق بسیاری داشته است. زمانی که عده‌ای در بلوچستان دور هم جمع می‌شدند از نوازنده‌ها می‌خواستند در دورهمی‌ها برای‌شان بنوازند. این کار را بیشتر برای شاد بودن انجام می‌دادند. البته در مجالس عروسی هم از نوازنده‌های بلوچی زیاد استفاده می‌شد. در واقع هنرمندان موسیقی بلوچی فقط از طریق نوازندگی روزگار می‌گذراندند.

بلوچ‌زهی اضافه می‌کند: در حال حاضر استاد پهلوان هیچ منبع درآمدی به‌جز همان مبلغ ۱۳۰ هزار تومانی که از وزارت ارشاد به او می‌پردازد، ندارد. این مبلغ را هم حدود دو سال است که واریز می‌کنند. با خبری که از وضعیت استاد در ایسنا منتشر شد، مردم بلوچ هم به یاد او افتادند و برای شرکت در چند مجلس از استاد دعوت کردند.

او ادامه می‌دهد: شاعرانی مثل «مُلا غلام قادر رحمانی» و «کمال خان» که همراه استاد بودند، فوت کرده‌اند. استاد همیشه در کنار خواننده‌اش بود و زمانی که آن‌ها فوت کردند، دیگر کسی برای ساز خالی پول نمی‌داد. در حال حاضر هم کسانی هستند که شاعری کنند، اما خواننده‌هایی که فوت کردند برای خودشان شخصیت و جایگاه والایی داشتند.

بلوچ‌زهی اضافه می‌کند: در استان ما این‌طور نیست که استادی کاری را به شاگردش آموزش دهد. اگر پسر، برادر یا عموزاده‌ای برای یادگیری نزد استادی بیاید و تمایل به یادگیری داشته باشد، آن هنر را یاد می‌گیرد، در غیر این صورت وزارت فرهنگ و ارشاد از هنر این اساتید استفاده نمی‌کند و آن هنر برای همیشه از یاد می‌رود.او بیان می‌کند: به کسی که در بلوچستان ساز می‌زند، می‌گویند کم نسل است، یعنی او کارهای جهنمی انجام می‌دهد. متاسفانه وزارت ارشاد هم در این زمینه فرهنگ‌سازی نکرده است. البته بسیاری از افراد هم در این منطقه، موافق موسیقی هستند.

ندیم زنگشاهی، فرزند استاد پهلوان نیز می‌گوید: من و سهیل - دیگر فرزند استاد - خودمان به یادگیری نوازندگی ساز تمایل داشتیم. استاد ۲۲ فرزند و سه همسر دارد که من و برادرم سهیل، از میان همه آن‌ها نوازندگی می‌دانیم. من ۳۰ ساله هستم و از ۱۰ سالگی نوازندگی را از استاد آموختم، سهیل نیز که ۱۱ سال دارد از ۸ سالگی نواختن ساز را یاد گرفته است.

ندیم زنگشاهی

او ادامه می‌دهد: حدود هفت سال است که استاد به‌دلیل بیماری دیابت بی‌کار شده است. من نیز در حال حاضر موسیقی سنتی را با پاپ تلفیق و اجرا می‌کنم، یعنی موسیقی سنتی را با اُرگ تلفیق کرده‌ام. یک‌بار که برای اجرا به تهران آمدیم، برنامه را به سه زبان فارسی، بلوچی و زابلی اجرا کردیم که در شبکه هامون پخش شد و چون کار خوبی بود، بچه‌های گروه در ایرانشهر جمع شدند و اُرگ و دستگاه‌های موسیقی جدیدتر را وارد موسیقی سنتی بلوچ کردیم. اکنون نیز در مراسم عروسی از همین موسیقی تلفیقی بلوچی استفاده می‌کنیم.

فرزند استاد زنگشاهی می‌گوید: اجرای موسیقی تلفیقی به موسیقی اصیل بلوچستان آسیب می‌زند، اما چون موسیقی سنتی بین جوانان طرفدار ندارد، ما هم مجبوریم موسیقی تلفیقی اجرا کنیم. در یک ماه، در سه مراسم عروسی شرکت می‌کنیم و برای هر عروسی ۴۰۰ هزار تومان می‌گیریم و این مبلغ را هم بین اعضای گروه تقسیم می‌کنیم.

استاد زنگشاهی در ادامه صحبت‌های پسرش می‌گوید: جوانان امروز چون موسیقی سنتی بلوچ را نمی‌شناسند، بیشتر به سازهای اروپایی گرایش دارند. هر چیزی را که نوتر باشد، بیشتر می‌پسندند. نسل جوان هم از سازها استقبال نمی‌کند. پسر کوچکم سهیل می‌گوید، تو چه جایگاهی داری که من هم راه تو را ادامه دهم؟!این پیشکسوت موسیقی نواحی بلوچستان با بیان این‌که شاگردانی از فرانسه داشته ‌است، اظهار می‌کند: در فرانسه، سوئد، بلژیک، آلمان، سوئیس و ایتالیا اجراهایی داشتم و دانشگاه پاریس نیز مدرک دکتری افتخاری به من داده است. در سال ۱۹۹۸ میلادی حتی پیشنهاد کردند که همراه اعضای خانواده‌ام به فرانسه مهاجرت کنم، اما چون هیچ کجا، ایران نمی‌شود و از طرفی چون فرهنگ ما با کشورهای دیگر متفاوت است، نپذیرفتم. البته زمانی که فرانسوی‌ها این پیشنهاد را به من دادند، هنر در کشور ما ارزش داشت.  

او درباره این‌که چرا فرانسوی‌ها به موسیقی بلوچی توجه نشان می‌دهند؟ توضیح می‌دهد: تعدادی از بلوچستانی‌ها به فرانسه مهاجرت کردند و چند بلوچی در سازمان فرهنگ فرانسه کار می‌کنند. رستم میرلاشاری، خواننده بلوچی نیز که در سوئد کار می‌کند، گروهای موسیقی بلوچی را برای اجرا در این کشور معرفی می‌کند. مردم این کشورها از این نوع موسیقی استقبال می‌کنند و بلیت‌های اجرا را با قیمت بسیار بالایی می‌خرند.

بلوچ‌زهی که در طول این گفت‌وگو از سوی استاد زنگشاهی به برخی از پرسش‌ها پاسخ می‌دهد، درباره این‌که چه تعداد سازنده ساز در منطقه سیستان و بلوچستان هستند؟ می‌گوید: تنها یک سازنده سازهای سنتی در منطقه بلوچستان وجود دارد که او هم در خاش است. بیشتر نوازنده‌ها خودشان سازهای‌شان را تعمیر می‌کنند. استاد هم خودش سازهایش را تعمیر می‌کند.

در سی‌ودومین جشنواره موسیقی فجر از استاد پهلوان رسول‌ بخش زنگشاهی تجلیل شد. فرزند او درباره هدیه نقدی که از سوی جشنواره دریافت کرده‌اند، بیان می‌کند: سه سکه تمام بهار به‌عنوان هدیه در مراسم اختتامیه سی‌ودومین جشنواره موسیقی فجر به استاد دادند.ندیم زنگشاهی همچنین می‌گوید: طی ملاقاتی که با دبیر جشنواره موسیقی فجر داشتیم، درباره مشکلات استاد صحبت کردیم و او گفت سعی می‌کند با رایزنی که انجام می‌دهند، وام قرض‌الحسنه‌ای از صندوق حمایت از هنرمندان پیشکسوت برای استاد دریافت کنند، اما درباره مبلغ آن صحبتی نکردند.

او درباره انتظارهای‌شان از نهادهای دولتی برای استاد نیز بیان می‌کند: انتظار ما این است که برای استاد سرپناهی تهیه کنند تا او دغدغه کرایه خانه نداشته باشد. مستمری‌اش را بیشتر کنند که بتواند هر ماه با آن مبلغ روزگار بگذراند. نامه‌ای برای دستیار ویژه رییس‌جمهور و نیز معاون هنری وزیر ارشاد نوشتیم و انتظارات‌مان را در آن نامه مطرح کردیم. ما سعی کردیم تا درباره مشکلات استاد با یکی از مسوولان مثل وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یا معاونش صحبت کنیم، اما شرایط چنین کاری پیش نیامد.  

فرزند استاد زنگشاهی همچنین درباره آخرین وضعیت پای مصنوعی که قرار بود برای استاد ساخته شود، اظهار می‌کند: قبل از حضور در مراسم اختتامیه موسیقی فجر، برای گرفتن پای مصنوعی استاد به مرکز هلال احمر زاهدان مراجعه کردیم؛ اما پا حاضر نبود. گفتند دوباره اندازگیری کرده‌اند تا پای جدیدی بسازند، چون جنس پای قبلی که قرار بود تحویل ما بدهند، خوب نبوده است.