گروه فرهنگی: جواد کلیدری به موضوعاتی اشاره کرد که باعث شده فریدون مشیری در ذهنها بماند.
این شاعر در گفتوگو با ایسنا، درباره شخصیت ادبی فریدون مشیری و راز ماندگاری شعرهای این شاعر که این روزها سالگرد تولدش بود اظهار کرد: شعرهای فریدون مشیری حاصل تجربیات شخصی اوست که توانسته آنها را به یک اثر ادبی تبدیل کند. تبدیل تجربیات عینی به شعر، راز ماندگاری شعرهای فریدون مشیری است که البته در کنار اینها نگاه شاعرانه و نگرش خاص او مانند پرهیز از انتخاب واژگان بهدور از پیچیدگی و بهدور از آرایههای خاقانیوار در شعرهایش قابل توجه است.او با تاکید بر وفاداری مشیری به ادبیات فارسی تصریح کرد: راز ماندگاری مشیری در بیطرف بودن اوست؛ اینکه به هیچ طرف دعوا نمیرفت و در نتیجه از قافله شعر نو جامعه ادبی عقب نماند بلکه توانست بین این دو پیوند و آشتی برقرار کند.
کلیدری ادامه داد: کشفهای شاعرانهای که معمولا هر شاعری باید داشته باشد و از پنجره خودش به جهان نگاه کند در شعر او موج میزد؛ یعنی به دنبال تجربههای شخصیاش میرفت و با نبوغ خود، آنها را روی کاغذ میآورد و با خیال خودش درمیآمیخت و در نهایت به یک اثر ادبی فاخر تبدیل میکرد. او با اشاره به سادگی در رفتار، شعر و خیال مشیری افزود: هرچه شعر توسط بعضی از شاعران همدورهای پیچیدهتر گفته شود، نمیتواند با مردم ارتباط برقرار کند و البته ساده نوشتن و بهدور بودن از پیچیدگیهای بیانی توانست بین مشیری و مردم پیوند برقرار کند.
این شاعر سادگی شخصیت و بیپیرایگی مشیری را عامل تمایز این شاعر از دیگران خواند و افزود: علت تاکید من بر سادگی این است که این عنصر مهم در همهجای زندگی ایشان اعم از فردی، ادبی و... وجود داشت و شاید اینکه برخی از شعرهای مشیری بهصورت آواز خوانده شده و اسم و نام وی توسط خوانندهها و مجریان بر سر زبانها افتاده از عوامل باقی ماندن نام او در اذهان مردم باشد.
او اضافه کرد: شعر ما از گذشته تا امروز تجربهها و سبکهای متفاوتی داشته است و از دوره نیما به بعد خیلی چیزها تجربه شده، خیلی از چیزها کم یا اضافه شده است.کلیدری گفت: مشیری خیالپردازیهایی را که باعث گسترش ادبیات شد و همچنین ادامه سهل و ممتنعنویسی، پرداختن به طبیعت و تجربیات شخصیاش را کامل کرد و یکی از بهترین شاعرانی است که ما در دوره اخیر تجربه کردیم که شعرهای ماندگاری از خود بهجا گذاشته است.او با بیان اینکه مشیری در دورهای که شعر نو ظهور کرده بود پا به جهان گشود، بیان کرد: در این دوره تازه سروصداهای بین شعر نو و کلاسیک شروع و جدال بین شعر نو و کهن شعلهور شده بود و مشیری در آن دعواها طرف هیچ کدام را نگرفت بلکه در شعرش بین شعر نو و کلاسیک پیوند ایجاد کرد و ما امروزه میبینیم که آثار ایشان در دو زمینه کلاسیک و نو وجود دارد.
جواد کلیدری با بیان اینکه اقبال مشیری بیشتر در شعرهای نو و نیمایی است، اظهار کرد: نیما افسانه را در سال ۱۳۰۰ نوشته بود؛ درست در همین سال فریدون مشیری تازه بهدنیا آمده بود و بعد از سالها وارد مجامع ادبی شد.
او با تاکید بر اینکه شخصیت ظاهری فریدون مشیری جدا از شخصیت شعری او نیست افزود: او فردی سادهزیست، با اخلاق حسنه، خوشمرام و خوشمسلک بود و در شعر هم شخصیتی بود که شعرهایش را با کلماتی که ساخته ذهن خودش و زاییده خیال خودش بود ظاهر میکرد. بنابراین میتوان گفت که مشیری هم از لحاظ شخصیتی و هم از لحاظ شعری سادهزیست بود.