روزنامه بهار: از برگزاری انتخابات دوازدهم ریاستجمهوری در 29 اردیبهشت نزدیک به شش ماه ميگذرد و بسیاری از ناظران سیاسی کشور این روزها از نشانههای چرخش رئيسجمهور نسبت به وعدههای خود سخن میگویند. حسن روحانی که در سخنرانیهای انتخاباتی خود تندترین انتقادها را مطرح میکرد و وعده پشت وعده در ذهن رایدهندگان مطالبات اصلاحطلبانه را «تیک» ميزد، پس از موفقیت در انتخابات با انتصابها و انتخاب های انتقاد آمیز در میان وزرا و بسیاری دیگر از مدیران ارشد دولت، عدم به کارگیری زنان در مقام وزارت و بسیاری از سطوح بالای مدیریتی دولت و بیتوجهی به مطالبات زنان در عرصههای گوناگون، بیتوجهی به مطالبات اقلیتها به خصوص اهل سنت که با جمعیتی بالغ بر 7 میلیون نفر بزرگترین اقلیت مذهبی کشور را تشکیل ميدهند، فاجعه لایحه نظام جامع رسانهای و بسیاری دیگر از موارد وعده داده شده که سیاهه آنها بسیار بیش از این سطور ميطلبد؛ به علاوه جمع شدن زبان رئیس جمهور در انتقاد از برخی رفتارهای فراقانونی برخی نهادها، شواهد ناظران سیاسی را تکمیل کرد که تاکتیک خود را تغییر داده و باید انتظار داشته باشیم که محافظه کارانه از کنار این خیل وعده های برزمین مانده و مطالبات تلنبار شده گذر کند. این محافظه کاری و هم راستایی با جریان اصولگرا در ماه های اخیر که با دیدار برخی اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز به عنوان یکی از تشکل های سیاسی تاثیرگذار اصولگرا و وعده رئیس جمهور برای بازگشت به جامعه روحانیت در برابر بی توجهی به جریانات اصلاحطلب نیز گمانها را در جهت تایید «گردش به راست روحانی» تقویت کرده است. موضوعی که اصولگرایان را مسرور و اصلاحطلبان را به دو دسته منتقد این رفتارها و یا توجیح گر آن تقسیم کرده است.
روحانی سردمدار راست
حمیدرضا حاجیبابایی یکی از موسسین جمنا و وزیر کابینه احمدینژاد یکی از اصولگرایانی است که در واکنش به این موضوع ميگوید: «اخیراً به آقای کواکبیان گفتم که «شما اصلاحطلبان خبر ندارید، آقای روحانی آنقدر اصولگراست که حتی به عنوان مدافع حرم ميخواهد به سوریه برود! شما اصلاحطلبان غصه تفرقه بین ما اصولگرایان و روحانی را نخورید!» یا حسین کنعانی مقدم دیگر فعال سیاسی اصولگرا است که در این ارتباط ميگوید: آقای روحانی در مقطعی با ائتلاف با اصلاحطلبان و کارگزاران توانست رای بیاورد. اما در دور دوم بیشتر تمایل دارد به اصل خود یعنی اصولگرایی بازگردد. دبیر کل حزب سبز ایران همچنین ميافزاید: اصلاحطلبان توقع داشتند که آقای روحانی در دور دوم امور را به دست آنها بسپارد اما در موضوع انتخاب وزرا معلوم شد چنین اتفاقی قرار نیست بیفتد و بنابراین اختلافات افزایش پیدا کرد. بنابراین این فاصله معنادار بین آقای روحانی و حامیان او به وجود آمد. حمید رضا ترقی عضو ارشد موتلفه نیز اگرچه تلاش ميکند این تغییر رویه را به نام گردش به راست ننامداما خوشحالی خود را از فاصله روحانی و اصلاحطلبان مخفی نميکند و اینگونه ابراز عقیده ميکند: «موضع گيري هاي آقاي روحاني با مواضع اصلاحطلبان فاصله پيدا کرده است. اصلاحطلبان اين انتظار را دارند که آقاي روحاني دربست در اختيارشان و تابع آنها باشد. اما آقاي روحاني شخصيت مستقلي از اصلاحطلبان دارد. به همين دليل آقاي روحاني در بعضي از موضع گيري ها، خلاف نظر اصلاحطلبان صحبت مي کند و همين باعث عصبانيت اصلاحطلبان از رئيسجمهور شده است.»
البته فعالین اصولگرا در این میانه تنها نیستند و رسانه های تندرو این جریان و گردانندگان انها نیز به خوبی خط در حال پی گیری خط مورد نظر بزرگان خود هستند. همین چند روز پیش بود که عبداله گنجی، مدیرمسئول روزنامه تندرو جوان طی یادداشتی در کانال تلگرامی خود موضوع گردش به راست روحانی را تحلیل کرد و با تمام توان تلاش کرد بگوید روحانی هیچ گاه از اصولگرایان فاصله هم نگرفته چه رسد که بخواهد به اصلاحطلبان نزدیک شود و در نهایت تحلیل خود را اینگونه به پایان ميبرد: «آنچه درست است و در معنا و تعاملات میتوان قضاوت کرد اینکه روحانی همچنان از سردمداران راست است. مشی او آدم را یاد بازرگان میاندازد نه تاجزاده. البته اصولگرایی معادل راستگرایی نیست و راستها همان کسانی هستند که سکولارهای افراطی به آنان «اصولگرایان معتدل» میگویند. لاریجانی، باهنر، ناطق و... پدران راست هستند و همراهان روحانی. اصولگرایان نه روحانی را اصولگرا میدانند و نه میپذیرند و روحانی نیز نسبت به آنان اینگونه فکر میکند. اما وقتی تاجزاده میگوید روحانی باهوشتر از این است که به راست بپیچد روحانی خواهد گفت: عجب شانسی داریم ما! کس دیگری نیست از ما دفاع کند؟ قطعا روحانی راستگرایان سلف را برای همراهی، بر بدنامان ترجیح خواهد داد. روحانی مصداق واقعی یک راستگراست، اما چرخ چپها را که بعد از ۸۸ پنجر شده بود پنجرگیری موقت کرد و بدون اینکه بنزین هم درون آن بریزد تا در پاستور سوار شد. بله روحانی در دوشیدن چپ با هوش است!»
فارس و تحقق آرزوی شیرین
اینها البته تمام ماجرا نیست و سخنان روحانی در ارتباط با مذاکره با آمریکا نیز دستمایه خوبی برای اصولگرایان و رسانه هایشان ایجاد کرد که بگوید، «ببینید روحانی و دولتش تغییر کرده است». خبرگزاری اصولگرای فارس دوشادوش بسیاری دیگر از رسانهها و فعالین این جریان سیاسی در این نمونه اخیر نیز نشان دادند برای چنین مواقعی چقدر منتظر مانده است. این خبرگزاری تندور اصولگرا در تصدیق مورد پیش گفته، روز گذشته در مطلبی با عنوان «رویکرد دولت تدبیر درباره آمریکا در مسیر دوربرگردان» با اشاره به برخی رفتارهای دولت در ماه های اخیر و متناظر گرفتن آنها با تغییر رویکرد سیاست خارجی دولت دوازدهم، نوشت: «رئیس جمهور که برای تکمیل کابینه به بهارستان رفته بود، رویه خود مبنی بر محترمانه سخن گفتن با آمریکا را کنار نهاد و آشکارا، کنایه زدن را در دستور کار قرار داد: «اگر آمریکا یک رژیم هم باشد، این تعهد یک رژیم در برابر یک نظام بزرگ به نام جمهوری اسلامی ایران است....»
این خبرگزاری در ادامه آورد: «روحانی به این بسنده نکرد و کلیدواژه ای را به کار برد که فردای آن روز، بر تارک بسیاری از روزنامه های صبح نشست: «امروز آمریکاییها به بعضی از کشورهای شرق آسیا پیغام مذاکره ميدهند؛ مگر دیوانه شدند که با شما مذاکره کنند.» و از این سخنان رئیس جمهور آنچه که از رفتارهای دولت در ماه های اخیر آورده بود، به این رسید که: در حالی که مذاکره، دال مرکزی گفتمان روحانی در سراسر دولت یازدهم بود، حال باید بررسی کرد که کدام اتفاق یا اتفاقات باعث شده که او، مذاکره را دیوانگی بداند. لحن و ادبیات این روزهای روحانی نسبت به آمریکا، به گونه ای است که گویی او از راهی طولانی و پرپیچ و خم بازگشته و اکنون، خسته و زخم خورده در انتهای مسیری قرار دارد که قدم نهادن در آن را برای دیگران، «دیوانگی» ميخواند.» و از پس این همه نویسنده مطلب خبرگزاری تندرو فارس سئوالاتی این چنین مطرح ميکند: «حسن روحانی از چه راهی برگشته؟ راز رویکردهای متفاوت دولت دوازدهم که به نشانههايي از آن اشاره شد چیست؟ رئیس جمهور، دیگران را از گام نهادن در کدام مسیر نهی ميکند؟» ادامه این مطلب بازگشت تاریخی دارد به تمام هشدارهای اصولگرایان تندرو در موضوع سیاست خارجی دولت یازدهم و بی توجهی و ایستادگی روحانی در برابر آنها اما نکته ای بس جالب توجه را نگارنده در انتهای این مطلب آورده که بیش از هرچیز گویای سرور تندروها از تغییر رویکردهای روحانی است، آنجا که نگارنده فارس مينویسد: « امروز اما روحانی از یک «راه طی شده» سخن میگوید و اگر چه 4 سال عمر دولت او و ملّت ایران پای بدست آمدن تجربهای ذیقیمت و تاریخی برای او ریخته شد، اما به هر تقدیر تغییرجهت کنونی او را باید به فال نیک گرفت و از آن استقبال کرد. آنچه به عنوان نشانههای این تغییر مطرح شد، شاید نشانههایی چندان قوی و کافی به نظر نرسد و تا نقطه مطلوب فاصله داشته باشد، اما نباید فراموش کرد که این هنوز آغار راه است و باید به روحانی و تیمش فرصت داد.»