روزنامه بهار: ظاهرا قرار نیست تندروها دست از سر شهیندخت مولاوردی و معصومه ابتکار بردارند.با وجود آنکه روحانی در دولت دوازدهم سعی کرد با جابجایی این دو نیروی کارآمدش به نوعی فشارهای تندروها را کاهش دهد اما شاهد آن هستیم که نه تنها از این فشارها کاسته نشده بلکه کار به فحاشی رسیده است.ماجرا از آنجا شروع شد که خانم مولاوردی با انتشار تصویری بنا بر وظیفه دینی خود خواست از منکری که دیده است نهی کند و از زائرانی که در مسیر راهپیمایی اربعین بودند با زبان اشاره خواست که در کنار خیابان آشغال نریزند.
او در صفحه اینستاگرام خود نوشته است: «چهاندازه رفتارهایمان با امامان بزرگواری که برای زیارتشان سر از پا نمیشناسیم و نظافت را از ایمان میدانند، شباهت دارد؟!»همین تذکر ساده مولاوردی به یکباره فغان عدهای را به آسمان بلند کرد و کم کم کار به جایی رسید که همین تذکر ساده تبدیل به توهین و هتک حرمت ارزشهای مذهبی شد! بعد از مدتی نویسنده تندرو یکی از روزنامههای افراطی در فضای مجازی مطلبی را به همین بهانه نوشت که خلاصه ساده شده آن این است: نه تنها مولاوردی آشغال است بلکه ابتکار هم آشغال است، روحانی هم آشغال است!
تعجب کردید؟ مایه تعجب و تاسف هم هست، که مدعیان ارزشها در برابر یادآوری حدیث نبوی که نظافت را از ایمان میداند و امر به معروف و نهی از منکر یک مسلمان اینگونه برآشفته شده و زبان به هتاکی گشوده و از اینکه درباره دیگران چنین الفاظ رکیکی را به کار ببرند هیچ ابایی هم ندارند.نکته جالب توجه هم آن است که اینان همانها هستند که دختران این سرزمین را به بهانه امربهمعروف و نهیازمنکر با رفتارهایی زننده و غیردینی از هر چه حجاب و مفاهیم این چنینی است دور کردهاند.
همینها که امروز در برابر تذکری ساده و محترمانه زبان به هتاکی میگشایند در خیابانهای شهر و دانشگاهها به دنبال هجمه به خواهران و دختران ما هستند تا به خیال باطل خودشان فریضه امربهمعروف و نهیازمنکر را به جای آورند و هنگامی که با اعتراض مواجه میشوند که این مسائل به شما چه ارتباطی دارد پشت نقابهای دینی پنهان میشوند.
ریشه و اساس مشکل همینجاست که عدهای از دین و ارزشها نقابی برای خود ساختهاند و با پنهان شدن پشت القابی مثل ارزشی و انقلابی تیشه برداشته و به ریشه همان میزنند که در ظاهر خود را معتقد به آن میدانند. نه آن نویسنده هتاک که فحاشانه علیه مولاوردی، ابتکار، روحانی دست به قلم برده است ارزش پاسخگویی دارد و نه اساساً گوشی برای شنیدن در چنان فردی وجود دارد اما آنچه مایه تاسف و تأمل است سکوت جریانهایی است که این حضرات به نام و بهانه دفاع از آنان چنین هتاکانه و به تصور آنکه حق مطلقند سخن میگویند.