به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۸ - ۲۲:۵۶
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۴ ساعت ۱۴:۰۱
کد مطلب : ۱۴۱۶۰۲

تحلیل تاج‌زاده از اعتراضات اخیر

گروه سیاسی_رسانه ها: روزنامه شرق نوشت: با مصطفي تاج‌زاده، معاون سياسي وزير کشور دولت اصلاحات، درباره اعتراضات اخير گفت‌وگو کرديم. او که در اين مدت تلاش خود را به کار بسته تا نشان دهد عواقب چنين تحرکاتي ممکن است ايران را به سوريه ديگري تبديل کند، در اين مصاحبه هم بر اين موضوع تأکيد کرد.
به گزارش شرق، او البته ارائه تحليل جامع درباره ماهيت تظاهرات اخير در تهران و ديگر نقاط کشور را زودهنگام دانست و در عين حال اعلام کرد وظيفه اصلاح‌طلبان در چنين شرايطي جلوگيري از وقوع درگيري‌هاي خونين داخلي در کشور است.
‌ارزيابي شما از اعتراضات اخير چيست؟ چه نامي بر تجمعات اخير مي‌گذاريد و جنس اين اعتراضات را چه مي‌دانيد؟
اجتماعات اخير را مي‌توان تجمع قشرهايي از مردم و به‌ويژه جوانان تحصيل‌کرده و بي‌کاري دانست که آينده روشني پيش‌روي خود نمي‌بينند و نسبت به فشار و تبعيض‌ها در جامعه معترض هستند. مخصوصا جواناني که ديده نشدند و احساس مي‌کنند صداي آنها شنيده نشده و پيامشان دريافت نشده است. آنها مي‌خواهند به نوعي توجه جامعه و دولتمردان را به خود و مطالباتشان جلب کنند؛ چراکه تداوم اين وضع را براي خود قابل‌تحمل نمي‌بينند. اين تجمعات قطعا اعتراضي است. اينکه خارج‌نشينان از اين تجمعات استقبال مي‌کنند، ما را نبايد به سمتي سوق دهد که تظاهرکنندگان را -‌اگرچه گاهي دست به خشونت هم مي‌زنند -‌وابسته به بيگانگان و اجانب بخوانيم.
همين الان اگر در آمريکا هم تظاهراتي صورت بگيرد، مثل جنبش ٩٩درصد، ما از آن حمايت مي‌کنيم، بدون اينکه يک نفر در آمريکا، در ايران يا در جهان دچار اين شبهه شود که حمايت ما به معناي اين است که رهبران جنبش يا انديشه‌اي که آنها را راهنمايي مي‌کند، متأثر از ايران يا وابسته به ايران هستند.
‌به نظر شما اين اعتراضات سازماندهي‌شده بود؟ آيا فيلترينگ و کنترل مي‌تواند باعث فروکش‌کردن اين اعتراضات شود؟
تا جايي که من مي‌دانم اين اعتراضات توسط يک حزب و يک جريان سياسي خاص سازماندهي نشده است. اگرچه نمي‌توان نقش برخي از رسانه‌هاي خارجي را ناديده گرفت. علت هم اين است؛ وقتي اجازه فعاليت به احزاب منتقد را نمي‌دهيم و از طرفي مطبوعات سراسري مستقل را برنمي‌تابيم، طبيعتا توجهات از داخل به خارج از کشور و شايعات جلب مي‌شود. در حقيقت يعني جاي احزاب اصيل و منتقد و مطبوعات مستقل را نشريات و احزاب اصولگرا نمي‌گيرند. به همين جهت هم حوادث اخير داراي دو ويژگي است؛ اول آنکه هدايت آن از سوي شبکه‌هاي مجازي و رسانه‌هاي فارسي‌زبان خارجي است.
دوم اينکه با جريان سازمان‌يافته حزبي خاصي مواجه نيستيم که اگر مثلا مسئولان آن حزب را دستگير و فعالان آن را بازداشت کنيم، بتوان با اصل حرکت مقابله کرد. بنابراين فيلترينگ به‌هيچ‌وجه نمي‌تواند اعتراضات را خاموش کند. براي اينکه بلافاصله با فيلترشکن، مخاطبان آن شبکه‌ها دوباره با آن ارتباط برقرار مي‌کنند. از اين جهت، (فيلترينگ) حرکتي شکست‌خورده است. از طرفي بسياري از مشاغل وجود دارد که از طريق تلگرام انجام مي‌شود که آنها آسيب‌هاي جدي ديدند. به علاوه اينکه ما در مدت کوتاهي فيلترشکن‌ها را در قشرهاي وسيعي از مردم گسترش داديم و امروز از کودک ٩ساله تا يک سالخورده ٩٠ساله دنبال فيلترشکن هستند، براي اينكه بتوانند از شبکه تلگرام استفاده کنند. اين موضوع کار بسيار اشتباهي بود و هرچه سريع‌تر بايد لغو شود.
‌ شعارها و مطالبات مطرح‌شده را از چه جنسي مي‌دانيد؟
شعارها و مطالباتي که تاکنون طرح شده بسيار متنوع و گسترده بوده است. البته عمده اين شعارها اقتصادي است. اما خيلي از شعارها هم فراتر از موضوع اقتصاد بود و به ريشه‌ها و عللي که باعث تجمع و اعتراضات مردم شده، بازمي‌گردد. از سوي ديگر بسياري از مؤسسات از بودجه دولتي استفاده مي‌کنند که از نظر شهروندان نيازي به اين کار نيست و بايد اين هزينه‌ها صرف گسترش اشتغال، مهار گراني و رونق اقتصادي شود. همين‌طور هزينه‌های قابل توجه ديگر که از ديد برخي ديگر از شهروندان ضرورتي به اين ميزان سرمايه‌گذاري در اين بخش‌ها نيست و بايد توجه دولت معطوف به توسعه ايران و بهبود رفاه مردم شود. مردم در اين زمينه‌ها اعتراض جدي دارند و از شعارهاي آنها مي‌توان اين موضوع را فهميد. از طرف ديگر شعار‌هايي سياسي مطرح شده که ريشه آن برمي‌گردد به برخي محدوديت‌ها در عرصه‌هاي مختلف.
‌آيا مي‌توان براي تحرکات اخير نسخه جامعي ارائه داد يا براي تحليل زود است؟
هنوز براي اينکه تحليل جامعي از اعتراضات اخير ارائه بدهيم، زود است. علت هم اين است که اطلاعات ما هنوز کامل نيست. نمي‌دانيم موج اعتراض‌ها دقيقا در کدام شهرها بوده و چند نفر شرکت کردند. معترضان از کدام قشر بوده، پايگاه اجتماعي آنها چه بوده، سن، ميزان تحصيلات، ثروت و جنسيت آنها چگونه بوده است. آيا شعارهاي آنها واحد بوده يا به صورت متفرقه شعارها را مطرح کرده‌‌اند و البته در کدام مناطق از شهرها اعتراض کردند. همه اينها بايد روشن شود تا بتوانيم تحليل جامعي از مجموعه اين حرکت ارائه کنيم تا معلوم شود مجموعه اين اعتراض‌ها چه اشتراکات و اختلافاتي داشته‌اند.
‌وظيفه اصلاح‌طلبان به‌عنوان گروهي که بدنه اجتماعي را در انتخابات‌هاي اخير بسيج کرده‌اند، در اين ماجرا چيست؟
مهم‌ترين نقش اصلاح‌طلبان در شرايط فعلي اين است که اجازه ندهند ايران، سوريه يا ليبي شود. اين خطري جدي است که جامعه ما را مثل جوامع ديگر تهديد مي‌کند. همين‌جا بايد بگويم يکي از دلايلي که سوريه گرفتار اين وضعيت شد، فقدان يا ضعف جريان اصلاحي در آن کشور بود، به‌گونه‌اي که يک جريان قدرتمند اصلاح‌طلب در آن کشور وجود نداشت که هم‌زمان دولت و ملت را مخاطب قرار دهد و به آنها هشدار دهد که از مرزهاي خاصي نبايد خارج شوند و دست به روش‌هاي خشونت‌آميز نزنند؛ يعني از يک طرف، دولت بگيروببند راه نيندازد و از طرف ديگر، معترضان دست به سلاح نبرده و خشونت‌ورزي نکنند. کمااينکه همه سوريه امروز نااميد شده‌اند و همه باخته‌اند. مهم نيست که چه کسي در رأس قدرت است و چه کسي نيست. بيشترين آسيب را مردم ديده‌‌اند، صدها هزار نفر کشته شده و ميليون‌ها نفر آواره شده‌اند.
همچنين بسياري از زيرساخت‌هاي اين کشور نابود شده است و مهم‌تر از همه اينکه چه زماني مي‌توانند به سوريه قبل از اين حوادث بازگردند. تمام تلاش رسانه‌هاي فارسي‌زبان بيگانه؛ مثل بي‌بي‌سي فارسي و صداي آمريکا و کانال‌هايي مثل آمدنيوز، به دنبال بدنام‌کردن اصلاح‌طلبان و نااميدکردن مردم از اصلاحات دروني و بي‌فايده‌خواندن صندوق رأي است تا جايگزين آن را براندازي، خشونت‌ورزي و سوق‌دادن سياست به کوچه و خيابان و به صورت خشن نشان دهند. ما بايد بدانيم اتفاقا بزرگ‌ترين کارکرد جريان اصلاحي در خاورميانه کنوني در هر کشوري، به‌ويژه ايران، اين است که جلوي درگيري‌هاي خونين داخلي را بگيرد.
ما هيچ دشمني بدتر از وضعيت هرج‌ومرج نداريم. ملت ما متنوع و متکثر است و گرايش‌هاي متفاوتي دارند و هيچ‌کدام قادر به حذف ديگري نيستند. هرکدام که بخواهند خط ناديده‌گرفتن ديگري را دنبال کند، سر از فاشيسم درمي‌آورد. احتمال موفقيت چنين موضوعي در ايران ناممکن است، اما آنچه محتمل مي‌نماياند، تبديل‌شدن اين تحرکات و رودررويي مردم با يکديگر است. اگر خداي‌نکرده اصلاح‌طلبان در انجام وظيفه خود کوتاهي کنند؛ يعني از سويي دولت را مهار نکنند و از سوي ديگر به مردم هشدار ندهند که به روش‌هاي خشن متوسل نشوند؛ چراکه اين يک بازي باخت - باخت است که همه زيان مي‌بينيم.