گروه بینالملل: سایت تابناک نوشت: تنش ها میان ایران و آمریکا روز به روز گسترده تر می شود، به گونه ای که برخی تحلیلگران غربی، احتمال برخورد میان آن ها به ویژه در میدان سوریه را دور از انتظار نمی بینند. در همین رابطه، برخی ناظران پا را فراتر از این نهاده و برآنند که برخورد میان واشنگتن و تهران ممکن است فراتر از منازعه سوریه باشد. در همین رابطه، لارنس ویلکرسون، سرهنگ بازنشسته ارتش امریکا و رئیس دفتر کالین پاول، وزیر خارجه امریکا در سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۵ که جزئیاتی از حمله آمریکا به عراق را فاش کرد، در سخنرانی خود در کنفرانس سالیانه کمیته امور عمومی آمریکا- اسرائیل(ایپک) در اظهاراتی با اشاره به سفر نتانیاهو به واشنگتن و دیدار و رایزنی وی با دونالد ترامپ، از تلاش اسرائیل برای متقاعد کردن کاخ سفید برای حمله به ایران خبر داد.
وی در اظهاراتی خطاب به واشنگتن هشدار داد: اسرائیل تلاش می کند آمریکا را به جنگ با ایران بکشاند؛ جنگی که می تواند به یک جنگ جهانی بدل شود. وی در ادامه مدعی شد، ممکن است ترامپ با استفاده از حضور نظامی خود در سوریه، در حال برنامه ریزی برای حمله به ایران باشد. ویلکرسون چند روز پیش نیز در مقاله ای در نیویورک تایمز نوشت: پس از ارائه طرح حمله به عراق توسط پاول در آن روز سرد، من به این فکر کردم که ما دقیقا چه اقداماتی برای کنترل تروریسم انجام دادیم. من فکر می کردم هر روشی را آزموده ایم و اقدامات ما ناکافی بوده است. با وجود تلاش های متعدد پاول، جامعه جهانی از طرح جنگ علیه عراق دفاع نکرد؛ اما نظرسنجی ها طی آن روز و هفته نشان داد، بسیاری از آمریکایی ها با شنیدن نطق پاول متقاعد شده اند که گزینه نظامی کارکردی مثبت خواهد داشت. درواقع همراهی مردم آمریکا با پاول بیش از هر عضو دیگری از کابینه ایالات متحده بود.
بنابراین می توان به جرأت گفت، پاول نقشی جدی و پررنگ در کابینه جورج دبلیو بوش برای ارائه دستور جنگ ایفا کرد و بدون تلاش های دو ساله وزیر امور خارجه، واگن حمله جنگی به راه نمی افتاد. این تلاش ها در نهایت منجر به جنگ انتخابی با عراق شد؛ جنگی که نه تنها منجر به تلفات فاجعه باری برای منطقه و ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده گشت، بلکه اوضاع تمام خاورمیانه را بی ثبات و تنش زا کرد. ویلکرسون در ادامه می گوید: تمام اینها را برای یادآوری این موضوع گفتم که فراموش نکنیم این روزها ترامپ دقیقا از همان دستورالعمل های اشتباهی پیروی می کند که روزی جورج دبلیو بوش را به ورطه جنگ و تهدیدهای نظامی کشاند؛ تهدیدهایی که این بار ایران را نشانه گرفته اند.
درست یک ماه پیش بود که نیکی هیلی، سفیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد، گفت: دولت شاهد این واقعیت انکارنکردنی است که ایران با قطعنامه های شورای امنیت در مورد برنامه های موشکی بالستیک خود و یمن موافق نیست. به نظر می رسد، خانم هیلی، درست مانند پاول، با ارائه تصاویر ماهواره ای و سایر شواهد فیزیکی در تلاش است تا صحیح بودن جنگ و حمله نظامی را اثبات کند. شگفت آور است، درست همان طور که پاول در سال ۲۰۰۳ در مورد سلاح های کشتار جمعی عراق سخنرانی می کرد، روش های دولت ترامپ نیز مسیری مشابه را می پیماید. در واقع این درست برای من مثل یک کپی برابر اصل بود؛ تشابه شدید اظهارات خانم هیلی و آقای پاول خیره کننده بود. اما موضوع این است که این بار جنگ گزینه مناسبی نیست، چون صحبت بر سر کشوری با ۸۰ میلیون جمعیت و شرایط استراتژیک ویژه است؛ بنابراین، چالش مقابله با ایران بسیار خطرناک تر و حتی ده تا پانزده بار مخرب تر از جنگ با عراق خواهد بود.
نگاهی به استراتژی های تیم امنیت ملی دولت بوش نشان می دهد، شرایط اسفبار است؛ برای مثال در یک بیانیه شورای امنیت که اخیرا منتشر شده، آمده است: هر چه ما بیشتر تهدیدهای کشورهایی را که در مظان تولید سلاح های کشتار جمعی هستند، نادیده بگیریم، احتمال حادتر شدن این تهدیدها نیز افزایش می یابد.
این نوع استراتژی، ایران را به عنوان یکی از بزرگترین تهدیدهایی که آمریکا با آن مواجه است، مطرح می کند. همان طور که در دوران ریاست جمهوری بوش، وی در خصوص عراق و صدام اظهاراتی مشابه را مطرح می کرد.
اما دولت آمریکا و به ویژه ترامپ، باید به این موضوع دقت کنند که وارد جنگ شدن با ایران، مساوی است با چالشی بزرگ تر با چین، روسیه و کره شمالی. حتی دولت ترامپ تلاش کرده تا اسنادی جعلی در خصوص ارتباط ایران با بن دلان یا القاعده منتشر کند؛ اسنادی که هنوز توسط هیچ خبرگزاری رسمی تأیید نشده است. این درست مشابه اقداماتی است که بین سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۳ توسط معاون رئیس جمهور آمریکا انجام می شد تا رابطه صدام حسین با القاعده را به تصویر بکشد. در همین رابطه جان گلاسر، مدیر مطالعات سیاست خارجی در اندیشکده کاتو نوشت: «در اینکه آیا ترامپ چنین طرح هایی (برای جنگ) دارد یا خیر (مهم نیست با این حال) نباید هیچ شکی کرد که او جنگ را محتمل تر می کند؛ جنگی که ویلکرسون به درستی اشاره می کند، به لحاظ تلفات و هزینه ها ده تا پانزده برابر بدتر از جنگ عراق خواهد بود.