ولی الله شاکری درباره برخورد با آثار هنری، پاکسازی یا تمیز کردن تابلوها در مترو بیان کرد: کارهایی که از کاشی هفترنگ یا معرق کاشی ساخته شده است و استقامت بالایی دارند را میتوان با کمی ماده شوینده ملایم پاک کرد. اما کارهای سفال باید هر چند وقت یکبار غبارروبی شوند. برای مثال از یک جاروی دستهداری که برای این کار در نظر گرفتهاند، استفاده کنند نه آنکه جارویی که با آن کف مترو را تمیز میکنند را روی تابلوهای هنری هم بکشند! دستمال خیس یا مرطوبی که روی این آثار میکشند موجب میشود جرم و کثافتی که روی آنها نشسته است به خورد اثر برود.او با بیان اینکه "به عنوان خالق یک اثر هنری اجازه ندارد که از کارهایش در ایستگاههای مترو عکاسی کند! ادامه داد: در هیچ جای دنیا چنین موضوعی وجود ندارد و فقط در ایران اتفاق میافتد. چند وقت پیش تصمیم گرفتم از یکی از کارهایم در ایستگاه مترو، عکس بیندازم اما این اجازه به من داده نشد و گفتند حتما باید برای این کار مجوز بگیرم! مگر ما میتوانیم عکاسی از یک کار شهری را ممنوع کنیم؟!
این هنرمند با بیان اینکه آنطور که باید و شاید به این آثار توجه نمیکنند، افزود: تابلوهای هنری در مترو نور کافی ندارند و این یکی از دلایلی است که توجه مردم به آن جلب نمیشود. مردم آنقدر درگیر مشکلات و معاش زندگی هستند که اگر هم آثار هنری بخواهد تنوعی در نگاه آنها ایجاد کند، به قدری نور این آثار کم است که این اتفاق اصلا نمیافتد.شاکری اعلام کرد: از طرفی دور آثار را با نازلترین سلیقه قاببندی و رنگ میکنند، حتی رنگ قاب را هم به عهده هنرمند نمیگذارند و اگر مترو تصمیم بگیرد همهی قابها را رنگ فیروزهای یا سفید بزند، این کار را انجام میدهد در حالی که ممکن است اصلا قابهای این رنگی مناسب یک کار هنری نباشد.او درباره مشکل دیگری که برای آثار هنرمندان در مترو وجود دارد، گفت: به ما اعلام کردند که شناسنامه و نام هنرمندان را کنار آثارشان نصب می کنند و اجازه ندادند که ما اسم یا شماره تماس مان را روی کارها بنویسیم در حالی که این اتفاق هم نیفتاد و در حال حاضر بسیاری از تابلوهای نصب شده در ایستگاههای مترو شناسنامه ندارد. برای مثال دو تابلو «صورتک» و «دُهل زن» من در ایستگاه مترو تئاتر شهر شناسنامه و اسم ندارد.
این هنرمند درباره اینکه چرا بیشتر تابلوهای هنری در مترو تهران سفال نقش برجسته هستند؟ توضیح داد: بخشی از این موضوع به نگاه مدیریتها در دوره های مختلف بر می گردد، سفال به عنوان یک کار سنتی ایرانی برای مردم جالب بود اما امروز مدیاهای مختلفی وجود دارد که عمر بیشتر و زیبایی های خاص خودشان را نسبت به سفال دارند و می توان از آنها هم استفاده کرد.شاکری درباره فرهنگ سازی و آشنایی مردم با آثار هنری موجود در مترو پیشنهاد داد: می توان در یکی از ایستگاه های مترو فضایی درست کرد تا تعدادی از هنرمندان، کارهایشان را جلوی مردم انجام دهند. زمانی که مردم زحمت و مدت زمانی که یک اثر شکل میگیرد را از نزدیک ببینند، به مرور زمان در جریان شکل گیری یک اثر هنری قرار می گیرند و نگاه شان به آثار هنری مترو تغییر پیدا می کند و به این آثار آسیب وارد نمی کنند.او با بیان اینکه سالهاست که اثر هنری برای مترو نمی سازد، گفت: در این بخش قانونی در مترو وجود داشت که رقم ثابتی را به ساخت یک تابلو اختصاص می دادند در حالی که برای خلق هر اثری باید انرژی متفاوتی صرف کرد بنابراین هر کار هنری رقم خاص خودش را می طلبد. برخی از کارهای هنری نصب شده در مترو دانشجویی است در حالی که برخی دیگر از کارها توسط کسانی انجام شده که سالها در این راه استخوان خرد کرده اند و نمی توان همه ی آنها را با یک رقم نگاه کنیم.
این هنرمند اضافه کرد: مسئله دیگر این که از هنرمندان دیگر شنیدم مبلغی که مترو برای این کار پرداخت می کند، همان مبلغی نیست که از شرکت مربوطه مادر برای این کار اختصاص پیدا کرده است. این موضوع برای من خیلی برخورنده بود و تصمیم گرفتم که دیگر همکاری با مترو را ادامه ندهم.او با بیان اینکه متاسفانه در مملکت ما جامعه مهندسان فکر می کنند هنرمند هم هستند و می توانند به راحتی درباره هنر نظر دهند، ادامه داد: جامعه پزشکان هم فکر می کنند تمامیت ارزی خانواده و مملکت هم دست آنهاست و هر کاری که دلشان بخواهد می توانند انجام دهند. هیچ مرجعی هم وجود ندارد که با آنها برخورد کند! شاکری بیان کرد: مدتی می شود که ایده ها و طرح هایی به سازمان زیباسازی شهرداری اعلام کردهایم اما شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مانع این شده است که ایده های شهری خود را عملی کنیم، بنابراین فعلا طرح هایمان پشت در مانده است و امیدواریم بزودی بتوانیم شاهد عملی شدن این طرحها در سطح شهر باشیم.ولی الله شاکری از سال ۱۳۵۹ کار هنری را شروع کرده است واز او تابلوهای سفالِ نقش برجسته و کاشی شکسته در ایستگاههای امام حسین(ع)، سرسبز، گلبرگ و تئاتر شهر نصب شده است.