گروه سياسي: در ادبیات هر رئیسجمهور، نشانههایی از جهتگیریهای اساسی او و سیاستهای کلان جمهوری اسلامی در دوران او به چشم میخورد.
محمود احمدینژاد مدت کوتاهی پس از آن که در سال ۱۳۸۴ به ریاستجمهوری رسید برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک رفت؛ سفری که در همه سالهای بعدی ریاستجمهوری او تکرار شد. احمدینژاد در سخنرانی اول خود به تندی از آمریکا و ساختار سازمان ملل انتقاد کرد. مساله هستهای ایران یکی از عمدهترین محورهای سخنرانی احمدینژاد بود، به ترتیبی که واژه "هستهای" بیش از هر واژه دیگری در سخنرانی او به کار رفت. (بدون احتساب حروف اضافه، افعال و کلماتی از این دست). "انپیتی"، "سوخت" و "آژانس" هم کلمات پرکاربرد همردیف با "هستهای" بودند.
پس از واژه هستهای کلمات "عدالت"، "صلح"، "جمهوری" و "اسلامی" در کنار ایران، دیگر کلمات پرکاربرد این سخنرانی احمدینژاد بودند. او همچنین بارها به "مردم"، "ملتها"، "بشر"، "جامعه جهانی"، "اعتماد" و "آرامش" ارجاع داد. دگرگونی جهتگیریهای احمدینژاد در هشت سال ریاستجمهوریاش به ترتیبی بود که در آخرین سخنرانی او خبر چندانی از پرکاربردترین واژه سخنرانی اول او (هستهای) نبود. او در آخرین سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل، که لحنی موعود گرایانه داشت، از "جهان" و "جهانی" بیش از هر واژه دیگری استفاده کرد، از "مردم"، "انسانها" و "انسانی" گفت و مژده "بهار" داد.
حسن روحانی در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل بیش از هر چیزی از "ایران" گفت. "خشونت"، "جهان"، "مردم"، "صلح"، "منطقه"، "افراط" و "امید" کلمات بعدی پرکاربرد او بودند. کلماتی که گویای محور اصلی سخنرانی روحانی بودند: ارائه تصویری از بحرانهای خشونتبار جهان و به ویژه منطقه خاورمیانه و در عین حال امیدواری به این که اراده مشترک جهانی برای حل این مشکلات شکل بگیرد. روحانی همچنین از "اعتدال"، شعار دولتش، گفت و تحریمهای وضعشده علیه ایران را به انتقاد گرفت. "هستهای" هم به کلمات پرکاربرد رئیسجمهور ایران بازگشته است.