گروه اقتصادی: سایت «نود اقتصادی» نوشت: با انجام برخی تحقیقات، لیستی از ۲۷ خبرنگار با عنوان "خبرنگارانی که پست گرفتند" منتشر کردیم. کسانی که کار را با خبرنگاری در رسانهها آغاز و بعد از چند سال به یکباره مدیرعامل یک بنگاه اقتصادی، عضو هیات مدیره، فرماندار و دستیار وزیر و حتی مدیر روابط عمومی شدند!
بعد از انتشار این خبر برخی از اسامی ذکر شده مستقیم یا با واسطه پیام داده و گله کردند که "ما هم از جنس خودتانیم و این رسمش نبود، ببینید پزشکان چطور هوای هم صنفیهای خود را دارند و...." استدلالها و البته گلایهها نیز تقریبا شبیه هم بود. اما حرف ما چیست؟ ما در گزارش ۲ روز پیش صرفا در راستای رسالت رسانهای خود چند سوال مطرح کردیم و توقع نداشتیم دوستان رسانهایمان اینقدر از دستمان ناراحت شوند
1️⃣ آیا بین خبرنگاری (کار در رسانه) با مدیرعاملی و عضویت در هیات مدیره یک بنگاه اقتصادی تناسبی وجود دارد و اگر هست این تناسب از چه جنسی است؟
2️⃣ آیا رانت، برای حضور و فعالیت دوستان رسانهای در برخی پستهای اقتصادی موثر نبوده است؟ و اصولا چه ارتباطی بین اشتغال به شغل خبرنگاری در فلان روزنامه و خبرگزاری با تکیه بر پستهای مدیریتی، آن هم گاها در بنگاههای اقتصادی وجود دارد؟ سوالی که هیچ از دوستان در پیامهای ارسالی به ما به آن اشارهای نکردهاند.
3️⃣ سوال این است خبرنگار شرق با چه رزومهای یکدفعه میشود عضو هیات مدیره یک بنگاه اقتصادی وابسته به شستا؟ و یا خبرنگار کیهان چگونه با اینکه دانشجوی کارشناسی ارشد از دانشگاه آزاد است یکدفعه میشود مدیرعامل یک بنگاه اقتصادی وابسته به بنیاد شهید؟
ذات رسانه و کار در آن اگر چه کاری شریف و پرزحمت است اما ناگزیر ممکن است رانتی را نیز برای اهالی آن ایجاد کند. نخست، رانت دیده شدن، خوانده شدن و مرجع قرار گرفتن است. رسانه این امکان را به خبرنگار میدهد که مخابره کننده اخبار و زبان مردم برای انتقاد و البته نمایندهای برای تنویر افکار عمومی باشد. این کار در کنار اجر و قربی که دارد، خطراتی را نیز خواهد داشت.
خطر اول، خطر افشاگری و سوت زنی رسانهای است که خبرنگار را تهدید میکند. صاحبان قدرتی که هیچ افشاگری را برنتافته و حتی در مقابل پرسیدن سوال، موضع گرفته و قیام میکنند. این قیام گاها در قالب تهدید یا گرفتار کردن مدیران رسانه در راهروهای دادگاه مطبوعات رخ نشان میدهد.
دوم، اما در ظاهر ماجرا نعمت است نه خطر. رانتی که از کار خبر ایجاد میشود خطر تطمیع است. پیشنهاد برای سکوت یا شرح ماجرا آن گونه که مورد قبول و رضایت صاحبان قدرت است. نماد این کار هم از کارتهای هدیه در نازلترین سطحش آغاز و تا پیشنهاد سمت و شغل ادامه مییابد.
چرا با پست گرفتن خبرنگاران در مشاغل مدیریتی مخالفیم؟
سمت گرفتن اهالی رسانه در پستهای مدیریتی خطرناک است چون:
اهالی رسانه که رسانه را میشناسند و دوستانی در این حوزه دارند، میتوانند با تکیه زدن بر پستهای مدیریتی یا قرار گرفتن در قالب مشاور و دستیار در کنار مسئولان راههای نقد از خود را مسدود کنند. اتفاقا هجمههای صورت گرفته به گزارش دو روز پیش «نود اقتصادی» هم در همین راستاست.
جالب اینجاست برخی دوستان پیغام دادند که چرا خودزنی میکنید؟ این طبیعی است، شما هم شاید ۲ روز دیگر نخواستید خبرنگار بمانید، مگر پیشرفت جرم است؟ مگر تغییر شغل جرم است؟ اما آنچه نوشتیم نه خودزنی بود نه افشاگری. آنچه نوشتیم دفاع بود. دفاع از شان و حیثیت شغل خبرنگاری. آنچه نوشتیم آغاز یک راه بود، آن هم در آستانه روز خبرنگار در سال ۹۸
سوال این بود اگر من خبرنگار شرق، خبرآنلاین و یا کیهان نبودم، آیا میتوانستم مدیرعامل، هیات مدیره و یا دستیار وزیر شوم!؟ میدانید جالب کجاست؟ جالب اینجاست که همه این دوستان اگر به فرض خودشان، شایسته هستند، چرا در بخش خصوصی خدمت نمیکنند؟ چرا همه این لیست وابسته به نهادهای دولتی هستند و کسی از بخش خصوصی خدمت دوستان خبرنگارانمان نیامده است!