گروه جامعه: وقتی از کاهش رشد جمعیت سخن میگویند، یکی از تاثیرات آن برداشته شدن سرعتگیرها از مسیر پیر شدن جامعه و افزایش میانگین سنی در ایرانی است که جوان بودن جمعیتش یک امتیاز ویژه محسوب میشد، آمارها و پیشبینیهای آماری نشان میدهد که اگر در اجرای سیاستهای بالادستی جمعیتی بیش از این تعلل کنیم، در آیندهای نه چندان دور، ایرانی پیر و کم توان خواهیم داشت.
به گزارش ایسنا، جمعیت و ابعاد آن نقطه مرکزی هر نظام اجتماعی محسوب میشود. تحولات جمعیتی تقریبا تمام جنبههای زندگی انسان و جهان پیرامون را تحتتاثیر قرار میدهد و اثرات متعددی بر خرده نظامهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و محیطی دارد و منشأ تحولات چشمگیری در این حوزهها میشود.برنامهریزی برای توسعه همهجانبه یک جامعه نیازمند شناخت دقیق جمعیت و شاخصههای تاثیرگذار و تاثیرپذیر بر این فاکتور مهم و حیاتی است؛ فاکتوری که بر اساس تمام تئوریهای توسعه، از اصلیترین ارکان رشد در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به شمار میرود.جمهوری اسلامی ایران نیز مانند بسیاری از کشورها، در دهههایی از یک سده گذشته، سیاستهای کاهش جمعیت را دنبال کرد و طی ۴۰ سال اخیر و علیرغم وجود نگاههای مختلف در سطوح تصمیمساز و برنامهریز در مورد لزوم تغییر سیاستهای جمعیتی، جز در یک دوره زمانی، روند کاهشی را در رشد جمعیت دنبال کرد. به طوریکه در ۲ دهه اخیر، موضوع سالمندی در کنار کاهش شمار ازدواج و افزایش خانوادههای با جمعیت کمتر از ۴ نفر، به عنوان یکی از چالشهای اصلی که زمینهساز بسیاری از پدیدهها در یک دوره زمانی مشخص خواهد بود، مد نظر قرار گرفته و به آن پرداخته شده است.بر اساس آمار جهانی سازمان ملل، جمعیت ایران در سال ۱۹۵۰ حدود ۱۷.۱ میلیون نفر بود و سال ۲۰۱۷ به ۸۱.۲ میلیون نفر رسید، با توجه به پیشبینیها، این نرخ رشد جمعیت تا سال ۲۰۵۰ افزایشی خواهد بود و در این سال به ۹۳.۵ میلیون نفر میرسد، اما از آن سال تا سال ۲۱۰۰ کاهشی شدید را در رشد جمعیت ایران تجربه خواهیم کرد به گونهای که عدد جمعیتی کشور در سال ۲۱۰۰ به سطح ۷۲.۵ میلیون نفر کاهش مییابد؛ این به معنای پیشی گرفتن شمار مرگ و میرها از موالید، افزایش میانگین سنی و سالمندی جامعه و کاهش قابل توجه بهرهوری که از عواید جمعیت جوان محسوب میشود، خواهد بود.
با توجه به آمارهای رسمی سازمان ثبت احوال، از سال ۹۴ تاکنون، با کاهش نرخ موالید، بحران کاهش جمعیت و کاهش جمعیت جوان کشور روبرو شدهایم. در کنار این موارد شاخص نرخ رشد کشور که یکی از مهمترین مؤلفههای جمعیتی است، در دهه نود روندی نزولی را در پیش گرفته است.نرخ رشد جمعیت سال ۱۳۹۰ معادل ۱.۲۹ درصد بود و سال ۱۳۹۵ به ۱.۲۴ درصد نزول داشت و علیرغم تمام تلاشها و تاکیداتی که عمدتا در سطح توصیه و سخنرانی و .... بود و هیچ زمانی به یک سیاست مشخص که در برگیرنده حمایتها و برنامههای عملیاتی برای ارتقاء شاخص رفاه نرسید، در سال ۹۸ نرخ رشد جمعیت کشور به کمتر از یک درصد کاهش یافت تا جدی بودن بحران کاهش جمعیت گوشزد شود؛ بحرانی که تاکنون در ایران تجربه نشده و اگر به اهمیت آن توجه نشده و برایش برنامهای مدون، تدوین و اجرا نشود، طی سه دهه، ایران را به لیست ۵ کشور سالمند جهان، سنجاق خواهد کرد. نرخ رشد جمعیت در استان فارس نیز به تبع کشور، روندی نزولی را تجربه کرده است؛ موضوعی که در شهرستان شیراز با جمعیت بیش از یک میلیون و ۹۸۰ هزار نفری، به شکلی محسوس مشاهده میشود و تاحدودی میتوان آن را به کل استان تعمیم داد.مدیرکل ثبت احوال استان فارس در گفت و گو با ایسنا، با اشاره به آخرین آمار جمعیتی شهرستان شیراز، گفت: براساس برآورد جمعیتی سال ۹۸ شهرستان شیراز (بدون احتساب زرقان) ۱میلیون و ۸۷۰ هزار نفر ثبت شده است.
علیرضا انصاری نرخ زاد و ولد در شیراز طی سال ۹۸ را ۳۱ هزار و ۵۷۶ نفر اعلام و خاطرنشان کرد: این میزان در قیاس با سال ۹۷ کاهش ۹.۹ درصدی را در نرخ جمعیت نشان میدهد.انصاری گفت: براساس سرشماری سال ۹۵ از کل جمعیت شهرستان شیراز، ۲۰.۶ درصد کمتر از ۱۵ سال، ۳.۷۳ درصد در گروه سنی ۱۵ تا ۶۴ سال (جمعیت فعال) و ۱.۶ درصد در گروه بالای ۶۵ سال (سالمند) است.او با اشاره به روند افزایشی جمعیت سالمند در کشور و به تبع آن در فارس و شیراز، بیان کرد: در استان فارس نیز به دلیل تغییر ساختار سنی جمعیت، طی سالهای آینده جمعیت سالمند بیشتر خواهد شد، به طوریکه در سال ۱۴۲۵ و با تداوم روند کنونی ۲۱ درصد کل جمعیت این استان را سالمندان تشکیل خواهند داد.به گزارش ایسنا، از نیمهی دوم دههی هشتاد، هشدارهای کارشناسانی که از حرکت رو به رشد سالمندی در جامعهی ایران میگفتند، آرام و گسسته، آغاز شد و طی سالهای اخیر این صداها بلند و پیوستهتر شده است؛ نظراتی که در سایه مشکلات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی، از نظرها دور ماند و کمتر به آنها توجه شد اما امروز، به عنوان یکی از ضرورتهای جامعهای که باید برای بقا و استحکام خود شاهد رونق اقتصادی و جهش تولید باشد، مطرح شده است.اکنون بیش از ۶ سال از ابلاغ سیاستهای کلی جمعیتی از سوی رهبر معظم انقلاب میگذرد اما علیرغم شعارهای مسئولانی که عادت کردهاند در سخنرانیها و اظهار نظرهای خود، از سخنان رهبری وام بگیرند و در مقام عمل، نه راهکاری دارند و نه تجارب دیگران را به عنوان راهکار بر میگزنند و نه به مشاوره و نظرات کارشناسی معتقدند، تاکنون شاهد کمترین میزان اقدام در مسیر اجرای آن سیاستها بودهایم.امروز به لحاظ قانون و اسناد بالادستی که ترسیم کننده نقشه راه و روشن کننده مسیر آینده تعالی کشور است، در اجرا یا ارادهای وجود ندارد یا اینکه دغدغههایی بزرگتر ذهن مسئولان مستقیم اجرای این سیاستها و قوانین را به خود مشغول کرده است؛ مسئولانی که باید بدانند در ایران حدود ۱۳ میلیون نفر جوان در سن ازدواج داریم و به دلیل مشکلات متعدد اقتصادی و اجتماعی، امکان تشکیل خانواده را ندارند و اگر هم با همراهی و کمک والدین، ازدواج کنند، نگاهشان به فرزند آوری چندان مثبت نیست.
روند جمعیتی؛ تهدیدها و فرصتها
افزایش شمار سالمندان مشکلات و تهدیدات زیادی را برای کشور بهدنبال خواهد داشت؛ ورشکستگی سازمانهای بیمهای و حمایتی، کاهش نیروی کار و افزایش نیروی مصرف کننده، بروز مشکلات عمیق اقتصادی، رکود، کاهش توان تولیدی و افزایش واردات، خلاهای فرهنگی و از همه مهمتر تهدیدات امنیتی، بخشی از این آثار است.از نگاه صاحبنظران در ایران سهم جمعیت مولد یا بالقوه فعال از نظر اقتصادی (افراد ۱۵ تا ۶۴ ساله) طبق سرشماری ۱۳۹۵ مرکز آمار ایران، به حداکثر خود در سالهای اخیر ( ۶۹.۹ درصد کل جمعیت کشور) رسیده و باعث بهوجود آمدن پدیدهای شده است که آن را «پنجره فرصت جمعیتی» نامیدهاند؛ پدیدهای که حدودا از سال ۱۳۸۰ آغاز شده و تا حدود سال ۱۴۳۰ ادامه خواهد یافت.تاکید مسئولان بر لزوم افزایش باروری جمعیت، نشان از نگرانی حرکت جمعیت کشور به سمت سالمندی داشته و دارد، موضوعی که با توجه به نرخ موالید و مقایسهی آن با نرخ سالمندی جامعه، میتوان مدعی بود که بهخوبی مورد توجه قرار نگرفته است.یقینا ساختار «پنجره جمعیتی» همیشه به همین شکل باقی نمیماند. به فعلیت درآمدن این فرصت بالقوه، مستلزم توجه ویژه به نقش تغییرات ساختار سنی در «چرخه عمر اقتصادی» و سیاستگذاری و برنامهریزی شایسته برای بهرهگیری هر چه بیشتر از آن است؛ چراکه در حال حاضر جمعیت ایران جمعیت جوانی است که بیش از دو سوم آن در سن فعالیت و کار به سر میبرند.همچنین طبق پیش بینی سازمان جهانی بهداشت تا سال ۲۱۰۰ جمعیت ایران کاهش چشم گیری خواهد داشت و نیمی از این جمعیت را سالمندان تشکیل میدهند؛ تحقق این پیشبینی به معنای آنست که جایگاه ایران در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، در جهان بسیار متزلزل خواهد شد.