اوایل مرداد ماه گذشته بود که خبر غرق شدن کشتی پناهجویان ایرانی در سواحل اندونزی نقل محافل شد. آن روزها رسانه ها از نجات بانویی 32 ساله به همراه کودکش خبر دادند که با خوش شانسی از این حادثه جان سالم به در برده بود اما مادر که مدتها از بیماری دیابت رنج میبرد بر اثر هیجانات و استرسهای این سفر وحشتناک در یکی از بیمارستانهای اندونزی بستری میشود و پس از سه روز بر اثر افزایش قند خون و کمای دیابتی فوت میکند. "هستی" ماند و آرزوهای کودکی بر باد رفته ... دخترک هشت ساله هم اکنون در کنار یک خانواده پناهجوی ایرانی به سر می برد. اعضای این خانواده هم در سفر به استرالیا ناکام مانده بودند و هم اکنون در کمپی در جاکارتای اندونزی جای گرفته اند. هستی به امید دیدار دوباره مادر و آغوش پرمهر او که هنوز گمان میبرد زنده است روز و شب میگذراند و در اوهام کودکانه خویش در کمپ پناهجویان، غرق است ...
یک عکاس خبرنگار استرالیایی که شاهد ماجراهای ایرانیان پناهجو در اندونزی بوده این صحنهها را ثبت کرده و در روزنامههای استرالیا منتشر کرده است. گفته میشود با توجه به حساس شدن موضوع "هستی" و تقاضاهایی از سوی شهروندان دیگر کشورها، سازمان بینالمللی مهاجرت IOM بررسی این موضوع را در دستور کار خود قرار داده، در حالی که خانواده "هستی" در تدارک بازگرداندن او به وطن هستند اما به نظر میرسد دستهایی در کار است تا نگذارند این فرشته کوچک به آغوش خانوادهاش در آبادان بازگردد. اکنون که بیش از 100 روز از آن ماجرای دلخراش می گذرد علیرغم بازگشت پیکر مادر هستی به ایران و دفن آن در آبادان، این فرشته کوچک در سرزمین غریب همچنان چشم انتظار بازگشت دوباره به ایران است. متاسفانه به علت سهل انگاری های به وجود آمده جهت بازگشت این تبعه ایرانی به وطن، تماس های زیادی به منظور نگهداری و سرپرسی او در خارج از کشور و سپردن سرپرستی وی به یک خانواده غیر ایرانی در جریان است که جا دارد وزارت امور خارجه کشورمان و نیز سفارت ایران در اندونزی با حساسیت ویژه ای این موضوع را پیگیری و دنبال کنند.