به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۱۰ - ۰۹:۰۷
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۶ ساعت ۰۸:۴۶
کد مطلب : ۲۲۷۶۰۸

زن عصبانی، صاحبکار شوهرش را کور کرد

زن عصبانی، صاحبکار شوهرش را کور کرد
گروه حوادث: دو سال قبل مردی را که از ناحیه چشم مورد آسیب جدی قرار گرفته بود به بیمارستانی در شهر ری منتقل کردند. وی به کادر درمانی گفت که از سوی یک زن مورد حمله قرار گرفته و چشمش جایی را نمی‌بیند.
بلافاصله موضوع به پلیس اعلام شد و دقایقی بعد مأموران برای تحقیق راهی بیمارستان شدند. مرد میانسال در تشریح ماجرا گفت همسر یکی از کارگرانم با من درگیر شد و با پاشنه کفشش به چشمم کوبید. الان هم چشمم کور شده است.وی در ادامه گفت: من یک کارگاه تولیدی داشتم، اما به خاطر مشکلات مالی نتوانستم کارگاه را اداره کنم و ورشکسته شدم به همین خاطر با مقدار پولی که داشتم، بدهی‌ام به کارگرها را دادم و به آن‌ها گفتم که بروند، یکی از کارگرهایم به‌نام قاسم مدت زیادی بود که با من کار می‌کرد، به او هم پول دادم و گفتم دیگر نمی‌توانیم با هم کار کنیم تا اینکه چند روز بعد او با همسرش آمد و زن جوان ناگهان شروع به پرخاشگری کرد و گفت چرا حق شوهرم را نمی‌دهی گفتم من پول شوهرت را دادم، اما ناگهان با کفش ضربه‌ای به چشم من زد که باعث کوری من شد حالا هم درخواست مجازات متهم را دارم.بدین ترتیب زن جوان به‌نام ژیلا بازداشت شد و قبول کرد که با پاشنه کفش به چشم صاحبکار شوهرش زده است.

وی گفت: شوهرم سال‌ها در کارگاه تولیدی این مرد کار می‌کرد، اما مدتی قبل او به بهانه ورشکستگی همه کارگرهایش از جمله شوهر مرا اخراج کرد وقتی اعتراض کردند به هر کدام مبلغی پول داد تا شکایت نکنند. می‌خواست به شوهر من هم مبلغ کمی بدهد، اما من قبول نکردم و به شوهرم گفتم باید تا ریال آخر حقت را بگیری. اما از آنجا که او مرد خجالتی و کم رویی بود روز حادثه من با او رفتم تا با صاحبکارش صحبت و او را راضی کنم حق و حقوق ما را بدهد، اما وقتی به آنجا رسیدیم بعد از کمی صحبت دعوایمان شد و من هم با پاشنه کفشم به‌صورت و چشمش کوبیدم.در ادامه همسر ژیلا گفت: من خرج زندگی‌ام را از طریق کارگری در این کارگاه تأمین می‌کردم وقتی صاحبکارم گفت ورشکسته شده و می‌خواهد کارگاه را تعطیل کند موضوع را به همسرم گفتم و او خیلی از این ماجرا نگران شد و گفت اگر قرار باشد تو را بیرون کند باید تمام حق و حقوق این سال‌ها را بدهد. در این سال‌ها صاحبکارم بارها حق من را خورده بود من را اضافه کار نگه می‌داشت، اما پولش را نمی‌داد وقتی گفت می‌خواهد کارگاه را تعطیل کند و پولی برای ادامه کار ندارد کارگرها را جمع کرد و به هرکدام مبلغ کمی داد و رضایتنامه گرفت. اما همسرم گفت حالا که تو نمی‌توانی از حقت دفاع کنی من با تو به کارگاه می‌آیم تا با صاحبکارت صحبت کنم و حقت را بگیرم.

وقتی به کارگاه رسیدیم همسرم جلوی در ایستاد من صاحبکارم را صدا زدم و گفتم که همسرم با تو کار دارد. ژیلا با دیدن او گفت باید همه پول را بدهد، اما صاحبکارم قبول نکرد و با فحاشی و داد و فریاد سعی کرد ما را از آنجا بیرون کند. تا اینکه در یک لحظه زنم عصبانی شد و کفشش را درآورد و ضربه‌ای به صورتش زد که این ضربه باعث کوری او شد.این در حالی است که پزشکی قانونی گزارش داد، ضربه وارده به چشم چپ مرد به حدی سنگین بوده که چشم او را به کلی نابینا کرده است.به این ترتیب و با توجه به تکمیل تحقیقات زن جوان برای بیان آخرین دفاع در مرحله دادسرا فراخوانده شد او گفت: ما زندگی سختی داشتیم اگر شوهرم بیکار می‌شد حتی نان نداشتیم بخوریم من می‌خواستم با گرفتن حق و حقوق شوهرم حداقل سرمایه اندکی داشته باشیم تا کاری برای خودمان راه بیندازیم. اما نمی‌خواستم این اتفاق بیفتد و الان هم تقاضای عفو و بخشش دارم.با پایان جلسه بازپرسی و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه ۷ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده و زن جوان به‌زودی محاکمه خواهد شد.
مرجع : روزنامه ایران
برچسب ها: حوادث ایران