گروه حوادث: شامگاه چهارشنبه گذشته، کسبه و افرادی که از خیابانی در جنوب غرب تهران عبور میکردند، شاهد صحنه هولناکی بودند؛ مردی جوان درحالیکه اسلحه شکاری بهدست داشت، مقابل مغازه نانوایی ایستاده و در حال جر و بحث با شخص دیگری بود که با دیدن اسلحه به وحشت افتاد و وارد مغازه نانوایی شد. مرد مسلح بهدنبالش دوید و ثانیههایی بعد صدای شلیک شنیده شد.شاهدان با دیدن این صحنه وحشت کردند، اما مرد مسلح بهشدت عصبانی بود و تهدید میکرد که اگر کسی جلو برود و مانعش شود شلیک میکند. او پس از آنکه ۵گلوله به فردی که با او درگیر شده بود، شلیک کرد، از مغازه خارج شد و درحالیکه اسلحه را به سمت مردم گرفته بود، با تهدید آنها پا به فرار گذاشت.پس از فرار مرد مسلح، شاهدان به پلیس زنگ زدند و طولی نکشید که مأموران کلانتری در محل حاضر شدند. مرد زخمی به بیمارستان انتقال یافت تا تحت درمان قرار بگیرد. اما تلاش پزشکان برای نجات او بیفایده بود و بهدلیل شدت جراحات، جانش را از دست داد. ماجرا به قاضی جنایی تهران مخابره شد و گروهی از کارآگاهان جنایی برای بررسی موضوع راهی محل حادثه شدند.تیم جنایی به تحقیق از شاهدان و بازبینی تصاویر دوربینهای مداربسته پرداختند. مشخص شد که قاتل، برادر بزرگتر مقتول بوده است. آنطور که مأموران در جریان تحقیقات اولیه متوجه شدند، مقتول (برادر کوچکتر) جوانی ۳۵ساله و قاتل که برادربزرگتر او میشد، مردی ۴۵ساله بود. بررسیها حکایت از این داشت که ۲ برادر در کار خرید و فروش ملک بودند و مدتی قبل با مرگ پدرشان اختلافاتشان بر سر ارثیه پدری شروع شده بود. به گفته شاهدان و اطرافیان دعوای ۲ برادر بر سر ارثیه ادامه داشت تا جایی که شب حادثه، جنایت مسلحانه رخ داد.
۳ ساعت زمان کافی بود تا مأموران با بهدست آوردن اطلاعات و سرنخهای کافی، متهم به قتل را در مخفیگاهش دستگیرکنند. مأموران در بازرسی از مخفیگاه وی، اسلحه شکاری را که با آن جنایت رخ داده بود کشف کردند. با وجود این متهم به قتل در بازجوییهای اولیه منکر تیراندازی به سمت برادرش شد و گفت: قبول دارم که بر سر ارثیه پدری با برادرم اختلاف داشتم و بارها با یکدیگر درگیر شدهایم اما من به سمت برادرم شلیک نکردم.
او درحالی منکر جنایت شد که همه مدارک علیه وی بود؛ اظهارات شاهدان و تصاویر ثبتشده در دوربینهای مداربسته نشان میداد که قاتل کسی جز او نیست. وقتی تصاویر و فیلمهای ثبتشده مقابل وی قرار گرفت و متهم تصاویر خودش را در حال تیراندازی دید، دیگر چارهای نداشت جز اقرار به جنایت.او گفت: از وقتی پدرم فوت شد، اذیتهای برادرم شروع شد. اختلاف ما بر سر ارثیه و املاک پدرم بود. بهعنوان نمونه من میخواستم یکی از ملکهای پدرم را بفروشم اما او اصرار داشت که آن را بسازیم. گاهی هم بر سر اجاره املاک پدرم با یکدیگر درگیری داشتیم. تا حدی که از او بهشدت کینه به دل گرفتم و تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم.برادر ادامه داد: چند روز قبل یک اسلحه شکاری از فردی در تهران خریدم و روز حادثه به سراغ برادرم که در خیابان مقابل مغازه نانوایی همسایه با دوستانش ایستاده بود رفتم. وقتی او را دیدم با هم بحث کردیم و دعوا که بالا گرفت، اقدام به تیراندازی کردم.متهم پس از اقرار به جنایت، به پزشکی قانونی معرفی شد تا سلامت روانی وی بررسی شود.