گروه فرهنگی: حافظ موسوی، شاعر و دبیر دو دوره اول جایزه شعر شاملو درباره اهمیت برگزاری این جایزه مستقل ادبی گفت: اولین اهمیت جایزه شاملو به اهمیت خود شعر باز میگردد. با توجه به اینکه شعر از دیرباز هنر ملی ما بوده و در فرهنگ ما از اهمیت والایی برخوردار است، هرگونه حمایت از شعر یا هرگونه تأثیرگذاری مثبت در این حوزه و تزریق انرژی به پیکر آن اتفاق خوبی قلمداد میشود.وی افزود: در سالهای اخیر توجه جامعه به شعر کم شده و مخاطبان آن کاهش پیدا کرده، در نتیجه ناشران از چاپ شعر استقبال نمیکنند، برگزاری جایزه شعر میتواند تاثیر مثبتی در بهبود این روند داشته باشد. این جایزه به نام یکی از بزرگترین شاعران معاصر ما یعنی احمد شاملوست و خود نام شاملو به این جایزه حیثیت و اعتبار میبخشد و انعکاس و بازتاب آن فراتر از یک جایزه شعر معمولی است. موسوی در پاسخ به این سوال که تجربه شما از حضور در این جایزه به عنوان دبیر دو دوره و داور مرحله اول دوره دوم چیست، بیان کرد: خوب شد فرصتی پیش آمد تا من یکی، دو شبههای را که در این مورد وجود دارد برطرف کنم. وقتی موسسه الف.بامداد جایزه را راهاندازی کرد، چون پیش از این چند دوره دبیر جایزه شعر کارنامه بودم، با من تماس گرفتند و از من خواستند دبیری جایزه را بر عهده بگیرم. من پیش از این تصمیمی نداشتم دوباره خودم را درگیر چنین کار دشواری کنم، چون از یک طرف آدم از کار روزمره خودش بازمیماند و از طرف دیگر احساس میکردم انرژی سابق را ندارم، از سویی هم به خاطر تبعات آن و آزردگیهایی که به بار میآورد، قصد چنین کاری را نداشتم. اما در برابر پیشنهاد خانم آیدا و موسسه الف.بامداد و شخص آقای کیائیان، نتوانستم مخالفت کنم لذا برای یک دوره پذیرفتم تا جایزه را سر و سامان دهیم و چهارچوبهایش را مشخص کنیم و اما خب در دوره دوم هم باز به خاطر اصرار دوستان کار را ادامه دادم.
دبیر سابق جایزه شعر شاملو درباره معیارهای داوری این جایزه نیز اشاره کرد: چیزی که مد نظر من بود این بود که ما اگر شعر شاملو را معیار قرار دهیم، شعر او از دو ویژگی برخوردار است. یکی اینکه شعر او شعری پیشرو است. یعنی شعر عامهپسند نیست و منتقدان جدی ادبیات ما شعر او را جزو برترینهای شعر فارسی میدانند. از طرفی شعر شاملو نفوذ اجتماعی گستردهای دارد. ویژگی که شعر کمتر شاعری از آن برخوردار است. پس بر اساس این دو معیار باید دنبال شعرهایی باشیم که از طرفی به لحاظ ادبی پیشرو باشند و ارزش ادبی و هنری بالایی داشته باشند و از طرفی اجتماعی باشند. برای تحقق این امر پیشنهاد من این بود که داوری در دو سطح و مرحله انجام شود. در سطح اول، از نگاه منتقدان ادبی و شاعران باشد. در سطح دوم برای سنجش بازتاب اجتماعی آن از طیف گستردهتری از روشنفکران و کسانی که خارج از حوزه شعر فعالیت می کنند کمک بگیریم.وی ادامه داد: استدلال من این بود شعر شاملو روی روزنامهنگاران ما، اهالی هنر و فلسفه هم موثر بوده است و جامعه فرهنگی ما را تحت تاثیر قرار داده، پس یک رویکرد جایزه شعر میتواند این باشد که هر دوی این ویژگیها را معیار قرار دهد. ولی هیچ تضمینی وجود ندارد که در هر دورهای چنین کتابهایی انتخاب شوند. من در همان دو دوره اول و دوم دبیر و داور بودم اما پس از آن دبیرخانه جایزه، کار را پیش برد و اکنون من هیچ مسئولیتی ندارم. البته هر زمان مشورتی از من خواسته شود با کمال میل همکاری میکنم.موسوی درباره داوری شعرهای منتشرنشده نیز بیان کرد: از ابتدا قرار بر این بود تا یکی دوتا از بهترین کتابهای منتشرشده در سال قبل انتخاب و به علاقمندان شعر معرفی شود. چون فرض بر این بود که سالانه شاید چیزی حدود هزار عنوان مجموعه شعر منتشر شود و اگر در بین اینها چند مجموعه وجود دارد که دیده نشده، جایزه با نگاه منتقدانه این آثار را بیرون بکشد و به جامعه معرفی کند که به نظر من بخش بجایی است. اما مساله دیگر این است که آیا این جایزه میخواهد از شاعران نوقلم و نوآمده حمایت کند یا خیر که این هم در جای خود بحثی است که میتواند در دورههای آتی بررسی شود. ما در کارنامه یک بخش روزنه داشتیم که به شاعران نسل جوان اختصاص داده بودیم، اینها کارهایی است که میشود انجام داد.
وی افزود: بعضی از کتابها چون با محدودیت انتشار و مشکل مجوز مواجهاند، به صورت اینترنتی منتشر میشود. به نظر من ایرادی هم ندارد که بخشی به اینها اختصاص داده شود. کتابهایی هم که در خارج از ایران و یا در کشورهای فارسیزبان مثل افغانستان و تاجیکستان منتشر میشود هم باید مورد توجه قرار گیرد. اما این را هم در نظر بگیریم که انجام نشدن هیچ کدام از این ایدهها نباید بهانهای شود تا کار اصلی که در جایزه صورت میگیرد زیر سوال برود.موسوی در پایان گفت: در چهار سال گذشته که خود در این جایزه درگیری نداشتم به نظرم دبیرخانه خیلی خوب کار را پیش برده است. گزینش داورها، اطلاعرسانی، جدیت در کار و استفاده از فضای مجازی به نظر من بهتر شده است اما همچنان معتقدم جایزهای که به اسم شاملوست باید خیلی بیشتر از اینها مطرح شود. در دورههای اول ما ایدهای داشتیم برای بازتاب برونمرزی شعر فارسی؛ مثل شرکت در جشنوارههای ادبی جهان که با استفاده از نام شاملو میشود کارهایی در آنها کرد. همه اینها احتیاج به حمایتهای فرهنگی از سوی سایر نهادهای مستقل فرهنگی دارد. آرزویی که داشتم این بود که یک روز جایزه شاملو جایگاهی مثل جایزه الیوت پیدا کند البته ما هنوز به آنجا نرسیده ایم. روزگار ما هم روزگار دشوار و عجیب و غریبی است و مشکلات کار را میشود فهمید اما همیشه میتوانیم به یک آرمان خوب فکر کنیم و امیدوارم نسل جوان تلاش کند به این آرمان نزدیک شود.