گروه حوادث: جان باختن نوجوان 16 ساله در اردیبهشت ماه سال 97 در کانون اصلاح و تربیت شهر تهران تبدیل به پرونده ای پیچیده شد که هنوز نیز عامل آن مشخص نیست و این پرونده برای بررسی در اختیار قاضی تقیان در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت تا ابعاد پنهان این پرونده مورد بررسی قرار گیرد.
احمد متهم به مباشرت در قتل شبه عمد است
جلسه رسیدگی به جان باختن نوجوان 16 ساله در کانون اصلاح و تربیت آغاز شد. احمد که اصالتا تبعه یکی از کشورهای خارجی بود اما پاسپورت ایرانی داشت، متهم به مباشرت در قتل شبه عمد علیرضا معرفی شد و پس از آن قاضی با تفهیم متهم گفت: شما متهم به مباشرت در قتل شبه عمد با توجه به شکایت اولیای دم، صورت جلسه بازپرس، گزارش انتظامی، گزارش کانون اصلاح و تربیت، اقرار مبنی بر درگیری در روز قبل از جان باختن مقتول، کیفرخواست دادسرا و نظریات پزشکی قانونی هستید.
گفتند فرزندت خودکشی کرده است
پدر علیرضا در جایگاه حاضر شد و گفت: اوایل اردیبهشت ماه سال 97 بود که فرزندم از کانون اصلاح و تربیت با من تماس گرفت و گفت مورد ضرب و شتم نگهبانان کانون قرار گرفته است و برای او لباس نو بخرم و برای او ببرم.
من نگران جان او شدم و بار دیگر با مسئولین کانون تماس گرفتند و آن ها گفتند که کلیه او درد می کند و مشکلی ندارد و من نیز گفتم اگر مشکلات عصبی خاصی دارد لطفا او را بار دیگر به امین آباد منتقل کنید. برای بار سوم که تماس گرفتم آن ها به من گفتند که پسرت خودکشی کرده است و زمانی که علت را جویا شدم عنوان کردند به علت مصرف بی رویه قرص و مواد جان باخته است.او افزود: من از کانون اصلاح و تربیت شکایت دارم زیرا در آن محل نبوده ام که مشاهده کنم چه کسی پسر من را کشته است. آن ها در ابتدا می گفتند خودکشی کرده است اما پزشکی قانونی عنوان کرد که بر اثر اصابت جسم سخت فرزند من کشته شده است. من پس از این جسد پسرم را مشاهده کردم و مشخص بود پشت گوش راست او ضربه خورده است.
دادسرا قتل عمد را رد کرده است
قاضی تقیان در این میان عنوان کرد: دادسرا ماجرای قتل عمد را رد کرده است و کیفرخواستی در خصوص قتل شبه عمد ارائه داده است و در خصوص قتل عمد قرار منع تعقیب صادر شده است.پدر مقتول گفت: من به این مسئله اعتراض دارم زیرا بر این باور هستم که قتل به صورت عمدی رقم خورده است. من 2 پسر کوچک دیگر دارم. پسر من اعتیاد نداشت و ورزشکار بود و اهل این نبود که بخواهد اوردوز کند.من از کانون اصلاح و تربیت شکایت کردم و آن ها نیز احمد را به عنوان متهم به من معرفی کردند. احمد رفیق پسر من است. آن ها پیش تر در بیرون از کانون اصلاح و تربیت نیز درگیر شده اند. گویا پسر من در تاریخ 6 اردیبهشت ماه فوت کرده است و من آخرین بار او را در تاریخ 17 فروردین دیدم که روز تولد خودم بود. پس از اتمام صحبت های پدر مقتول، قاضی گفت: پسر شما از دو نگهبان شکایت کرده است که آن ها فرزند شما را مورد ضرب و شتم قرار داده اند آیا از آن ها نیز شکایت دارید؟ در ضمن پسر شما موارد متعددی درگیری و نزاع در داخل کانون و خارج از کانون داشته است.پدر مقتول: من هم از کانون اصلاح و تربیت و هم از احمد شکایت دارم.
علیرضا دو ساله بود که طلاق گرفتم
مادر مقتول در جایگاه حاضر شد و اظهار کرد: پسر من در کانون به قتل رسیده است و او را به قصد کشتن مورد ضرب و شتم قرار داده اند. او بیشتر با پدرش صحبت می کرد و من زمانی که او 2 ساله بود از همسرم طلاق گرفتم.دو فرزند دیگر من بهزیستی بودند و آن ها را به سرپرستی قبول کرده ام. من وضعیت اقتصادی خوبی برای نگهداری از فرزندان ندارم و از هر کسی که قاتل فرزندم است دیه می خواهم. فرزند من شوخ طبع و آرام بود و هر مشکل عصبی که داشته در کانون برای او پیش آمده است.
اتهام قتل را قبول ندارم
سپس متهم این پرونده در جایگاه حاضر شد و اذعان کرد: من پاسپورت ایرانی دارم و حضور من در ایران قانونی است و شهروند قانونی هستم. در زمان وقوع قتل 18 ساله بودم. من به علت حمل 6 گرم هروئین در کانون اصلاح و تربیت بودم.من اتهام قتل را قبول ندارم. علیرضا سابقه خودزنی داشت و تازه او را به بند ما آورده بودند. روز قبل از جان باختنش بر سر نظافت با او درگیر شدم و پا و کمر او را گرفتم و او را به زمین زدم اما سر او به جایی برخورد نکرد.پس از این درگیری او به شدت عصبانی شده بود و تجهیزات روشنایی کانون را شکست و پس از این اتفاق او را منتقل کردند و مورد ضرب و شتم قرار گرفت و من به همراه سه نفر دیگر این صحنه را دیدیم.او افزود: پس از این اتفاق بار دیگر به دفتر بازگشت و اعلام کرد که به شدت سر درد دارد و او با مددکارها آمده بود و پس از اینکه گفت سردرد دارم با برانکارد او را به بهداری منتقل کردند و دیگر خبری از او نداشتم تا اینکه گفتند بر اثر مصرف زیاد بوپرنورفین جان خود را از دست داده است.
متهم تناقض گویی می کند
سپس قاضی گفت: شما در اظهارات خود تناقض دارید و دروغ می گویید. در اقرار خود گفته بودی که او در اتاق جنبی شما جان خود را از دست داده است اما امروز داستان را به گونه دیگری تعریف می کنی و عنوان می کنی او را ندیده ای.متهم این پرونده گفت: من این موارد را فراموش کرده بودم و دلیلی برای دروغ گفتن ندارم. حتی دو ماه پس از این اتفاق من را از کانون ترخیص کردند و برای یک اتفاق دیگر به آگاهی رفتم که من را در آن محل به اتهام قتل دستگیر کردند. من در بازسازی صحنه گفتم که به سر او ضربه نزده ام و فقط با او درگیر شده ام.
اصابت جسم سخت با سر بوده است و نه برخورد سر با جسم سخت
سپس وکیل متهم در جایگاه حاضر شد و گفت: دادگاه باید توجه داشته باشد که گزارش پزشکی قانونی می گوید اصابت جسم سخت با سر بوده است و نه برخورد سر با جسم سخت و این دو مورد متفاوت است و نشان می دهد که علت مرگ او درگیری با موکل من نبوده است.باید توجه داشت که بازپرس درخواست فیلم آن روز را کرده است اما کانون در جواب گفته است که اجازه خارج کردن فیلم ها را نداریم. مشخصا علت تامه قتل درگیری مقتول با موکل من نبوده است. پدر مقتول نیز در اظهارات خود گفته است که علی در تماس تلفنی گفته است که نگهبانان او را به شدت زده اند و به این علت ها از دادگاه تقاضا دارم تا در رسیدگی به این جوانب نیز توجه داشته باشند.او افزود: اولیای دم، متهم و شهود با بیان یک صحبت مشترک عنوان می کنند که نگهبانان کانون او را مورد ضرب و شتم قرار داده اند و این مشخص می کند که موکل من عامل قتل نبوده است. اگر احمد قاتل است پس به چه علت دو ماه پس از این اتفاق او را از کانون ترخیص کرده اند و اوردوز را علت مرگ اعلام کرده اند؟
فقط یک ضربه به سر مقتول وارد شده است
پس از اتمام صحبت های وکیل پرونده، قاضی خاطرنشان کرد: طبق گزارش پزشکی قانونی فقط یک ضربه به سر مقتول وارد شده است و بدن او سالم است و ضرب و شتم پرتکرار تایید نمی شود.
علیرضا سابقه خودزنی داشت
سپس مشاور اطفال کانون اصلاح و تربیت در جایگاه حاضر شد و اذعان کرد: من 19 سال است که در این کانون مشغول به کار هستم. علیرضا را به خوبی می شناختم. او نوجوانی بسیار شلوغ بود که سابقه خودزنی داشت و بارها نیز در کانون درگیر شده بود.خبری از ضرب و شتم او در اردیبهشت ماه در کانون ندارم اما رفتارهای و بی احترامی هایی که کرده بود سبب شد تا سه ماه قبل از قتل او از سوی نگهبانان تنبیه شود و ما نیز تذکر داده بودیم که این اتفاق نباید بیفتد.در این میان پدر علیرضا نیز کوتاهی کرده است و می توانست او را صرفا با یک فیش حقوقی از کانون ترخیص کند. او در حین عصبانیت قرص خورده بود و به همین علت احتمال داده می شد که خودکشی کرده است. او افزود: پزشکی قانونی ضرب و شتم او را در اردیبهشت تایید نمی کند و یک مورد در ماه های قبل تر بوده است.
فیلم های محوطه کانون اصلاح و تربیت
سپس قاضی از او پرسید که تا چه مدت فیلم های دوربین های کانون نگهداری می شود؟مشاور اطفال کانون گفت: به مدت 6 ماه فیلم ها نگهداری می شود.قاضی: پس به چه علت مدیر شما گفته است پس از ده روز فیلم ها پاک می شود؟ از سوی دیگر احمد بیش از 18 سال سن داشته است و نباید او را در کانون نگهداری می کردید.
جلسه دادگاه در راستای انجام تحقیقات بیشتر به اتمام می رسد و در جلسه آتی پرونده مورد رسیدگی قرار می گیرد.