به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۲۰:۴۱
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۰۷ ساعت ۰۹:۱۵
کد مطلب : ۲۵۸۳۵۶

هوشنگ ابتهاج؛ «سایه» شما از سَرِ عاشقی‌هامان کم نشود

هوشنگ ابتهاج؛ «سایه» شما از سَرِ عاشقی‌هامان کم نشود
گروه فرهنگی: ششم اسفندماه زادروز پیر پرنیان اندیش ادبیات معاصر فارسی است. هوشنگ ابتهاج بی شک یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های ادبی روزگار ماست.حمیدرضا محمدی در روزنامه همشهری نوشت: تا سال‌ها کسی به خلوتش راه نداشت؛ جلوتش نیز با دوستانش بود، و نه دوستدارانش. اگرچه خوش‌محضر بود، دوستانش هم جمعِ معدود و محدودی بودند؛ هم، هم‌سن‌وسال‌هایش بودند و هم جوانانِ اهلِ فضل. او، اما در معاشرت و مجالست خُلقِ عجیبی داشت: گاهی سرشار از حرف و گاهی در سکوتِ محض. سایه در «سیاه‌مشق» و «تاسیان» جلوه می‌کرد و گه‌گاه، تک‌وتوک شعرِ تازه‌ای در بخارا؛ نه حضور در مجالس و محافل، نه گفتگو‌های مطبوعاتی، و نه البته در گفتگو با مهرنامه که محصولِ هزارویک لطایف‌الحیل بود.حتی در عکس‌ها هم غبارآلود بود؛ مردی سردرگریبان، با نگاهی سرد و سخت.جز دو سه مراسم شعرخوانی، که مشهورترین‌شان «بال در بال» بود، چیز دیگری از صدا و سیمایش یافت نمی‌شد. خصیصه خاصِ شخصیتش درپرده‌بودن را بیشتر می‌پسندید و هاله‌ای از ابهام را پیرامونِ خود، و اصلاً همین هم جذابش می‌کرد. نه که اهل تکبر و تبختر باشد، بل، بالذات گوشه‌گیر و گزین‌گوی بود.
 
اما از حول‌وحوش ۹۰ سالگی گویی که ورق برگشت. خانه‌اش شد جای حضورِ همگان؛ انگار پایتختِ جهان باشد، روز‌هایی که مقیمِ وطن بود این مسافرِ میانِ تهران و کلن. او که انتقاد را خوش نداشت و شلوغی جوانی حوصله‌اش را زود پُر می‌کرد، حالا با جوانانی می‌جوشید که با وجودِ ۷۰ سال تفاوتِ سن، گاه بی‌محابا به باد نقدش می‌گرفتند. سایه چغرِ اغلب کج‌خو و بدخُلق، حالا محبوب شده بود. مصاحبه‌هایش بیشتر شد، شعرخوانی‌هایش، چه عمومی و چه خصوصی، افزون و روند و روالِ نشر شعرهایش سریع. می‌سرود و می‌خواند و می‌نوشت و آفریده‌های طبعش دست‌به‌دست می‌چرخید. در شبکه‌های اجتماعی، با صدایش و تصویرش، کار‌های بسیار ساخته شد و آنقدر صفحات مختلف به نامش ساختند که دخترش به‌ناگزیر و ناچار، مدام در مقام تکذیب برمی‌آمد که «ه. ا. سایه» هیچ صفحه‌ای در هیچ‌جا ندارد. «امیرهوشنگ ابتهاج»، این آخرین شاعر نسل غول‌های ادبی ایران معاصر و واپسین حلقه زنجیرِ پیوند ما با قافله رؤیایی و طلایی آن نسل، هنوز هم در مرکز نگاه و کانون توجه است. از سرایندگان‌زاده دهه١٣٠٠ حالا فقط یدالله مفتون امینی مانده است و او همچنان، می‌درخشد و چشمه فیاضِ شعرش جاری و ساری است و از آرزو‌های مهتابگون می‌تراود.
 
 
ابتهاج نه تنها در شعر نو که در غزل سرایی نیز توجه بسیاری به خود جلب کرده است. موفقیت او در حافظ پژوهی و پیروی از سبک غزل سرایی این شاعر در «حافظ زمانه» خواندن او بی تأثیر نبوده است. محمدرضا شفیعی‌کدکنی در سال ۹۳ به مناسبت بزرگداشت سایه نوشت: «در طول چهل و اندی سال دوستی از نزدیک و خوشبختانه بسیار نزدیک، هرگز ندیدم که او هنرمند راستینی، از مردم زمانه ما را به چشم انکار نگریسته باشد. در میان صد‌ها دلیلی که بر عظمت او می‌توان اقامه کرد، همین یک دلیل بس که او بر چکاد بلندی ایستاده که نیازی به انکار دیگران ندارد و این موهبتی اله یاست. متجاوز از نیم قرن است که نسل‌های پی در پی عاشقان شعر فارسی حافظه‌های‌شان را از شعر سایه سرشار کردند. امروز اگر آماری از حافظه‌های فرهیخته شعر دوست در سراسر قلمرو زبان فارسی گرفته شود، شعر هیچ‌یک از معاصران زنده نمی‌تواند با شعر سایه رقابت کند.»
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها