گروه اقتصادی: توصیهها و سفارشهای مسئولان و مقامات کشور برای اینکه مردم چه چیزی بخورند و چه چیزی نخورند همچنان ادامه دارد و حالا به رئیس جمهوری رسیده است. همین چند وقت پیش بود که صدا و سیما با دعوت از یک کارشناس در یک برنامه تبلیغ «قناعت» کرد، اظهاراتی که با واکنشهای زیادی همراه شد. این کارشناس رو به دوربین به مردم گفت: «اگر میبینید گوشت و مرغ گران است، نخورید، قناعت کنید.» حالا یک جمله تقطیع شده از اظهارات حسن روحانی، بهانهای شد برای صحبت از قناعت آن هم در جامعهای که در سالهای اخیر با سقوط چند برابری ارزش پول، تورم بالای ۴۰ درصد و از دسترفتن قدرت خرید روبهرو است؛ این موضوع همه را با این ابهام مواجه کرد که وقتی سفره خالی است، اساسا تغییر الگوی مصرفی نیز دیگر معنایی ندارد.
البته حسن روحانی از قناعت حرفی نزده اما مردم را در حالی دعوت به مصرف ماهی و آبزیان به جای گوشت و مرغ کرده که اساس سفره خانوارهای ایرانی مدتهاست از گوشت و مرغ تهی شده است. حسن روحانی در تازهترین اظهاراتش گفته است: «اگر مردم از مصرف گوشت قرمز و مرغ به سمت مصرف آبزیان حرکت کنند، تحول بزرگی است.» البته انتشار این صحبتهای حسن روحانی با حاشیههایی همراه بود چرا که نخست این بخش از سخنان وی منتشر شد که با واکنش گستردهای در رسانهها و فضای مجازی همراه شد و سپس اعلام شد که اظهارات وی تقطیع شده است و روحانی پیش از این جمله گفته بود که در صورت کاهش قیمت آبزیان و افزایش تولید آن، اگر مردم از مصرف گوشت قرمز و مرغ به سمت مصرف آبزیان حرکت کنند، تحول بزرگی است. اما این تحریف کافی بود تا بار دیگر بحث قناعت و آنچه در سفره خانوادههای ایرانی میگذرد مورد توجه قرار بگیرد.
افزایش قیمت گوشت مرغ همزمان با تورم بیسابقه در ۵۰ سال اخیر
در یک سال اخیر قیمت کالاهای اساسی مانند گوشت قرمز و گوشت سفید، برنج و روغن و دیگر کالاهای خوراکی با روند تورمی همراه بوده است، بهطوری که طبق دادههای مرکز آمار خوراکیها و آشامیدنیهای مورد استفاده مردم در فرودینماه امسال تا بیش از ۶۳ درصد نسبت به پارسال افزایش قیمت داشته است. در این میان گرانی گوشت قرمز و سفید بیش از دیگر کالاها بود. بنابراین آیا دولت تدبیر و امید میداند طی این سالها چه بلایی بر سر امنیت غذایی مردم آمده که برای انتخاب نوع کالای بر سر سفره تعیین تکلیف میکنند؟ تکلیف دولت در برابر آن چیست؟
گوشت قرمز که در دهه ۹۰ روند تورمی شدیدی را تجربه کرد، در اواخر دهه ۹۰ با چندبرابر شدن قیمت از برخی سفرهها حذف و در برخی دیگر کوچک شد. بهطوری که به گفته رییس سازمان امور عشایر مصرف گوشت قرمز در سال گذشته حدود ۴۰ درصد کاهش داشت.بهدنبال گرانی گوشت قرمز، بسیاری گوشت مرغ را جایگزین آن کردند که این کالا نیز از سال گذشته تاکنون با صفهای طولانی توزیع، کمیابی و دو برابر شدن قیمت همراه بوده است. در چنین شرایطی رییسجمهور مردم را دعوت به مصرف آبزیان کرده است. درحالی که مصرف آبزیان تا قبل از این هم جزو مواد غذایی لوکس با قیمت بالا به شمار میرفته و در سبد مصرفی بسیاری از خانوادهها جای زیادی نداشته است. در حالحاضر قیمت میانگین هر کیلوگرم میگو بالای صد هزارتومان و قیمت متوسط ارزانترین نوع یککیلوگرم ماهی ۵۰ هزارتومان است.
اما تورم فقط به این کالاها خلاصه نمیِشود. طبق دادههای مرکز آمار تورم نقطه به نقطه فروردین امسال تا حدی پیش رفته که در ۵۰ سال اخیر بیسابقه بوده است. براساس این دادهها تورم فروردین امسال نسبت به فروردین سال گذشته ۵۰ درصد است و این عدد در تاریخ تورمهای مشابه از آغاز آمارگیری در ایران تاکنون سابقه نداشته است.کسری بودجه پنهان و آشکار در قانون بودجه ۱۴۰۰ به عنوان عامل مزمن و اصلی رشد تورم در اقتصاد ایران همچنان تهدیدی جدی به حساب میآید، اما افزایش نرخ تورم غذایی چیزی فراتر از این تهدید و نگرانی است. افزایش قیمت اقلام خوراکی قدرت خرید خانوارها را کاهش داده و ادامه این وضعیت کاهش مصرف و حذف این اقلام از سبد خانوار را موجب میشود که میتواند تبعات پرشمار و جبران ناپذیری را بر سلامت خانوارها به دنبال داشته باشد.
پیمایشهای انجام شده نشان میدهد که به دلیل کاهش قدرت خرید خانوارها و تورم، مصرف برخی کالاها حذف یا به شدت کاهش یافت. نمونه مهم آن مصرف شیر به عنوان یکی از شاخصهای جهانی تامین حداقل احتیاجات غذایی جوامع است. از سال ۹۰ تا ۹۳ قیمت شیر پاستوریزه ۲.۵ برابر شد و در سال ۹۷ قیمت شیر پاستوریزه طی ۸ ماه با رشد ۶۶ درصدی مواجه شد. شیر پاستوریزه در اردیبهشت امسال نیز لیتری ۶ هزار و ۴۰۰ تومان فروخته شد و آبان به ۸ هزار و ۴۰۰ تومان رسید و منجر به رسیدن قیمت این قلم از صبحانه ایرانیان به ۱۰ هزار تومان برای هر لیتر شیر پاستوریزه پرچرب شد. در ادامه همین گرانیها هم بود که مصرف شیر به شدت کاهش یافت، به طوری که در حال حاضر سرانه مصرف شیر به ۱۰۰ کیلوگرم رسیده، در حالی که مصرف سرانه شیر در دنیا ۱۱۳ کیلوگرم است.
گوشت قرمز هم به سرنوشت کالاهایی مانند شیر دچار شده؛ استاندارد سرانه مصرف گوشت در سطح جهان ۱۲ تا ۱۲ و نیم کیلوگرم در سال است که پیش از این سرانه مصرف گوشت در ایران نیز به همین میزان بوده، اما به تدریج به دلیل افزایش قیمت، کمبود بودجه و کاهش توان خرید مردم اکنون سرانه مصرف گوشت در ایران به کمتر از ۸ کیلو در سال رسیده است.
افزایش قیمت گوشت قرمز و حذف آن از سفرهها
افزایش چند برابری قیمت گوشت قرمز در دولت دوازدهم به دلیل استفاده از راهکارهای مقطعی در کنترل نرخ این کالا سبب کاهش شدید مصرف سرانه آن در کشور شده است، به گونهای که در اقشار کمدرآمد این ماده خوراکی ضروری به طور کامل حذف شده و مصرف اقشار متوسط نیز کاهش یافته و در مجموع، مصرف سرانه کشور تقریبا نزدیک به نصف شده است.
تورم و کاهش مصرف کالاهایی مانند برنج، مرغ و روغن نیز به همین ترتیب بوده؛ این کالاها با تورمهای بالای ۵۰ درصد همراه بوده و عملا خرید آنها برای مردم به سختی انجام میشود. بحران کمبود روغن مایع و مرغ در همین روزهای اخیر موضوع آشنای رسانهها بوده و مردم نهتنها با قیمتهای بالا مواجه بودند بلکه برای تامین این کالاها در همین گرانی باید در صفهای طولانی ساعتها میایستند و با کارت ملی و بهاندازه سهمیه مقررشان روغن و مرغ دریافت میکردند.
در کنار تمامی این اعداد و ارقام این را هم در نظر بگیریم که حداقل دستمزد مصوب امسال به گفته اعضای شورای عالی کار که خود تصویبکننده این دستمزد بوده، فقط ۵۶ درصد از هزینههای خانوارها را میتواند پوشش دهد و فاصله سه برابری با خط فقر تعیینی دارد. سبد معیشت تعیین شده در شورای عالی کار برای امسال ۶ میلیون و ۹۰۰ هزارتومان بوده، در حالی که پایه حداقل دستمزد ۲ میلیون و ۶۰۰ هزارتومان تصویب شد.
حالا در چنین شرایطی که مردم با تمام حواس تورم و از دست رفتن قدرت خرید را درک کرده و زندگی میکنند، رییسجمهور توصیه به مصرف میگو و ماهی کرده که تامین آنها برای هر خانواده کارگری حداقل بگیر به سختی انجام میشود و حتی گرانتر از مرغ و گوشت قرمز که یککیلوی آن چند وعده است، برایشان تمام میشود.
شاید در وضعیت فعلی «تحول بزرگ» نه در مصرف آبزیان به جای گوشت قرمز و مرغ بلکه در این است که رییسجمهور کشور پیش از هر اظهارنظر و توصیهای به مردم نگاهی به عملکرد خود و وضعیت اقتصادی حاکم بر سفرههای مردم بیندازد؛ مردمی که مشکل آنها انتخاب الگوی مصرفی غلط نیست، بحران آنها تورم و از دست رفتن قدرت خرید است.