گروه جامعه: با مرگ زنجیرهای دستیاران پزشکی، شرایط کاری رزیدنتها موجب اعتراض بسیاری از آنها شده است. ۱۵ شیفت کاری ۲۰ ساعته در ماه، نداشتن حق کار در بیرون از بیمارستان و حقالزحمه سه میلیون تومانی، بدون بیمه! این چکیده شرایط کاری رزیدنتهاست. چنین شرایطی آمار افسردگی و خودکشی را در بین رزیدنتها بالا برده.
«اینجا ما روی لبه دیواریم، یک تلنگر لازم است تا از دیوار بیفتیم.» این گفته یکی از رزیدنتهایی است که میگوید در شوک مرگ زنجیرهای اخیر دستیارهای پزشکی است. با نگرانی صحبت میکند و میگوید نام من را در گزارش ننویسید: «نمیخواهم برای یک مصاحبه مجبور شوم یک یا دو سال تعلیق شوم و سختیهای این دوره را دوباره تحمل کنم.»
او میگوید: «تصور کنید ۷ سال عمومی، آزمون تخصصی، دوره رزیدنتی، بعد از آن طرحهای دوسالهای که معلوم نیست در کدام شهر باشد… همه و همه را در کنار هم بگذارید میبینید نیمی از عمر ما برای رسیدن به پزشکی میگذرد ولی در همین دوران از کمترین حقوق و شرایط عادی کاری محروم هستیم.»
در طول دو هفته گذشته مرگ چند دستیار پزشکی رسانهای شد. هنوز از سوی مقامات رسمی و مرتبط علت دقیق مرگ آنها تایید و اعلام نشده اما برخی حرف از خودکشی میزنند. علی نیکجو، متخصص روانپزشکی و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران در توییتی در این مورد نوشت: «خودکشی سریالی رزیدنتها فاجعهای دردناک است. سرمایههای ملی این مملکت یا رفتهاند یا در گوشهای مچاله شدهاند یا با چنگ و دندان، زندگی سختتر از همیشه را تاب میآورند یا چنین تراژیک به مرگ خود خاتمه میدهند.»
پرداخت خسارت در صورت مرگ رزیدنت!
رزیدنتها مجبور به تحمل شرایط و اتمام این دوره هستند. آنها بعد از قبولی در آزمون تخصصی، باید تعهدنامهای امضا کنند و ضمانت بدهند که اگر شخص تحت هر شرایطی نتواند دوره خود را تمام کند، باید دو برابر هزینه تحصیل خسارت پرداخت کند. حتی اگر این دوره به دلیل مرگ ناتمام مانده باشد!
این بند از تعهدنامه اعتراض بسیاری از رزیدنتها را در پی داشته است. آنها میگویند: «بعد از مرگمان هم باید خسارت بدهیم!» البته اگر در همان ماه اول انصراف دهند مشمول پرداخت هزینه نمیشوند. یکی از رزیدنتها میگوید: «اگر همین پرداخت هزینه نبود تاکنون صدبار انصراف داده بودم! پولی ندارم و نمیتوانم.»دوره دستاری پزشکی به طور میانگین چهار ساله است، اما آنطور که رزیدنتها میگویند سال اولیها بیشترین فشار کاری را متحمل میشوند. هر چه بالاتر بروند فشار کاری کمتر میشود، گرچه سختیها هنوز وجود دارد.
ساعت از نیمه شب گذشته است. حدود ساعت ۱ صبح است که فرصت حرف زدن پیدا میکند. میگوید: «در طول روز وقت ندارم، الان هم هر لحظه ممکن است صدایم بزنند. نه خواب داریم نه خوراک. از ۶ صبح اینجا هستم تا فردا ساعت ۱۴. بعد هم با یک استراحت چند ساعته برمیگردم و دوباره همین وضع است.»این رزیدنت میگوید: «تا همین چند ماه پیش حقوقمان دو میلیون تومان بود، حالا شده سه میلیون. خودم متاهل هستم، فرزند هم دارم. سه میلیون را به کدام زخم زندگی میتوان زد؟ این مقدار کم هم به اسم حقالزحمه دستیاری پرداخت میشود. به اسم حقوق نمیدهند که شامل بیمه تامین اجتماعی نشویم. یعنی حتی بیمه هم نداریم.»
حقوق سه میلیون تومانی در حالی است که براساس تعهدهایی که از رزیدنتها میگیرند فرد اجازه ندارد در طول دوره آموزشی خود بیرون از بیمارستان کار کند. البته خودشان میگویند حتی اگر اجازه کار در بیرون را داشته باشیم وقت نداریم. به طور معمول هر رزیدنت ۱۵ کشیک در ماه دارد. البته اگر خوش شانس باشد و از سوی سال بالایی یا استاد کشیک اضافه نخورد!
افسردگی شایع در بین دانشجویان پزشکی
رزیدنتها میگویند افسردگی دیگر برای ما بیماری حساب نمیشود، آنقدر که رایج است! امیر یکی از رزیدنتهای دولتی است که میگوید: « افسردگی در بین ما معمول است. بدون هیچ اغراقی تمام دوستانم داروهای ضد افسردگی استفاده میکنند. از دور وضعیت ما خوب است اما واقعیت ماجرای ما این است!»سعید یکی دیگر از رزیدنتها هم میگوید: «بسیاری از اطرافیانم داروهای ضدافسردگی استفاده میکنند. برخی هم به سوی اعتیاد کشیده میشوند. فشار کاری زیاد باعث میشود که دنبال راه فراری از این وضعیت باشند. برخی هم به محض تمام شدن دوره از ایران میروند.» آنطور که آنها میگویند طلاق و انصراف در میان دستیارهای پزشکی معمول و رایج است.
محمد شریفی مقدم، دبیر کل خانه پرستاران ایران درباره آسیبهای اجتماعی ناشی از کار کادر درمان میگوید: «بسیاری از کادر درمان به دلایل فشار کاری زیاد، حقوق کم و استرس ناشی از کار با آسیبهای اجتماعی زیادی مواجه میشوند.»او میگوید: «با تجربه سالهای کاری و مواجهه با رزیدنتها میگویم قشر بسیار مظلومی هستند که استرس بالای ناشی از مسئولیت جان مردم و فشار کاری زیاد را متحمل میشوند. برخی از آنها را به بیمارستانهای خصوصی هم میبرند بدون پرداخت هزینهای. اگر اعتراضی هم کنند استاد نمره قبولی به آنها نمیدهد.»
میگویند اسمش دوره آموزشی است. اما ما در حقیقت نیروی کار ارزان هستیم، بیشترین کار و کمترین حقوق! یکی از رزیدنتها میگوید: «شیفت کاری، خواندن جزوههای هزار صفحهای، شرایط بیمارها و تاثیرات روانی آن، نداشتن خواب کافی و… باعث میشود آنقدر خسته شویم که روی درمان بیمار هم اثر بگذارد و احتمال خطای پزشکی بیشتر شود.»حالا با مرگ پشت سر هم سه دستیار پزشکی، بسیاری از پزشکان و رزیدنتها درددلشان را به شبکههای اجتماعی آوردهاند و تجربههای تلخ خود را با هشتگ «از رزیدنتی بگو» برای همه روایت میکنند.