به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۲۱:۲۳
 
۲۳
تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۱۷ ساعت ۰۹:۵۷
کد مطلب : ۲۷۲۴۵

این‌جا تهران است،​شک نکن دوست عزيز/طنز

این‌جا تهران است،​شک نکن دوست عزيز/طنز
ساره دستاران در ستون طننز ايسنا نوشت:​روی مغازه نوشته شده بود: «طرح یلدا تا کریسمس». یک لحظه شک کردم در تهرانم یا لندن و پاریس و به زعم طرفداران آقای بابک زنجانی، در اتیوپی؟ نفسی کشیدم و دیدم هر نفسی که فرومی‌رود، مخل حیات است و چون برمی‌آید، به شکر اندرش، اووَه... بسیار زیاد. هوای وارونه داشت با من حرف می‌زد و به شدت سعی داشت بگوید، این‌جا تهران است. نیازی نبود، همان نفس اول هوش و حواسم را سر جایش آورد و در شگفت ماندم از این همه خلاقیت و حرف‌های بینامتنی که بین فرهنگ‌ها برقرار ساخته‌ایم.

بله این‌جا تهران بود. خانواده‌ی پنج - شش‌نفره‌ی قایق‌سوار و دوچرخه‌سوار همچنان روی بیلبوردهای شهرداری داشتند به زندگی خوب و خوش‌شان در کنار هم ادامه می‌دادند، اما در خیابان هرچه گشتم، از این خانواده‌ها ندیدم. نمی‌دانم شاید هم فیلم را تند کرده بودند که همه در حال بدو بدو بودند.
این وسط از اتوبان بابایی صدای گلوله‌ی یکی از آقایان آمد و این‌بار شک کردم در تهرانم یا تگزاس. بعد دیدم یکی از مسؤولان گفته رسانه‌ها خبر را بزرگ‌نمایی کرده‌اند و شک نکردم که در ایرانم. همین وسط از فیلتر سایت علی مطهریِ اصول‌گرا خبر رسید و کلا هیچ جای شکی برای هیچ چیزی باقی نگذاشت. موضوعی هم نبود که آقای مطهری آن را یک شوخی جهت ادخال سرور در قلوب مؤمنین تلقی کند!

اما آدم است دیگر! فراموش‌کار... یاد خبر زمان احضار رییس دولت قبل به دادگاه که افتادم، دوباره شک کردم که در ایرانم یا نه. رسانه‌ها هم همین‌طور در حال گمانه‌زنی بودند که یعنی آیا دکتر این‌بار به دادگاه می‌رود؟ خیلی‌ها هم دل‌شان برای بعضی چیزها و بگم بگم‌ها تنگ شده بود. اما 16 دی شد، خبرنگاران در مقابل دادگاه جمع شدند و مسؤول محترمی آمد و گفت، تعیین وقتی برای رسیدگی به پرونده‌ی محمود احمدی‌نژاد در تاریخ 16 دی‌ماه نشده بود! شک نکردم که در ایرانم. شما هم شک نکن دوست عزیز!