به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۱۰ - ۱۰:۲۷
 
۱۲
تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۱۹ ساعت ۱۲:۴۹
کد مطلب : ۲۷۴۹۸

آقای‌روحانی! به‌نام‌ما قلم‌مخالفان‌را شکستند

گروه فرهنگي: عبدالجبار کاکایی در مراسم دیدار هنرمندان با رییس جمهور گفت: ما شاعران متعهد به آرمان های مردم در سال 57 برائت خود را از مدیریتی اعلام می کنیم که به نام حمایت از ما، قلم مخالفان را می شکند. متن صحبت های این شاعر و دبیر هشتمین دوره ی جشنواره شعر فجر در مراسم دیدار هنرمندان با حسن روحانی که شامگاه چهارشنبه، 18 دی ماه، در تالار وحدت برگزار شد، به این شرح است:
آسوده بر کنار چو پرگار می شدم / دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت

آقای ریس جمهور! حاضران گرامی! من امروز می خواهم به جای حرف زدن از نسل خودم از حقوق رقیبم دفاع کنم؛ دفاعی شرافتمندانه که فضیلت آن را خاموشی چندساله به من داد، اگرچه این سال ها برای من و گروهی از هم نسلانم سال های تجربه در انزوا بود. به قول مولانا ای خمشی مغز منی پرده ی آن نغز منی / کم تر فضل خمشی، کش نبود خوف و رجا. در میان شاعران از من کهنسال تر بود، اما قرعه به نام من افتاد که محاسن خضاب می کنم تا پند پیران از من طلب نکنند.

گفته اند هنرمندان دو گروهند؛ هنرمندان خلاق، هنرمندان مقلد. جوهر خلاقیت در آرامش و امن عیش آشکار می شود. چنان که پیداست حکیمان و ادیبان شاعر برای آشکار ساختن جوهر خلاقیت خود هرگاه که مورد ستم و تعرض حکام جائر می شدند به سنت قرآن هجرت می کردند و در سایه ی حکمرانی امیری رعیت پرور و مهربان تر از جوهر خلاقیت خود رونمایی می کردند و اگر چنین نمی کردند گنجینه های گرانسنگ ادب پارسی چون مثنوی مولانا، گلستان و بوستان، آثار شیخ اشراق، مرصاد العباد و ده ها منظومه گرانبهای دیگر در کتم عدم بودند و البته زمره ی دیگر که ملازم دربار و قدرت می ماندند، مدیحه سرایان قدرت باقی می ماندند، چنان که شدند.

ادبیات امروز بیش از گذشته با زندگی آمیخته است و بویژه ادبیات اجتماعی گروه اهل قلم را به چالش با ساختار قدرت برای تفهیم مسائلی چون حقوق اجتماعی و آزادی و برابری کشیده است. پیداست که اگر هنرمند امروز تحت فشار قدرت حاکم باشد، عمل به سنت دیرین هجرت در جهان امروز برای همه میسر نیست، پس هنرمندان حقی بر صاحبان قدرت دارند و آن آزادی برای آشکار ساختن جوهر خلاقیت است که البته موهبتی خدادادی است.

همه می دانید که پا به پا و نفس به نفس انقلاب اجتماعی سال 57 ادبیاتی شکل گرفت که به ادبیات انقلاب یا ادب متعهد مردمی یا به تعبیر منتقدان و رقیبانش ادبیات دولتی معروف شد؛ ادبیاتی که به آرمان های انقلاب و مردم وفادار بود.

البته در کنار شاعران و نویسندگان انقلاب، گروه دیگر از شاعران شریف و بزرگ و پیشکسوت بودند که به نقادی ساختار قدرت پرداختند و این نشان از پویایی جامعه ی جدید ایرانی داشت، اما متأسفانه در اثر جهل و جوانی تعدادی از مدیران و عناصر فرهنگی حقوق این گروه تضییع شد و تریبون و امکان عرضه ی اثر روز به روز از آن ها سلب شد و البته اغلب به نام حمایت از ادبیات انقلاب، این ستم بر گروه رقیب رفت. ما شاعران متعهد به آرمان های مردم در سال 57 برائت خود را از مدیریتی اعلام می کنیم که به نام حمایت از ما، قلم مخالفان را می شکند.

شعر انقلاب نهال نورسته ای بود که امروز سرو بالنده ای شده و نفس کشیدن در فضاهای گلخانه یی و اردوگاهی را نمی پذیرد و دوست دارد در میدانی برابر تنها بر محور خلاقیت با رقیبان خود چالش داشته باشد و پذیرش مسؤولیت دبیر جشنواره ی هشتم به همین منظور بود که امیدوارم تحقق پیدا کند.

۱۳۹۲/۱۰/۱۹ ۱۴:۵۰
الان چندتا از دوستان خاص ميان مي گن چون گفته پرگار ، طرف فراماسون هستش(:::::::::: (197274)
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲/۱۰/۱۹ ۱۴:۵۹
امور هنری باید از مراکز قدرت گرفته و مدیریت ان تمام وکمال بر عهده خود اهل هنر باشد
بدون استقلال کامل هنر ، از هنر انتظار هیچ هنری نیست (197282)